اختصاصی طرفداری | بیش از دو سال پیش در این یادداشت و پس از اخراج ژوزه مورینیو از تاتنهام، به طور مفصل بحث فنی کردم و به این نکته اشاره داشتم که اَبَر سرمربی سابق پرتغالی، مادامی که فوتبال مدرن، ماهیت، رویکردها و روشهایش را درک نکند، نخواهد توانست که روزهای درخشان و بدون مثال گذشته را تکرار کند.
مورینیو دقیقا از زمانی که اد وودوارد به زشتترین شکل ممکن در منچستریونایتد به او خیانت کرد (توضیح مفصل تحلیلی) و تنها چند ماه پس از تمدید قراردادش لیست خرید او را از بین برد، دیگر هیچگاه نتوانست آن مربی باشکوه و درخشان گذشته باشد. پیرو یادداشت اردیبهشت سال 1400، حالا و پس از یک اخراج جديد، بار هم از لحاظ فنی به بررسی رویکرد مورینیو این بار در رم میپردازم و با بیان دلایل فنی مختلف از این خواهم گفت که رویکرد مورینیو چیست و چرا نمیتواند با این رویکرد در فوتبال مدرن و در سطح باشگاهی به موفقیت برسد.
خیلی سریع وارد بحث فنی میشوم و کار را از یک نقشه فنی بسیار مهم آغاز میکنم که در همین ابتدا میتواند حجت را بر شما تمام کند. نقشه فنی را به شما معرفی میکنم که وضعیت کنترل تیمها را در مناطق مختلف زمین مسابقه نشان میدهد. به این معنی که اگر تیم مورد نظر در هر بخش از زمین مسابقه بیش از 55 درصد لمس توپ را نسبت به حریف در اختیار داشته باشد، آن منطقه به رنگ آبی در میآید. اگر وضعیت در نقطه مقابل باشد، یعنی حریف تیم مورد نظر بیش از 55 درصد لمس توپ را در آن مناطق در اختیار داشته باشد، منطقه به رنگ قرمز در میآید و در مناطقی نیز که هیچ یک از دو تیم بیش از 55 درصد لمس توپ را نداشته باشند، به عنوان مناطق خنثی (طوسی رنگ) شناخته میشود که هیچ تیمی نتوانسته برتری قابل توجهی نسبت به دیگری داشته باشد.
حالا به تصویر زیر دقت کنید که این نقشه فنی را برای تیم رم زیر نظر ژوزه مورینیو در فصل جاری نشان میدهد (نقشه فنی از کمپانی مرجع Opta استخراج شده). مشکل اصلی از همین جا شروع میشود. مورینیو همچنان فکر می کند 20 سال پیش است و میتواند بدون احاطه بر بازی و تنگ کردن عرصه به حریفان، با کُشتن بازی و استفاده از حداقل موقعیتها به پیروزی برسد. نگاه کنید که چگونه رم در این فصل زیر نظر سرمربی پرتغالی فقط بخشهای مرکزی نیمه زمین خودی را به احاطه درآورده و در نیمه زمین حریف عملا به جز دو ناحیه کم اهمیت در گوشههای زمین، در سایر نقاط نتوانسته بیشتر از 55 درصد لمس توپ را داشته باشد. شما در فوتبال مدرن نمیتوانید بدون اینکه بر نیمه زمین حریف و مناطق کلیدی از جمله منطقه 14 و دو «Half space» (توضیح مفصل فنی) احاطه داشته باشید، به پیروزی برسید. میبینید که مناطق یاد شده به رنگ قرمز درآمده و در احاطه حریفان رم بوده که این مسئله اصلا خبر خوبی در فوتبال مدرن محسوب نمیشود.
در فوتبال اين روزها و برای موفقیت در رقابتهایی با قالب لیگ و غیر حذفی شما باید مالک توپ باشید، باید توپ را در نیمه زمین حریف بچرخانید، باید نیمه زمین حریف را کاملا همراه با توپ در اختیار خود قرار دهید و پس از آن به دنبال راهکارهایی برای زدن ضربه به حریف باشید. مورینیو در همین مقدمه مانده و هیچ گاه طی سالیان اخیر چه در تاتنهام و چه در رم نتوانسته به این مهم دست پیدا کند. مسئلهای که پیش فرضی بسیار مهم برای موفقیت در فوتبال است. نقشه فنی بررسی شده به خوبی نشان میدهد که مورینیو تفکراتش را حتی در رم نیز تغییر نداده و همچنان فکر میکند بدون احاطه داشتن به حریف میتواند در رقابتهایی با فرمت لیگ به موفقیت برسد. در حالی که این مساله عملا غیرممکن است و اگر هم نمونههایی در فوتبال مدرن باشد، نادر، استثناء و غیر مرسوم است.
در یادداشت سال 1400 از بیعلاقگی مورینیو به مقوله بسیار مهم پرسینگ نیز صحبت کرده بودم. او در دومین پیش فرض بسیار مهم فوتبال مدرن نیز مانده و هیچگاه تفکراتش را تغییر نداده است. برای درک بهتر این مسئله نیز دو داده فنی پیشرفته مکمل با یکدیگر را انتخاب کردهام که در کنار هم میتواند تصویر درستی از وضعیت تیمها در موضوع بسیار مهم پرسینگ ارائه کند. دادههایی که پیش از این نیز بارها دربارهشان صحبت کردهام. داده نخست PPDA (توضیح مفصل فنی) و داده دوم نیز «High Turnovers» است. دادهای که مشخص میکند هر تیم چه مقدار بازپسگیری توپ در فاصله حداکثر 40 متری از دروازه حریف در مجموع تمام دیدارهایش از خود ثبت کرده است. این دو داده از این لحاظ مکمل یکدیگر هستند که میتوانند مشخص کنند: نخست هر تیم تا چه اندازه شدت پرسینگ بالایی در یک سوم تهاجمی از خود نشان میدهد و تا چه اندازه راغب به پرس کردن سریع حریفان از بالای زمین است و دوم اینکه تا چه اندازه این شدت، پرکاربرد بوده و توانسته باعث شود تیم توپ را از حریفان پس بگیرد و به سمت دروازه آنها حرکت کند.
حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت رم را از لحاظ داده فنی پیشرفته PPDA نشان میدهد (عدد داخل پرانتز رتبه هر تيم در سرى آ است). ملاحظه میکنید که رم زیر نظر مورینیو عملکردی در بهترین حالت متوسط از حیث شدت پرسینگ و علاقه به پرسینگ سریع از بالا داشته و در میان بیست تیم حاضر در سری آ در رتبه دهم قرار گرفته. تمامی رقیبان مستقیم رم در کورس کسب سهمیه از جمله فیورنتینا، ناپولی، بلونیا و لاتزیو عملکرد بسیار بهتری از رم از حیث شدت پرسینگ داشتهاند.
تصویر زیر نیز وضعیت رم را در بین تیم های سری آ از لحاظ داده فنی پیشرفته «High Turnovers» نشان میدهد (عدد داخل پرانتز رتبه هر تيم در سرى آ است). اوضاع در این داده بسيار بغرنج است. میبینیم که رمِ مورینیو از حیث بازپسگیری توپ در بالای زمین حریف در رتبه پانزدهم قرار گرفته! به این معنی که تنها پنج تیم در سری آ حضور دارند که کمتر از رم توپ را در بالای زمین از حریفان پس گرفتهاند! تحلیل این دو داده به ما چه میگوید؟ اَبَر سرمربی سابق همچنان تصور میکند که 20 سال پیش است و میشود عقب نشست و به موفقیت رسید. فوتبال مدرن در پرس از بالا معنی پیدا میکند. شما نمیتوانید با رویکردی به جز این مسئله در قالب رقابتهای دورهای به موفقیت مستمر و دائم برسید. مورینیو هنوز که هنوز است اعتقادی به بازی پرفشار از بالای زمین به طور مستمر و دائمی ندارد. هنوز که هنوز است هیچ دستیاری نتوانسته تفکرات او را تغییر دهد. در ادامه یادداشت خواهم گفت که چگونه مورینیو با لجبازیهایش یکی از مستعدترین مربیان اروپا را از کنار خود فراری داده است.
سرمربی پرتغالی دیگر حتی در پارامترهای فنی که قبلا در آن استاد بود هم خوب عمل نمیکند. شما از مورینیو همواره انتظار دارید که بتواند حملات سریع و مستقیمی را از نیمه زمین خودی طراحی کند و به حریفان ضربه بزند. او اما در این پارمتر نیز دیگر خوب نیست. برای درک این مسئله توجه شما را به داده فنی پیشرفته «Direct Attacks» جلب میکنم. داده فنی که به ما میگوید هر تیم چند حمله (زدن ضربه به سمت دروازه و یا لمس توپ درون باکس) را طوری طراحی کرده که بلافاصله پس از شروع مالکیت در زمین خودی، بیش از 50 درصد از حرکت توپ در راستای دروازه حریف و رو به جلو بوده باشد. دادهای که میتواند نشان دهد هر تیم تا چه اندازه در طراحی حملات سریع از زمین خودی و انتقال سريع توپ توانا بوده است.
حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت چند تیم سری آ را از حیث این داده فنی پیشرفته نشان میدهد (عدد داخل پرانتز رتبه هر تيم در سرى آ است). به شکلی تلخ و معنادار ملاحظه میکنید که رم با مورینیو در رتبه هجدهم قرار گرفته. تنها فروزینونه و تورینو از رم حملات سریع کمتری را از نیمه زمین خودی طراحی کردهاند که اوج فاجعه است. ما با یک اَبَر سرمربی سابق طرف هستیم که همچنان روی مواضعش اصرار میکند. او تیمی را درست کرده که پس از دو فصل، نه علاقه دارد بر بازی احاطه داشته باشد، نه علاقه دارد از بالا پرس کند و توپ را پس بگیرد و نه حتی علاقه دارد حمله سریع از عقب زمین طراحی کند. این مورد آخر دیگر برند مورینیو در فوتبال است و هیچ سرمربی در زمان اوج او نتوانسته بود بهتر از مورینیو این کار را انجام دهد.
یکی از راهکارهایی که می تواند یک سرمربی را با افکار روز و مدرن تطبیق دهد، داشتن دستیاران جوان، بااستعداد و مدرن است. مورینیو از زمان حضور در تاتنهام، یکی از آیندهدارترین و مستعدترین مربیان اروپا یعنی ژائو ساکرامنتو را در کنار خود داشت. مربیای که من در دورهها و کارگاههای مختلف مربی گری و آنالیز اسم او را بارها شنیدهام و مدرسان مختلف همواره از او به عنوان یکی از مستعدترین مربیان اروپا نام بردهاند. انتظار میرفت که با حضور ساکرامنتو، ایدههای فنی مورینیو به روز شود و او بتواند کمال استفاده را از حضور دستیار جدیدش ببرد. با این حال لجبازیهای بی حد و اندازه مورینیو باعث شد تا ساکرامنتو نیز به حاشیه برود و در نهایت پس از مدت کوتاهی از حضور در کنار مورینیو در رم انصراف دهد. مسئلهای که می تواند برآیند وضعیت فنی ژوزه مورینیو در فوتبال مدرن این روزها باشد.
اما راهکار چیست؟ آیا فرصت نجاتی وجود دارد؟ پاسخ این سوال تماما به ژوزه مورینیو بستگی دارد. اینکه او بخواهد از دستیاران مدرن و به روز استفاده کند و به آنها آزادی عمل بدهد. اینکه او در برابر فهمیدن مقاومت نکند و بپذیرد فوتبال مدرن، بازی هایش، رویکردهایش و اصولش متفاوت از گذشته است. اینکه او لجبازیهای کودکانهاش را کنار بگذارد و بدون تعصب حقیقت موجود فوتبال مدرن را ببیند. در غیر این صورت مورینیو احتمالا هیچگاه نتواند با این رویکرد بار دیگر به طور مستمر در رقابتهای با فرمت لیگ به موفقیت برسد. با این حال تیمهای ملی همچنان با همین رویکرد نیز میتواند برای او مناسب باشد. چرا که تیمهای ملی در فرمتهای حذفی به میدان میروند و در فرمت حذفی هر اتفاقی میتواند رخ دهد. در نهایت تمامی این بحثها نمی تواند باعث شود که فراموش کنیم ژوزه مورینیو چه کسی است. او همین حالا و در همین شرایط و در همین لحظه، یکی از موفقترین، پرافتخارترین و جذابترین سرمربیان تاریخ فوتبال است و هیچ بحثی نیز نمی تواند این حقیقت را انکار کند، حتی این بحث که ژوزه مورینیو احتمالا دیگر مدتهاست که تمام شده است.
*دادههای فنی پیشرفته از کمپانی مرجع Opta استخراج گردیده است.