یکی از ضدفرهنگهایی که در هواداران ایرانی سراغ داریم توقع بیجای هواداران از مدیرانه!
یک هوادار که قراره تیمش هرگز بدون اون قدم نزنه ورمیداره خودش رو خیلی مهم و دست بالا میگیره و فک میکنه مدیر باشگاه باید بازیکنای مورد علاقه اونها رو بخره! یا اونایی که تو پی ای اس و فیفا خیلی خوب با تیم مچ میشن و همه رو باهاش میبرن و میان میگن چرا پرز فلان خرید رو نمیکنه!
اولا فک میکنند خرید کردن مثل فوتبال کریره که با یه کلیک خرید کنی و هالند رو از من سیتی بخری!
نمیدونن که در دنیای واقعی یک فروند بویینگ مسافربری که میتونه خطوط هوایی ایران رو نجات بده قیمتش ۵۰ میلیون دلاره!
خودشون حتی نمیتونن یه زندگی راحت و مرفه واسه خودشون و خانوادشون فراهم کنند و میای حرف از خریدهای میلیون دلاری میزنند و هر فصل توقع خرید چند تا بازیکن ۱۰۰ میلیون دلاری دلارند!
نمیدونند صد میلیون دلار سرمایهگذاری واسه یه بازیکن یعنی چی!
تمام اینها قبل از اومدن هازارد توی ترکیباشون هازارد رو میذاشتن و با افتخار ارائه میدادند تو کامنتها!
ولی وقتی زیدان هازارد رو خرید و موفق نبود خودشون اولین نفر به دشمن و منتقدین باشگاه و هازارد تبدیل شدند.
اینها اصلا رئال مادرید قبل از پرز رو ندیدند که قدر پرز رو بدونند.
نمیدونند که از زمان سانتیاگو برنابئو از سال ۶۶ تا ۹۸ چمپیونز نگرفتیم که هیچ، خریدهای کهکشانی هم نداشتیم!
دقیقا برعکس بارسا که سیاستش خریدهای کهکشانی بود و هر فصل مارادونا و کرایف و این و اون رو میخرید.
دهه هشتاد پنج تا اسپانیایی از آکادمی و این ور اونور پیداشدند با رهبری بوتراگوئنو معروف به کرکس یک تیم خوب درست کردند که چند تا لالیگا و جام یوفا رو برد.
بعد دی استفانو مربی شد و رئال فصل دوم بگا رفت واسه چند سال.
اومدن والدانو به عنوان مربی رئال با یک خرید همراه شد که تاریخ باشگاه رو عوض کرد. سوپربازیکن و بت سالهای بعد رئال یعنی فرناندو ردوندو رو به خدمت گرفت.
بعد از اون رئال با هیرو و سانچیس که تنها باقی مانده از دسته کرکس ها بود یک خط دفاعی خفن ساختند.
میبینید که ما خریدهای گرونقیمتمون یه میاتوویچ بود که رقم فسخ قراردادش رو از والنسیا پرداخت کردیم و دشمنی ما با والنسیا از همون روز شروع شد. وگرنه ما خرید کهکشانی نداشتیم اصلا.بعد از سال ۶۶ که آخرین بار قهرمان اروپا شدیم تا سال ۷۸ که دون سانتیاگو برنابئو فوت کرد دیگه دون سانتیاگو هم خریدهای کهکشانی مثل دی استفانو و پوشکاش نداشت و بیشتر تیم اسپانیایی بود. البته تیم خوبی بود که پنج تا لالیگا کگرفت ولی تو ۱۳ سال پایانی زندگی دون سانتیاگو برنابئو اصلا چمپ نگرفتیم و تیممون کهکشانی نبود. تو ۱۶ سال مدیریت مندوزا و دی کارلوس تیم با مشکلات مالی فراوانی روبرو بود و اوضاع اقتصادی باشگاه همیشه درب و داغون بود که مدیرا رسما نمیتونستند خرید گرون قیمت بکنند.
دوران ریاست دون لورنزو سانز اگرچه کوتاه و فقط چهار سال بود ولی از ۱۶ سال مندوزا و دی کارلوس موثرتر بود.
در اصل پایه گذار رئال نوین دون لورنزو سانز بود که کاپلویی که پنج بار سری آ رو برده بود و بهترین مربی جهان بود رو به خدمت گرفت.
دون فابیو کاپلو معمار اصلی رئال مادرید نوین بود که با خرید سیدرف، روبرتو کارلوس، پانوچی و دروازه بان ۲۹ ساله تیم ملی آلمان بدو ایلگنر و داور شوکر رو خرید.
دون لورنزو سانز بند فسخ قرارداد میاتوویچ از والنسیا رو فعال کرد و با وجود مخالفت والنسیاییها پردراک میاتوویچ رو خرید که از اون روز والنسیا به دشمن ما تو لالیگا تبدیل شد.
خط دفاعی تیم هیرو و مانوئل سانچر تنها عضو باقیمانده دسته کرکس ها بود.
روبرتو کارلوس دفاع چپ و کریستین پانوچی دفاع راست بود
ردوندو هافبک دفاعی بود و سیدرف هافبک مرکزی.
رائول اغلب اوقات در تیم هیدینگ و یوپ هانکس و کاپلو پشت سر میاتوویچ و شوکر بکار گرفته میشد.
همون سال تیم رو قهرمان لالیگا کرد و پایه رئال مادرید نوین رو ساخت.سال ۹۷ دن فابیو استعفا کرد و یوپ هاینکس کبیر جانشینش شد که با یوپ هاینکس و تیمی که کاپلو ساخته بود قهرمان چمپ شدیم در روزی که ده درصد شانس هم مقابل یووه زیدان نداشتیم. ولی ردوندو بهترین بازی تاریخ خودش رو انجام داد و ضمن خنثی کردن زیدان میانه میدان رو گرفت که با گل آفساید میاتوویچ تونستیم یووه رو ببریم و رئال مادرید نوین اونجا بنا نهاده شد.
پاس گل سیدرف و گل رائول تو بازی با واسکادوگاما تو قهرمانی جهان یکی از زیباترین گلها و صحنه های اون تیم بود.
سال ۹۹ یا دوهزار بود که سیدرف رو فروختیم و مک منمن رو گرفتیم.
سال ۲۰۰۰ با درخشش رائول و مخصوصا ردوندو که به عنوان باارزش ترین بازیکن چمپ شناخته شد و کاپیتان رئال بود جام رو بالای سر بردیم.
میبینید که جز میاتوویچ ما خرید گرونقیمتی نداشتیم. حتی ایوان زامورانو یکی از خریدهای گرون اوایل دهه نود رئال بود که از سویا با پنج میلیون دلار خریدیمش.
پرز در سال دوهزار با وعده خرید فیگو و پرداخت بدهی های باشگاه که در مرز ورشکستگی قرار داشت مدیر رئال شد و شروع به خریدهای کهکشانی کرد. زیدان و فیگو و بکام و رونالدو رو آورد. در کنارش ماکله له هلفبک دفاعی تیم ملی فرانسه و فلاویو کونسسائو هافبک دفاعی تیم ملی برزیل رو به خدمت گرفت.
در کنارش سولاری رو از اتلتیکو خرید که خرید خیلی مهمی به عنوان یه ذخیره عالی بود که پاس قبل از گل والی زیدان در فینال با لورکوزن رو سولاری داد و توی مسابقات گلهای حساسی زد.
ولی بدون شک خرید اسطوره بزرگ جهان فوتبال زین الدین زیدان بود که تاریخ رئال رو تغییر داد.
به عنوان بازیکن که گل قهرمانیمون رو زد و کلی افتخار کسب کرد و کلی از مردم جهان رو رئالی کرد مثل امباپه و بازیکنای دیگه زیدان فن که آرزوشونه بیان رئال.
بعد فلورنتینو یکسال تمام زیر فشار انتقادات قرار داشت چون زیدان رو بدون مدرک مربیگری مربی کاستیا کرد.
بعد زیدان رو به عنوان مربی رئال به تیم اصلی آورد که این تصمیم تاریخی پرز کلا باشگاه و محبوبیت و طرفدارانش رو از بقیه تیمهای جهان یک سر و گردن بالاتر برد.
پرز کسیه که شیش چمپیونز لیگ داره. یعنی اندازه دون سانتیاگو برنابئو.
و یادتون باشه افتخارات دوران دون سانتیاگو برنابئو رو به نام مربیان اون زمان نمینویسند. کمتر کسی مربیان زمان دون سانتیاگو رو به یاد داره.
ولی الان افتخارات رو به نام زیدان و کارلتو و بقیه خریدها و انتخابهای پرز میزنند!
و جالب اینکه خریدهای شکست خورده رو به نام پرز مینویسند و خریدهای عالی رو به پای آدم پرز و یکی از اعضای تیم پرز یعنی استعدادیاب رئال جونی کالافات مینویسند.
خیانت به حرفه روزنامه نگاری یعنی اینکه اخبار رو با دخل و تصرف نظرات خودت بنویسی.
اول هر مقاله کلی کاربرا رو شستشوی مغزی بدی که فلانی بده فلانی اینه فلانی اونه و بعد بقیه مقاله و خبر اصلی رو بنویسی و آخرش هم با دخل و تصرف و اضافه کردن نظر خودت به آخر خبر کاربرا رو هیجانی کنی که بیان تو کامنتا به پرز فحش بدند!
یه مشت دلقک بچه سال پرتوقع دیگه که خودشون تو جهان سوم هیچ گوهی نیستند میان دور هم میشینند و در سایت اخبار رئال مادرید گوهخوری. پرز رو میکنند!
خلاصه بقیش بماند واسه بخش دوم.
ولی فقط خواستم بگم که پرز این هواداران رو پرتوقع کرده که حتی با خرید صد میلیونی بلینگهام باز هم تقاضای خرید کهکشانی دارند!
و این در حالیه که هیچکس از جلسه کارلتو و پرز و سیاستهای باشگاه خبر نداره.
شاید کارلتو گفته باید بلینگهام خریده بشه و با دو تا مهاجم سرعتی بازی کنیم و چهار هافبک. خلاصه ما نمیدونیم تو مغز این دو تا چیه و برنامه هاشون چیه و برنامه نقل و انتقالاتی چیه.
ولی به عنوان یه هوادار این خیلی خودچسپنداری و خیلی خودعنپنداریه که هر روز به پرز فحش بدی که چرا خرید نمیکنی!
انتقاد و نقد سازندست. یعنی منجر به اهداف مثبتی میشه. ولی اینکه صبح تا شب به پرز فحش بدی و تمام تیم پرز رو در مقابلش قرار بدی و افتخارات رو به نام مورینیو و آنجلوتی و بقیه که پرز انتخابشون کرده یا خریدشون بزنی!
خلاصه پرز اینقدر انسان بزرگیه که گوهخوریش یه شغل به حساب میشه و درآمد داره!
یعنی یه سایت میزنی و با گوهخوری پرز تبلیغات میگیری و نون گوهخوری رو تو سفره زن و بچت میذاری!
پ.ن همه رو حفظی نوشتم و ممکنه ارقام سالها و خریدها رو بالا پایین گفته باشم.