امیرحسین صدرميثاق عزيز،
خاطرات زيادي ميشه از جونز تعريف كرد.
وینی جونز یکی از خشن ترين Hardman هاي بازیکنان تاریخ لیگ انگليس به حساب میآد، اگر در اين دوران اين اطراف بود مسلما از دست داوران و دوربين هاي وار جان سالم بدر نمي برد.
روزگار متفاوتي بود. در دوران دهههای ٨٠ و ٩٠ بود، اگرچه تغییرات مهمی در فوتبال روي داد افتاد؛ داوران معمولاً آسانگیرتر بودند. بنابراین شما میتوانستید بازیکنان حریف را متوقف کنید و سریع کارت دریافت نکنید. این کاری بود که جونز انجام میداد.
بايد به يك مورد بسيار مهم و خاطره انگيز و بيادماندني در باره او اشاره كنم؛ ديدارهاي معروف فينال جام حذفي ١٩٨٨ ميان ليورپول و ويمبلدون در ومبلي، در همان ثانيه هاي اول بازي، مرد ميارز ليورپول، استيو مك ماهون را سرجاي خود نشاند. خيلي ها معتقدند اين اغازي براي پايان قرمزها در ان فينال بود.
جونز به گفته خودش تنها یک رقیب در زمين داشت که میتوانست با او رقابت کند و آن استیو مکماهون از لیورپول بود.
چنانچه اشاره داشتم، این دو در فینال جام حذفی ٨٨ مقابل هم قرار گرفتند. در آن فینال، ویمبلدون با شكست دادن ١-٠ لیورپول موازنهها را در هم ريخت. و هنوز یکی از بزرگترین شوکهای فوتبال باقی مانده است.
تکل او یکی از مشهورترین لحظات بازی فينال محسوب میشود. این تکل بسیار بیرحمانه بود اما به كارتي منجر نشد.
امروزه غوغاي مي شد، اما چنین چيزهاي در آن زمان متداول بود و اعتبار زياد به مکماهون كه بدون هیچ واکنش نمایشی روي پای خود ایستاد و بازي ادامه يافت!!
باوركردني بود و هست.
مکماهون بعدها گفت تکل جونز منشأ پیروزی ویمبلدون در آن بازی نبود.
به هر شكل مك ماهون و خط هافبك ليورپول روز درخشاني نداشتند و ديويد بيسانت با مهار پنالتي آلدريچ، اولين سيو در تاريخ فينال جام جذفي انگلستان، ليورپول را در دوران اوج خود در حيرت همگان مغلوب كرد.
به قول جان موتسون گزارشگر بازي "دار و دسته ديوانه ها"، "باشگاه اهل فرهنگ" را شكست داد. اين جمله معروفيتي مانند خود مسابقه دارد و در تار و پود فولكلور تاريخ فوتبال انگليس تنيده شده است.
"The Crazy Gang have beaten the Culture Club!"
اي كاش مي شد از عكس معروف او گازا استفاده كنيد و توضيحات بيشتري در باره اين واقعه با نمك داشته باشيد،
مخلص و ممنون كه ما را به دوران خوب ديگري برديد.
ارادت،
اميرحسين صدر