Dr Khasteسلام مجدد
جواب من به چهار ایراد شما درباره ناسیونالیسم.
دوست عزیز من در صحبتهای شما پاسخی برای صحبتهای خودم پیدا نکردم.
اول من در مورد تاریخ فرانسه به اندازه کافی مطالعه داشتم. برای مثال اطلاع دارم که فرانکها از اقوام ژرمن بودند. بخشی از صحبت شما "اکثر جنگ های جهان به واسطه همین نوع نگاه به نژاد به وجود اومدن ، ملل اروپا در سده های هفدهم و هجدهم ژرمن ها را قبایل بدوی می دانستند و از همون موقع بذر خشم را در دل ملت آلمان کاشتند" نشاندهنده عدم اطلاع حداقلی شما از تاریخ فرانسه است.
دوم من یک ویژگی انسانی را تشریح کردم. اگر کتب پایه اقتصاد را مطالعه فرمائید دو گزاره مورد بحث است. گزاره مورد قبول اقتصاد آزاد در مورد ذات انسان "از هر کس به کمترین توانایی، به هر کس به بیشترین اندازه ممکن" و گزاره مورد قبول اقتصاد برنامهمحور در مورد ذات انسان "از هرکس به اندازه تواناییاش، به هرکس به اندازه نیازش" است. مثال من هم در مورد هموطن و هم در مورد غیرهموطن بود و اصلا ارتباطی به مکتبهای اقتصادی یا به قول شما "مدلهای اقتصادی" نداشت.
سوم تا جایی که من مطالعه داشتم تعریف کشور چیز دیگری است. سه گزاره شما در مورد کشورهای قدیمی اصلا قابل بحث نیست. اولین بار هگل از جامعه مدنی صحبت کرد. بنظر شما "سازمان جامعه مدنی" درست است؟ تفاوت سازمان با نهاد چیست؟ بنظر شما ارائه کالاهای عمومی برای تعریف کشور است؟ پس در تعریف دولت چه باید گفت؟ رسانه مشترک ارتباطی در گذشته وجود داشته؟ رسانه مشترک ارتباطی در آینده وجود خواهدداشت؟ با اینحال اگر این تحقیق را برای بنده بفرستید، بنده مطالعه خواهم کرد.
در مورد مثالهای شما هم عرض کنم که واتیکان در پی جنگهای استقلال ایتالیا شکل گرفت، پاکستان در پی مقابله با تندروهای هندو شکل گرفت، کرهشمالی در پی حمله نیروهای متفقین به شبهجزیره کره شکل گرفت، کرهجنوبی در پی مقاله نیروهای کمونیست روسی و چینی با نیروهای متفقین در شبهجزیره کره شکل گرفت. شما فرمودید ناسیونالیسم موجب جنگ است، من گفتم جنگها موجب شکلگیری ملتها برای پیشبرد منافع جمعی (ناسیونالیسم) میشود. با این مثالها صحبت چه کسی درست است؟