مقدمه
در لیگ قهرمانان سال ۲۰۰۴-۲۰۰۵ لیورپول در بازی آخر دور گروهی در وضعیت دشواری قرار داشت. احتمالاً اکثر دوستان از بازی دراماتیک آخر دور گروهی لیورپول خبر دارند. با این حال من به عنوان یکی از فنهای تیم لیورپول قصد دارم در مورد این بازی بگویم. کما اینکه کمتر در مورد جزئیات این بازی نوشته شده است. البته یکی و دو آیتم میتوان راجع به این بازی یافت ولی من قصد دارم کمی مفصلتر راجع به این بازی بگوییم. تیمهای المپیاکوس یونان و موناکو فرانسه از تیمهای آماده اروپا بودند که لیورپول در گروه A با آنها همگروه بود. المپیاکوس یونان با ۱۰ امتیاز با تفاضل مثبت دو در صدر جدول قرار داشت. از طرفی موناکو با ۹ امتیاز در رتبه دوم جدول قرار داشت و در بازی آخر دور گروهی امیدی به امتیاز دادن موناکو در مقابل دپورتیوو لاکرونیای تضعیف شده و نگون بخت که با ۲ امتیاز (دو مساوی مقابل لیورپول و المپیاکوس) در ته جدول جا خوش کرده بود، نبود. [همین اتفاق هم رخ داد. موناکو در بازی همزمان با لاکرونیا در همان نیمه اول ۳ گل زد و در کل بازی ۵ به ۰ بازی را به اتمام رساند.] لیورپول قبل از بازی ششم با ۷ امتیاز و با تفاضل مثبت یک در رتبه سوم گروه قرار داشت. بنابراین سرنوشت هر دو تیم لیورپول و المپیاکوس در دستان خودشان قرار داشت. امید صعود به دور بعدی، به هر سبک و سیاقی که بود، باقی مانده بود. امیدی که فقط و فقط با یک پیروزی در بازی آخر به ثمر میرسید که خود آن برد احتمالی هم همراه با اما و اگرهایی بود. چرا که با برد لیورپول، هر دو تیم در امتیازات بازیها برابر میشدند و کار به احتساب بازیهای رو در رو و تفاضل گل میرسید.
جدول دور گروه A رقابتها قبل از بازی آخر به شکل زیر بود:

برای تیمهای هم امتیاز ابتدا بازیهای رو در رو ملاک بود و بعد از آن تفاضل گل. با توجه به اینکه المپیاکوس در یونان لیورپول را یک بر صفر شکست داده بود، برد یک بر صفر لیورپول در آنفیلد به منزله صعود بود، چون در گل زده و خورده بازیهای رو در رو، دو تیم مساوی میشدند و با توجه به تفاضل بهتر لیورپول در مقابل با المپیاکوس، لیورپول تیم صعوده کننده محسوب میشد. اما اگر المپیاکوس یونان در آنفیلد گل میزد، دیگر احتساب تفاضل گل فایدهای نداشت و لیورپول برای صعود باید با اختلاف دو گل پیروز میشد، تا صعود به دور بعدی حتمی شود.
همه میدانستند که بازی آخر مقابل المپیاکوس یک بازی حساس و نفس گیر خواهد بود. چرا که المپیاکوس در آن بازیها به سختی گل میخورد. المپیاکوس تا آن بازی ۲ گل دریافت کرده بود (!!) که هر دوی آن از موناکو بود. از طرفی تیم ملی یونان و باشگاهی یونان در دفاع بسیار چغر و بد بدن بودند. در قهرمانی تیم ملی یونان در جام ملتهای اروپا ۲۰۰۴ همین دفاع مستحکم بود که آنها را به قهرمانی رساند. این حقیقت ارزش نتیجهی لیورپول را دو چندان میکند. المپیاکوس تیم خوبی داشت و واقعا شایستگی صعود به مرحله دوم را داشت. وقتی المپیاکوس گل اول را در برابر لیورپول به ثمر رساند، زدن سه گل به المپیاکوس چیزی شبیه معجزه به نظر میرسید! آن هم با توجه به اینکه لیورپول در پنج بازی گروهی تنها ۳ گل به ثمر رسانده بود!
پیشبازی
هواداران لیورپول تصور نمیکردند که بعد از یک برد هیجانانگیز در بازی اول در آنفیلد و در مقابل موناکو، چهار بازی بعدی ناامیده کننده ظاهر شوند. در واقع این چهار بازی دلشورهها و نگرانیهای زیادی ایجاد کرد. تیم لیورپول در این چهار بازی ذکر شده، رسماً هیچ گلی را به ثمر نرسانده بود! گل پیروزی بخش بازی با لاکرونیا هم یک گل به خودی بود. لیورپول در آن برهه، در هفتههای میانی لیگ برتر در رتبه هفتم دست و پا میزد. نتایج کاملاً سینوسی بودند. هیچ کس نمیدانست که قبل از هر بازی، لیورپول چه نتیجهی قرار است رقم بزند. دلشوره و اضطراب در دلهای هواداران لیورپول موج میزد. در واقع لیورپولِ آن فصل، یکی از غیرقابل پیشبینیترین تیمهای حاضر در اروپا بود. بنابراین هواداران هم انتظار برد داشتند و هم دلهره و نگرانی زیادی را تجربه میکردند. همهی این عوامل به حساسیت (و درام) بازی لیورپول و المپیاکوس افزوده بود.
از نکات جالب توجه در ترکیب لیورپول این بود که در آن زمان رقابت شدیدی بین دو گلر لیورپول یعنی یرزی دودک و کریس کِرکلند وجود داشت. آن روزها معمولاً کرکلند گلر اصلی لیورپول بود. به همین ترتیب، در روز بازی المپیاکوس، یرزی دودک گلر ذخیره بود و کریس کرکلند گلر اصلی تیم بود. همچنین دیتمار هامان هافبک دفاعی لیورپول که از بازیکنان موثر لیورپول بود به خاطر مصدومیت در بازی حضور نداشت و به جای او آنتونیو نونیز اسپانیایی در بازی حضور داشت. بازیکنی که دو نیمه متفاوتی را تجربه کرد. [بله لیورپول قبلاً هم بازیکنی با نام نونیز داشته!] از مهاجمان تیم هم جبرئیل سیسه به خاطر مصدومیت در این بازی حضور نداشت. در زیر پوستر بازی را مشاهده میکنید.

آغاز پیکار
لحظه شروع بازی فرا رسیده بود. لیورپول با ترکیب (ایستاده در تصویر از راست) ژابی آلونسو، جیمی کرگر، سامی هوپیا، کریس کرکلند، آنتونیو نونیز، جیمی ترائوره، (نشسته در تصویر از راست) استیو فینان، جان آرن ریسه، استیو جرارد، میلان باروش و هری کیول در میدان حضور یافته بودند.

در تصویر زیر ترکیب المپیاکوس را مشاهده میکنید.

سوت شروع بازی با المپیاکوس یونان در آنفیلد نواخته شد. همانگونه که همه تصور میکردند، تیم لیورپول سراسر حمله بود، اما تیم یونانی هم تیم دست و پا بستهای نبود و ریوالدوی المپیاکوس همچنان در پاهایش جادو داشت. جو آنفیلد طوفانی بود. اختیار میانه میدان زیر پاهای هافبکهای لیورپول میچرخید، مخصوصاً استیون جرارد که به سلطان میانه میدان تبدیل شده بود. در ۱۰ دقیقه ابتدایی لیورپول صاحب سه کرنر شد. اما ضربات آخر بی ثمر بودند. اولین کرنر بیثمر بود ولی دو کرنر بعدی با ضربات سر بازیکنان لیورپول همراه بود. در یکی از آنها به نظر میرسید که ضربه سر میلان باروش از خط دروازه عبور کرده ولی خطای بازیکن لیورپول بر روی گلر حریف گرفته شد و در کرنر بعدی جرارد سانتر نرمی را روانه شش قدم حریف کرد که ضربه سر سامی هوپیا به خارج از چارچوب روانه شد. لیورپولیها سراسر انرژی بودند اما ضربات آخر بیهدف بودند و موقعیت خطرناکی بر روی گل المپیاکوس ایجاد نمیشد.
در دقیقه ۱۶، ریوالدو اولین حمله المپیاکوس را انجام داد و صاحب یک ضربه ایستگاهی شد. خود ریوالدو توپ را به شکل خطرناکی به سمت شش قدم لیورپول ارسال کرد که جرارد توپ ارسالی را دفع کرد ولی به شکل خطرناکی از بالای دروازه راهی کرنر شد.
در دقیقه ۲۰، لیورپول از کناره زمین صاحب ضربه آزاد شد. با ارسال ژابی آلونسو، استیون جرارد توپ را قطع کرد و با برخورد توپ به پای بازیکن حریف، توپ به گوشه راست دروازه کمانه کرد که در نهایت توپ به تیرک برخورد کرد و موقعیت از دست رفت. این اولین موقعیت جدی لیورپول برای گلزنی بود.
در دقیقه ۲۶، ریوالدو تکنیک ناب برزیلی خودش را به نمایش گذاشت و پس از دو دریبل موفق، سامی هوپیا را مجبور کرد تا او را با خطا متوقف کند. تیم المپیاکوس صاحب یک ضربه ایستگاهی نزدیک به محوطه جریمه شود. در حین ضربه ایستگاهی آنتونی نونیز که در بین بازیکنان دیوار دفاعی حضور داشت، اقدام به تعقیب بازیکن حریف کرد تا ریوالدو از این فرصت استفاده کند و با یک شوت نرم، ضربه ایستگاهی را تبدیل به گل کند.



بعد از گل ریوالدو، ناامیدی را میشد در ساق پاهای بازیکنان لیورپول مشاهده کرد. تمام حملات لیورپول در آن دقایق سراسیمه و ناامید کننده بودند. از طرفی در دیگر بازی همزمان گروه، موناکو ۳ گل به لاکرونیا زده بود تا فشار و اضطراب بازی برای بازیکنان لیورپول دو چندان شود. اگر موناکو به هر شکلی امتیاز از دست میداد، لیورپول با هر بردی صعود میکرد. اما حالا لیورپول فقط یک شانس داشت: یک برد با اختلاف ۲ گل. این بدین معنی بود که لیورپول به ۳ گل احتیاج داشت، بدون اینکه گلی بخورد. حملات لیورپول در دقایق بعدی از بازی واقعاً فاقد کیفیت بودند و ناامیدی در آنفیلد موج میزد.
در دقیقه ۳۹، المپیاکوس صاحب یک ضربه ایستگاهی از سمت راست زمین شد و سانتر خطرناک ریوالدو با مداخله به موقع جیمی کرگر همراه شد.
در دقایق پایانی نیمه اول، لیورپول کاملاً ناتوان بود. تمامی پاسهای بازیکنان لیورپول در پشت محوطه حریف لو میرفت و المپیاکوس را صاحب ضد حمله میکردند.
در دقیقه ۴۴، ریوالدو از کنار زمین نفوذ کرد که در ادامه جیمی کرگر مجبور شد نزدیک به باکس محوطه جریمه بر روی او خطا کند و یک کارت زرد را به جان بخرد. ریوالدو بسیار به این خطا معترض بود و حسابی بهت زده شده بود. اگر ریوالدو موفق به عبور از کرگر میشد کار برای لیورپول سختتر از قبل میشد. اما ضربه ایستگاهی با شوت جیووانی دیگر بازیکن سابق بارسلونا حاضر در المپیاکوس، درست در آغوش گلر لیورپول، کرکلند قرار گرفت.
سوت پایان نیمه اول زده شد. مارتین تایلر گزارشگر شبکه اسکای اسپورت اذعان داشت که لیورپول تنها به یک گل نیاز دارد. گویا او میدانست که یک گل برای لیورپول کافی است تا جرقه آن تبدیل به انفجار مهیب شود. گویا رافا بنیتز هم به همین جمله اعتقاد داشت.

در ابتدای نیمه دوم، دقیقه ۴۶، رافا بنیتز یک تعویض کاملاً فرانسوی انجام داد. او مدافع لیورپول جیمی ترائوره را بیرون کشید و مهاجم ذخیره، سینما پانگول (با شماره ۲۴) را وارد میدان کرد. حقیقتاً، یکی از شبهای بد جیمی ترائوره در دوران حضورش در لیورپول بود. خود سینما پانگول بعداً اعلام کرده بود که این تعویض باور کردنی نبود. مثل رویا بود که در آن دقایق حساس بازی، رافا بنیتز به او اعتماد کند و فرصت بازی به او داده باشد! و چه زود این تعویضی جواب داد، درست بعد از یک دقیقه!

در دقیقه ۴۷، هری کیول از کنار زمین نفوذ کرد و با عبور از بازیکن مستقیم خود (به نام پنتوس) خودش را به شش قدم حریف رساند و با یک پاس، سینما پانگول آماده برای گلزنی را صاحب موقعیت کرد و او چارهای به جز گلزنی نداشت. در یک آن ورزشگاه منفجر شد. آنفیلد به وجد آمد. یک گل در دقایق ابتدایی نیمه دوم همان چیزی بود که لیورپول لازم داشت. حالا تقریباً در یک نیمهی کامل لیورپول به دو گل نیاز داشت.

این تیم لیورپول هیچ قرابتی با تیم لیورپول نیمه اول نداشت! حالا بازیکنان و مدافعان حریف بودند که سراسیمه و آشفته عمل میکردند. لیورپول دیگر سوار بر بازی بود و بازی را بر المپیاکوس دیکته میکرد. ژابی آلونسو و استیو فینان و آنتونیو نونیز از این رو به آن رو شده بودند.
در دقیقه ۵۵، جرارد در میانه میدان، دو بازیکن رقیب را دریبل زد و پشت سر گذاشت اما هر دو آنها تکل خطرناکی به سمت جرارد وارد کردند که هر دو را داور بازی آوانتاژ داد ولی سومین بازیکن المپیاکوس هم خطرناک به سمت جرارد نزدیک میشد که جرارد این بار پیش دستی کرد و با کف پا حرکت خطرناکی سمت بازیکن حریف انجام داد. داور جرارد را به خاطر این حرکت با یک کارت زرد جریمه کرد، اما جرارد واقعا خوش شانس بود که حرکتش مستقیما به ساق پای بازیکن رقیب نگرفت وگرنه بی شک کارت قرمز در پی داشت. جرارد به خاطر این کارت زرد، در صورت صعود، از بازی بعدی لیورپول محروم میشد. جرارد حاضر بود به خاطر صعود تیم این محرومیت را به جان بخرد. استیون جرارد واقعا جنگنده بود و لباس گلی شدهاش نشانگر بی تاب و قراری کاپیتان برای پیروزی در نبرد بود.



در دقیقه ۶۲، با یک ارسال به پشت محوطه جریمه المپیاکوس، مدافع حریف در نبرد هوایی با میلان باروش به سختی توپ را دفع کرد اما توپ خارج از محوطه جریمه در اختیار استیون جرارد قرار گرفت و کاپیتان لیورپول با یک ضربهی آکروباتیک شوت فوق العادهای روانه دروازه کرد. توپ با برخورد به گلر، آرام و آهسته درون گل جای گرفت. صحنه زیبایی بود، منتها داور خطای باروش بر روی مدافع حریف را اعلام کرد تا گل مورد قبول واقع نشود.


در دقیقه ۷۸، میلان باروش جای خود را به نیل مِلُر داد و از بازی خارج شد.
در دقیقه ۸۰، سینما پانگول در ابتدای یک سوم رقیب، یک ضربه آزاد نصیب لیورپول کرد.
در ادامه و در دقیقه ۸۱، ژابی آلونسو پشت ضربه ایستگاهی قرار گرفت و توپ را به محوطه المپیاکوس ارسال کرد. توپ در اختیار جیمی کرگر قرار گرفت که جلو آمده بود ولی با دخالت مدافع حریف سرنگون شد و در ادامه اما توپ در اختیار سینما پانگول قرار گرفت و او از آن فاصلهی نزدیک به دروازه، توپ را به شش قدم ارسال کرد که در ادامه آنتونی نونیز ضربه سر را روانه گل حریف کرد که با واکنش گلر همراه بود ولی در ریباند این نیل مِلُر بود که به سمت توپ یورش برد و توپ را با سرعت تمام به تور دروازه چسباند و لیورپول را با یک گل از المپیاکوس پیش انداخت. حالا دیگر فقط ۹ دقیقه تا پایان وقت قانونی بازی مانده بود. رویای صعود کاملاً در دسترس بود امّا بعد از این گل شاهد اوجگیری هیجان در آنفیلد و هواداران و بازیکنان بودیم. لیورپولیها با تمام وجود به دنبال گل سوم بودند و این در ساق پاهایشان مشهود بود.



در دقیقه ۸۳، جرارد از سمت چپ زمین، یک سانتر خطرناک و کوتاه حوالی دروازه حریف کرد که مدافع حریف اجازه نداد نیل مِلُر به توپ برسد و او را در محوطه جریمه سرنگون کرد. صحنهای بسیار مشکوک به خطای پنالتی که داور در این صحنه اعتقادی به خطا نداشت. یک لمس کوچک با توپ منجر به گل میشد.
در دقیقه ۸۴، کاپیتان جرارد دست بردار نبود و این بار از سمت راست زمین پاسی سریع و آتشین به هری کیول در محوطه جریمه ارسال کرد. اگر دخالت گلر حریف نبود احتمالاً هری کیول توپ را تبدیل به گل میکرد ولی دفع توپ گلر هم ناقص بود و توپ چند قدم عقبتر از هری کیول قرار گرفت. در ادامه هری کیول توپ را در اختیار گرفت اما او پس از دریبل دفاع مستقیم خود، از دریبل کردن گلر عاجز ماند و توپ در اختیار گلر قرار گرفت. هم بازیکنان و هم تماشاگران سراسر نگران بودند و حسرت دو موقعیت از دست رفته را میخوردند.

در دقیقه ۸۶، توپ در سمت چپ زمین در اختیار جیمی کرگر بود که دفاع را رها کرده بود و به جلو آمده بود. او توپ را به سمت محوطه جریمه ارسال کرد و نیل مِلُر توپ را به پشت محوطه جریمه فرستاد و توپ را در اختیار استیون جرارد قرار داد و کاپیتان جرارد با یک شوت سرکش و پر قدرت توپ را در سمت راست دروازه جای داد.


کاپیتان لیورپولیها غرق در شادی و خوشحالی بود و در همین حال دوربین نیمکت المپیاکوس را نشان میداد که سرمربی المپیاکوس بغض کرده بود و آهی از نهاد سر میداد. شوت جرارد در تاریخ فوتبال و لیگ قهرمانان اروپا جاودانه شد!


بعد از این گل بازیکنان المپیاکوس و کادر فنی این تیم در شوک گل سوم جرارد بودند و لیورپول به خوبی توانست مابقی زمان را مدیریت کند. تا اینکه در دقیقه ۹۴ سوت پایان بازی دمیده شد.
بازی آخر دور گروهی لیورپول و المپیاکوس یکی از به بازیهای مهم تاریخ باشگاه لیورپول به حساب میآید. برای صعود به دور حذفی لیورپول به ۳ گل در نیمه دوم نیاز داشت که نمیتوان تدابیر فنی و تاکتیکی رافا بنیتز را نادیده گرفت. و عجیب اینکه در همان سال و در فینال همان تورنمنت، لیورپول در مقابل میلان قدر و قلدر باز به ۳ گل در نیمه دوم نیاز داشت که لیورپولیها باز خود و غیر خودی را شگفت زده کردند و از پس این ماموریت دیوانهوار برآمدند. شاید همین بازی با المپیاکوس الهام بخش آنها بوده باشد. حقیقتاً لیورپول شایسته قهرمانی در این جام بود اما به شیوه غیر منتظرهای این کار را انجام داد. مرحله پایانی هر دو فاز گروهی و حذفی لیگ قهرمانان اروپای ۲۰۰۴-۲۰۰۵ از بازیهای ماندگار و جادویی تاریخ لیورپول محسوب میشوند.


از سری نوشتههای لیورپول نامه:
لیورپول نامه - شماره ۱
لیورپول نامه - شماره ۲