𝒟ℴ ℬ𝓇ℴ𝓃𝓍من اونموقع ها روزنامه میخریدم.
قیمت کاغذ انقدر گرون نبود و خیلی روزنامه ها پر و پیمان بود. تقریبا مفت بود. مثلا همشهری حدود ۱۰۰ صفحه بود قیمتش فقط ۱۰۰ تومن!!
یادمه هر هفته حدود ۳-۲ کیلو روزنامه جمع میشد.
متاسفانه همکاغذ گران شد و روزنامه ها که حتی تا قبلش هم به ضرب سیلی صورت خودشونو سرخ نگه میداشتند با افراد قوی تحریریه قطع همکاری میکردند. یعنی روزنامه ها و مجلات از دو جهت آب رفت!
الان حجم مجلات کمشده و تازه نصف اونحجمِ کم هم تبلیغاته!
تا یه مدت هم میرفتم از سایت روزنامه پی دی افش را دانلود میکردم. مثلا روزنامه شرق و وطن امروز از همونساعت ۱۲ شب به بعد کل نسخه را به رایگان برای دانلود میذاشت. بقیه روزنامه ها یا نمیذاشتند یا عصر اونروز میذاشتند کهخوندنش لطفی نداشت. چونخبرها همه سوخته بود. از یه جایی به بعد دیگههمشون رایگان کردند و در سایتشون بارگزاری میکنند هموناوایل صبح. منمتا یه وقتی دانلود میکردم میخوندم. اما از یه جایی به بعد واقعا دیدم داره به شعورم توهین میشه. چونواقعا روزنامه ها خالی از نیروی نخبه و مقاله نویس حرفه ای شدند.
چیزی که بین روزنامه و سایت وجه تمایز ایجاد میکرد مقالات سطح بالایی بود که نخبه ها برای روزنامه مینوشتند. روزنامه بیشتر کارش تحلیل بود وگرنه خبر را که همه سایتها در لحظه دارن میذارن رو سایت، کی میره خبر امروز را فردا از روزنامه ها بخونه اخه؟
متاسفانه روزنامه ها و مجلات از نیروی نخبه خالی شد و حتی انلاین و رایگان خوندنشون هم دیگه وسوسه کننده نیست.
شما ببین همین دوتا خبرنگار روزنامه شرق که پارسال خبر مهسا امینی را پوشش دادند چهبلاهایی سرشون اوردند و هزار تا انگ جاسوسی و معاند و محارب و... بهشونچسبوندند! دو تا دختر جوون!