امپراتوری اشکانی حدود ۴۷۰ سال بر نواحی گسترده ای از آسیای غربی حکمرانی کرد.
هنر اشکانی آمیزه ای از دو هنر ایرانی و یونانی است.
امپراتوری اشکانی ایران و عراق را زیر پرچم خود داشت و دارای مردمانی با فرهنگ های متنوع بود.
اشکانیان در زمینه هنر بسیار قوی بودند به طوری که هنرمندان در قرن ها بعد حتی پس از سرنگونی اشکانیان از این هنر الهام می گرفتند.
هنر اشکانی در مناطقی از سوریه امروزی از جمله پالمیرا وجود دارد.
در شمال امپراتوری هنر بیشتر در ارمنستان امروزی جریان داشت و در جنوب در بحرین به وضوح قابل مشاهده است.
از ویژگی های مشخص و برجسته این گونه هنر چهره نگاری است که سپس از راه امپراطوری بیزانس به اروپا رفت.
میخائیل ایوانوویچ راستوفستچ روسی در پی حفاری هایی در منطقه دورا_اوروپوس در سوریه امروزی از طریق شباهت های یافته شده در پالمیرا و ایران تا شمال هند پی به هنری یک پارچه و یکسان برد که سپس به هنر اشکانی_پارتی معروف شد.
اینکه آیا همه هنر اشکانی از آن خود اشکانیان بوده است هنوز گمان برانگیز و مورد ظن است.برای نمونه چهره محوری در هنر ایرانی نبوده است ولی این هنر نزد اشکانیان بسیار پر اهمیت و ارزشمند بوده و در هنر پالمیرا و سکههای اشکانی بسیار هویدا است.یکی از گمان هایی که این هنر را میتوان یک هنر اشکانی دانست این است که این هنر در خارج منطقه فرات میانی دیده نشده و مدرکی دال بر وجود آن تاکنون یافت نشدهاست. به سخن سادهتر هنر اشکانی هنری است که از پیشرفت انديشه برتر بومی منطقه فرات میانی پدیدار گشتهاست.
مهم ترین دستاورد هنر اشکانی را می توان معماری و شهرسازی به ویژه شهرسازی دایره ای و ابداع ایوان، گنبد، قوس و طاق گهواره ای به شمار آورد.
در این دوره تالارهای ستون دار عصر هخامنشی اهمیت خود را از دست می دهند و به منظور
دستیابی به فضاهایی بزرگ، در ایوان ها ستون ها به صورت تزئینی (شبه ستون) به کار
می روند و کاربرد اصلی خود را از دست می دهند. حیاط های باز مرکزی و ایوان های کم
عرض از ویژگی بناهای این دوره است که بعدها الگوی ساخت بناهای چهار ایوانی عصر اسلامی قرار می گیرند.
بناهای دوره اشکانی بیشتر در نمای بیرونی با روش یونانی آراسته می شد اما در بخش داخلی شیوه ای شرقی و ایرانی داشت و این نکته ماهیتی تلفیقی به معماری این آثار می داد
علاوه بر کاخ هایی مانند کاخ نیسا، و کاخ و عمارت کوه خواجه، از دیگر بناهای این عصر می توان به معبد خورشید در هاترا اشاره کرد.
تزئینات بناهای اشکانی شامل نقش برجسته و حجاری، گچ بری و نقاشی بوده که از این میان می توان به نقوش برجسته تنگ سَرْوَک، گچ بری ها و نقاشی های کوه خواجه و حجاری و مجسمه سازی پالمیر اشاره کرد.
ظروف فلزی عصر اشکانی نیز با شیوه ای تلفیقی ساخته شده به گونه ای که شکل جام ها و ساغرها از تکوک های هخامنشی تقلید شده اما تزئینات آنها به شیوه یونانی بوده و با عناصر هنر اشکانی کامل شده است.
همچنین فنون فلزکاری عصر اشکانی در ابعادی گسترده تر را می توان در ساخت
پیکره های مفرغی که همزمان با پیکره های سنگی رواج داشته ملاحظه کرد
دوره اشکانی تجلی نقاشی دیواری است که توانست نقش مهمی در تزئینات
معماری این عهد ایفا کند. مهم ترین مراکز این هنر کوه خواجه در سیستان و منطقه
دورااروپوس در سوریه کنونی بوده اند.
این نقاشی ها دارای طرح هایی ساده و تزئینی، نقش گیاهان، جانوران و انسان
همراه با حرکت های آزاد را دربر می گیرد. این طرح ها با استفاده از رنگ های تخت
و خطوط کناره نمای سیاه (قلم گیری) و نقوش خاص ایرانی چون گل نیلوفر،
برگ کنگر، نقش نخلچه و … اجرا شده اند. اشکانیان علاقه خاصی به نمایش و
موسیقی از خود نشان می دادند به گونه ای که حتی تراژدی های اوریپید
(نمایشنامه نویس یونانی) در تیسفون اجرا می شده است. در کاخ هاترا نقاب های
نمایشی همراه با نقوش تزئینی به دست آمده که هر یک از آنها نمایشگر شخصیت های
نمایشی آن روزگار بوده اند.
در این عصر همچنین ادبیات حماسی و پهلوانی رشد کرد که معروف ترین اثر است که بعدها مایه اصلی شاهنامه فردوسی گردید. خدای نامه به یادگار مانده از آن کتاب علاقه به نظامی گری یکی از دلایل علاقه اشکانیان به موسیقی بود.
آنان برای برانگیختن سربازان در میادین جنگ از سازهایی شبیه شیپور، کرنا، سنج های
برنجی و دهل های چرمی که گرداگرد آن را زنگوله هایی آویخته بودند استفاده می کردند.
آنها به غیر از مراسم جنگ در جشن ها «گوسان» و مجالس سازهای بادی به همراه نی و سنتور می نواختند و نوازندگان و خوانندگان آنها به معروف بوده اند.
هنر اشکانی میراثی است که همراه با دیگر جنبه های فرهنگی این عصر به دوره های بعد به ویژه ساسانیان انتقال یافت و توانست با شکوه و عظمت هنر ساسانی فراگیرتر شود.
لازم به ذکر است هنر اشکانی علاوه بر عصر ساسانی بر هنر هند و بیزانس نیز تأثیر مستقیم
داشته و توسط آنها ادامه یافت.
|