«تاریخ تکرار می‌شود، ابتدا به شکلی تراژدی و سپس به صورت کمدی و شخصیت‌های آن بار اول در قامت قهرمان ظاهر می‌شوند و بار دوم در قامت دلقک».
کوتاه‌ترین تعریف از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر این جمله از کارل مارکس است، جایی که بنظر می‌رسید فیفا، رسانه‌های ورزشی و اسپانسرهای دنیای فوتبال علاقه به تکرار صحنه‌های ماندگار جام جهانی ۱۹۸۶ داشته باشند.
در یک تحلیل بیطرفانه موضوع قهرمانی آرژانیتن در جام جهانی ۲۰۲۲ یک موضوع چالش برانگیز می‌باشد، چرا که بجز طرفداران تیم ملی آرژانتین و فوتبالدوستانی که علاقه داشتند که لیونل مسی کاپیتان تیم ملی آرژانتین بتواند جام جهانی را بالای سر ببرد بقیه علاقمندان به این رشته ورزشی کم و بیش متوجه مهندسی شدن روند جام جهانی ۲۰۲۲ شده بودند و تعدد و تکرر قرائن و شواهد چه بعد و چه حین برگزاری جام جهانی این فرضیه را تقویت و در پایان جام ردای حقیقت پوشید.
برای بررسی دقیق‌تر نیاز به توضیح هرکدام از این رخدادها است که در نهایت با تجمیع و بررسی کلی نتایج به دست آمده میتوان انگاشت که جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در وضعیتی عادلانه و برابر برای آرژاتتین به دست آمده یا خیر.
قبل از هر توضیحی لازم به بیان این نکته است، آن چیزی که در مورد آن در این نوشته صحبت می‌شود تبانی نیست بلکه مهندسی اتفاقاتی است که بدون هرکدام از آنها تیم قهرمان برای بدست آوردن جام متحمل سختی چند برابری میشد حال آنکه با تسهیل مواردی از سوی فیفا و کشور برگزار کننده شانس تیم مدنظر بسیار بیشتر از بقیه مدعیان میشد. در زیر جداگانه به ذکر مواردی که شائبه مهندسی شدن قهرمانی آرژانتین در قطر را تقویت می‌کند می‌پردازیم؛
• ابتدا در بخش نخست این رشته پست به بررسی انتقال لیونل مسی سال قبل از جام جهانی به باشگاه صندوق سلطنتی امیر قطر و جدایی ناگهانی پس از ۱۷ سال از باشگاه بارسلونا و خروج او پس از چند ماه از پایان جام جهانی از پاریس
لیونل مسی در تابستان ۲۰۲۱ در انتقالی آزاد از بارسلونا راهی پاریس سن ژرمن باشگاه متعلق به امیر قطر شد، در حالی که در بارسلونا همه مطمئن به تمدید قرارداد مسی با باشگاه دوران کودکی‌اش بودن مسی بطور ناگهانی سر از پاریس درآورد. در نگاه اول این مورد یک انتقال معمولی مثل بقیه نقل و انتقالات دنیای فوتبال بنظر می‌رسد ولی در واقعیت بنظر می‌رسد که دولت قطر و نمایندگان مسی در بنود قراردادی خود شروطی مبنی بر تسهیل قهرمانی مسی در ج.ج قطر را درج کرده باشند.
بی شک عجیب‌ترین انتقال فوتبال در چندسال اخیر جدایی مسی از بارسلونا و پیوستن این بازیکن به باشگاهی که در مالکیت برگزارکننده جام جهانی ۲۰۲۲ بود. در شرایطی که لاپورتا رییس باشگاه بارسلونا معتقد بود که با مسی به توافقی کامل برای تمدید قرارداد رسیده این بازیکن با دستمزدی کمتر از آنچه در بارسلونا دریافت میکرد به پاریس سن ژرمن پیوست.
قطعا با گذشت دو سال و جدایی مسی از پاریس راحت‌تر میتوان نتیجه گرفت که حضور مسی در این باشگاه برای اهداف و موفقیت‌های فوتبالی نبوده، از دستاوردهای مسی در این باشگاه تا آمار و عملکرد او در رقابت‌های مختلف میتوان پی برد که لیونل مسی برای تسهیل در قهرمانی‌اش در جام جهانی نیاز به کمک سران قطری داشت و آنها هم انتظار این را داشتند که یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال حداقل چند صباحی در اختیار و تحت مالکیت قراردادی آنها باشند، شاید خنده‌دار و متوهمانه بنظر برسد ولی همین عبایی که در هنگام اهدای جام روی شانه مسی افتاد اتفاقی بداهه نبود، بجای پرچم آرژانتین این لباس محلی قطر بود که پوشش بالا برنده جام جهانی شد، اقدامی خلاف عرف فوتبالی.
پرسش اصلی این است، چرا لیونل مسی؟ با وجود بازیکن بزرگ و کاریزماتیک دیگری به نام کریستیانو رونالدو، چرا مسی باید با کمک فیفا، قطر و آدیداس اسپانسر رسمی مسی و فیفا تبدیل به نماد این رشته ورزشی شود و با مهندسی کردن فوتبال موفقیت‌های متعدد فردی و تیمی برای این بازیکن بدست آید؟
در پستهای بعدی این رشته پست به این سوالات پاسخ داده خواهد شد.
