از ژابی آلونسو به عنوان آینده دار ترین مربی های جوان جهان یاد میشه.
او که قبلا زیر نظر مربیان بزرگی بازی کرده، اکنون در قامت سرمربی در لورکوزن همه چشم ها رو به خودش خیره کرده و طرفداران فوتبال کنجکاو هستند که ژابی در آینده چه تیمی را برای ادامه کار انتخاب خواهد کرد.
ژابی شباهت زیادی به زیدان داره و مثل اون مایل هست در تیم های سابقش مربی گری کنه.
یعنی دوست داره در طول دوران مربی گری سکان هر سه تیم لیورپول، رئال مادرید و بایرن مونیخ رو به عهده بگیره.
البته واضح هست که ادامه کار در بایر لورکوزن هم میتونه براش جذاب باشه، چون این چیزی هست که خودش ساخته و مثل فرزندش میخواد ازش مراقبت کنه و یادگار خوبی در کارنامه اش ثبت کنه، اما این مطلب در مورد دوران بعد از لورکوزن هست.
ژابی نشان داده که کاملا هوشمندانه و حساب شده مسیر ورزشیش رو انتخاب میکنه، چه به عنوان بازیکن و چه به عنوان سرمربی.
پرده اول؛ رئال مادرید
اگه تعصب رو کنار بگذاریم با توجه به ملیت ژابی و افتخارات رئال مادرید، اوج آرزوی کاری ژابی حضور روی نیمکت رئال مادرید برای دوران طولانی هست.
اما از طرفی هنوز تجربه کافی برای قبول این شغل حساس رو نداره،
و از طرف دیگر نیز با وجود کارلو آنجلوتی، رئال فعلا دنبال مربی جدید نیست.
پرده دوم؛ لیورپول
ژابی با لیورپول به شهرت رسید و خاطرات فوق العاده ای رو در کنار جرارد در آنفیلد و استانبول ثبت کرد و در زمان حضور خانواده اش در لیورپول، عشق و علاقه دو طرفه ای بین اون و هواداران شکل گرفت. قلب ژابی برای لیورپول میتپه و بیشترین احساس رو به این تیم داره و در عمق وجودش خودش رو یک لیورپولی میدونه.
گرچه جانشینی دوران طلایی کلوپ و رقابت با تیم نفتی مربی سابقش گواردیولا و حضور در بالاترین سطح لیگ فوتبالی در انگلیس چالش دشواری خواهد بود، اما ژابی کسی نیست که از این چالش ترسی داشته باشه.
مشکل اصلی این هست که ژابی میدونه همیشه این شانس رو نداره که به رئال برسه و بعد از اینکه آنجلوتی رئال رو ترک کنه، بهترین فرصت برای حضورش در این تیم هست و میتونه با کهکشانی ها افتخارات اروپایی زیادی بدست بیاره.
اون میخواد در قراردادش با تیم آینده اش این بند رو بگنجاند که در صورت جدایی آنجلوتی در ۲۰۲۶ اجازه ترک تیم برای جانشینی کارلو رو داشته باشه.
اما میدونه مالکان لیورپول برنامه های بلند مدتی برای تیم دارند و این اجازه رو بهش نمیدن.
شاید الان فرصت کافی برای حضور در لیورپول نباشه و احتمالا بعد از یه دوره طولانی حضور در رئال مادرید، به لیورپول بیاد و تا پایان دوران شغلیش در قلب آنفیلد عشق آفرینی کند.
البته با وجود ادواردز، هواداران لیورپول نگرانی بابت انتخاب جانشین یورگن کلوپ ندارند.
پرده سوم؛ بایرن مونیخ
با احترام به هواداران بایرن مونیخ، کاملا مشهود هست که وابستگی ژابی به بایرن کمتر از دو تیم نامبرده قبلی است.
از طرفی ژابی توانسته با هدایت تیم بحران زده لورکوزن، در مدت کوتاهی تاج و تخت بایرن در لیگ تک قطبی بوندسلیگا را تصاحب کند و احتمالا حضور در این تیم چالش بزرگی برای آلونسو محسوب نشود.
ناگلزمان به تازگی به آلونسو پیشنهاد کرد که لیورپول را بجای بایرن انتخاب کند:« من با این دیدگاه توسط بایرن به کار گرفته شدم که بتوانم شرایط را تغییر دهم. باشگاههایی هستند که زمان کافی به شما میدهند. یورگن کلوپ پنج سال پیش از آن که برای اولین بار قهرمان شود در لیورپول بود.پپ گواردیولا هم پس از هفت سال با این تیم قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد. اما مسئله این است که مربیانی که در بایرن مونیخ هستند چنین فرصتی را دریافت نمیکنند که بتوانند ایده یا فلسفه خودشان را در این تیم اجرا کنند و پرورش دهند.»
اما همین نقطه ضعف مدیریتی و برنامه های کوتاه مدت و ناپایدار بایرن مونیخ برای ژابی یک امتیاز محسوب میشه و با درخشش در چمپوینز لیگ میتونه از آلیانز آرنا به عنوان سکوی پرتاب به سمت سانتیاگو برنابئو استفاده کند.
البته جای نگرانی برای باواریایی ها نیست،
با حضور ژابی در بایرن کابوس لورکوزن تا حدودی برای آنها خاتمه میابد و وقتی ژابی به رئال برود نیز آنها جواهر گرانقیمت تری بدست خواهند آورد.
چون یورگن کلوپ بعد از یک سال استراحت در کنار خانواده، به چیزی جز هدایت بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان فکر نخواهد کرد.
ژابی آلونسو در سال ۲۰۰۴ به لیورپول پیوست؛ با این تیم به پرواز در آمد و با رئال مادرید به اوج رسید و در بایرن مونیخ فرود آمد،
و به نظر میرسد که دوباره همان مسیر را در دوران مربیگری بازخواهد گشت.