مطلب ارسالی کاربران
داستان ورود امپراتوری عثمانی به جنگ جهانی اول | مرگ پیرمرد بیمار اروپا
چهارشنبه 03 خرداد 1402 - 16:45
به نام خدا
سلام خدمت شما ، جنگ بزرگ یا جنگ جهانی اول ، جنگی بود که به واسطه پیمان های اتحاد کشور های اروپایی با یکدیگر و یکسری زمینه های دیگری (مثل عدم رضایت امپراتوری آلمان از وضعیت مستعمرات خودش و وجود امپراتوری روسیه تزاری در شرق) و با یک جرقه ، که ترور ولیعهد امپراتوری اتریش _ مجارستان بود آغاز شد ، در این جنگ دو طرف درگیر وجود داشتند ، از یک سو امپراتوری آلمان به رهبری قیصر ویلهلم دوم ، امپراتوری اتریش مجارستان به رهبری فرانز یوزف و امپراتوری عثمانی به رهبری محمد پنجم ، از سوی دیگر هم کشور های انگلستان ، صربستان ، فرانسه ، بلژیک ، امپراتوری تزاری روسیه ، ژاپن و تا حدودی هم ایتالیا (جنگ هایی با امپراتوری اتریش مجارستان داشتند ، هرچند خیلی کوچیک) و ایالات متحده آمریکا در اواخر جنگ در این طرف میدان جنگ حضور داشتند ، اما در این پست من تصمیم گرفتم داستان اضافه شدن امپراتوری عثمانی به این جنگ را تعریف کنم ، خب قبل از هر چیز باید یک کلیشه مهم رو که ممکنه در ذهن اکثر مخاطبین ایرانی نقش بسته شده رو از بین ببرم و اون هم این هستش که گمان می کنند امپراتوری عثمانی در زمان جنگ جهانی اول و درکل در قرون نوزدهم و اوایل بیست میلادی امپراتوری قدرتمندی بوده ! در صورتی که چنین نیست ، روند نزولی امپراتوری عثمانی از اواخر قرن هفدهم میلادی آغاز شده بود و دیگه خبری از اون امپراتوری که روزی بیزانس رو سرنگون کرد نیست ، عثمانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم (که در همین دوره هم از بین رفت) ، یک عثمانی ضعیف شده ، بدهکار و نسبتاً فقیر ، با ارتشی کهنه و فرسوده که در مقابل ارتش های بزرگ ترین کشور های اروپایی حرفی برای گفتن نداشتند بود ، به طوری که ارزش همه امپراتوری عثمانی در چندین سال پیش از جنگ بزرگ ۵ میلیون پوند بر آورد شده بود ! همه این ها دست به دست هم داده بود که عثمانی یک لقبی در بین کشور های اروپایی پیدا کنه که اون هم "پیرمرد بیمار اروپا" بود ، چون همه می دونستن که دیر یا زود ، این امپراتوری از بین خواهد رفت و باید برای به دست آوردن مرز های گوناگونش آماده باشند و شاید ، تکرار می کنم شاید این هم یکی از انگیزه های عثمانی ها از ورود به جنگ خانمان سوز اروپا بود ! یعنی به دست آوردن شکوه گذشته ! اما حالا می خوام به مسئله ورود این کشور به جنگ جهانی نگاهی داشته باشم ، جایی که ما از کتاب توپ های ماه اوت باربارا تاکمن برای نگاشتنش استفاده کردیم !
هر چقدر هم که عثمانی در ابتدای قرن بیستم ضعیف شده بود ، اما همچنان حکمای این امپراتوری به عنوان خلفای اسلام شناخته می شدند و به لحاظ دینی ، جایگاه بالایی داشتند ، امپراتوری عثمانی خواستار این بود که نیروی دریایی خودش رو قوی تر کنه ، اما خب امپراتوری عثمانی ، یک امپراتوری ورشکسته و بدهکار بود و برای این کار پولی نداشت ، برای همین دست به یک تبلیغات بزرگ در سرزمین خودش کرد که آهای مردم ، خلیفه مسلمین خواهان تقویت نیروی دریایی هستش ، هر کدوم از شما هر دارایی ای که داره (مثل طلا و پول) به ما تقدیم کنه که بریم باهاش این نیرو رو تقویت کنیم ، خلاصه یک مبلغ قابل توجهی پول جمع میشه و امپراتوری عثمانی ، این مبلغ رو در اختیار انگلستان قرار میده که به وسیله اون دوتا کشتی جنگی برای نیروی دریایی عثمانی ساخته بشه ، اما خب شرایط جنگ بزرگ ، باعث میشه که انگلستان از تحویل کشتی ها صرف نظر کنه و بگه که نه پولو بهتون پس میدم ، نه کشتی هایی قراره که تحویل بگیرید ، این باعث میشه که مردم و حکمای امپراتوری عثمانی از انگلیس تنفر پیدا کنند و به سمت امپراتوری آلمان و شخص ویلهلم دوم گرایش پیدا کنند ، ویلهلم هم از این گرایش استفاده خوبی کرد ! یکی از مشکلاتی که امپراتوری آلمان داشت این بود کا مجبور بود از غرب با فرانسه مبارزه کنه و از شرق با امپراتوری تزاری روسیه به رهبری نیکلای دوم که از قضا آخرین تزار روس نیز هست ، بنابراین به فکر این می افته که با کشوندن امپراتوری عثمانی به جنگ ، توجه ارتش یک میلیون نفری روس رو به جنوب هم جلب کنه تا مجبور نباشه با تمام اون ارتش بزرگ به یک باره مبارزه کنه ! از سوی دیگر عثمانی پل ارتباطی اروپا و آسیا بود و یکی از راه های ارتباطی انگلستان با مسعتمراتش که ازشون مواد خام و اولیه وارد می کرد به حساب می اومد و آلمان بدش نمی یومد که بدین وسیله ارتباط انگلستان با مستعمراتش رو قطع کنه ، از این رو میاد به عثمانی ها میگه که من گوبن (به عقیده برخی مورخین قوی ترین ناو جنگی اون دوره که متعلق به آلمان بوده) و یک ناو جنگی دیگه رو می فرستم تو تنگه داردانل تا نیروی دریایی کشورت وضعیت بهتری پیدا کنه ، به حرفش هم عمل می کنه و گوبن رو با یک ناو جنگی دیگه به داردانل میفرسته ، اما حاکمان عثمانی از جنگ با انگلستان و روسیه تزاری در هراس بودند ، برای همین به خدمه این دو ناو گفتن که شما لباس ارتش عثمانی رو بپوشید و پرچم این کشور رو بر روی ناو هاتون قرار بدید تا انگلستان و روسیه فکر کنند که شما ناو های خودمون هستید ! این خدمه هم این شرط رو قبول می کنند اما همین شرط باعث ورود عثمانی به جنگ جهانی شد ! چجوری ؟ خدمه آلمانی با همون لباس ارتش و پرچم امپراتوری عثمانی که بر روی کشتی هاشون بود ، به ناو های انگلستان حمله ور میشن و باعث اعلام جنگ رسمی این کشور به امپراتوری عثمانی میشن و بدین گونه ، پای پیرمرد بیمار اروپا هم به جنگی که قرار بود به تمامی جنگ ها خاتمه بده ، باز میشه !