رییس سابق کمیته اسکی صحرانوردی به شدت به رییس فدراسیون حمله کرد.
به گزارش طرفداری، عملکرد عباس نظریان در راس فدراسیون اسکی با انتقاد برخی از اهالی این رشته مواجه شده است. مهدی کیادربندسری رییس سابق کمیته اسکی صحرانوردی یکی از افرادی است که انتقادات تندی را علیه نظریان مطرح کرده؛ تا جایی که مدعی است رییس فدراسیون حتی اسامی مادههای این رشته را نمیداند!
مهدی کیادربندسری رییس سابق کمیته اسکی صحرانوردیدرباره عملکرد فدراسیون اسکی و مهاجرت ورزشکاران، اظهار داشت:
جامعه اسکی سالها در این رشته استخوان خرد کرد و برای آن زحمت کشید و حتی بدون امکانات و مشکلات دیگر ساخت تا در رشد آن بکوشد. در مقطعی که مسئولیتهای مختلف داشتیم، تلاش کردیم تا پیست اسکی را از سازمان جهانگردی بگیریم و به وزارت ورزش برسد اما عملکرد دوستان به جایی رسید که عقبگرد کردیم. با متولی شدن شرکت توسعه و وزارت ورزش در نگهداری اماکن ورزشی، پیست شمشک و پیست اسکی دیزین به دلایل فرسودگی بسته شد. شرکت تجهیز هیچگونه تجربه و علمی برای اداره پیستهای اسکی ندارد. این شرکت حتی نتوانست از پیشکسوتان و ورزشکاران اسبق این رشته استفاده کند. در نهایت ادامه این روند به اجاره دادن پیستها منجر شد و جامعه ورزش همگانی و قهرمانی از هر دو سو در پیستها دچار مشکلات بزرگی شدند.
وی افزود:
با توجه به سالها پیشرفت تکنولوژی و علم، امروزه برای انتخاب تیم ملی اسکی در همه رشتهها تعداد ورزشکاران مطرح به اندازه انگشتان دست هم نمیرسد. در دهههای ۷۰ و ۸۰ حداقل ۱۰۰ تا ۱۲۰ ورزشکار را در هر رشته داشتیم تا اعضای تیم ملی انتخاب شوند. در آن سالها در هیات اسکی استان تهران ۱۸۰ مجوز تور اسکی صادر میکردیم که علاقهمندان با هزینه کمتری به پیستها اعزام شوند اما امروزه فرهنگ عمومیسازی و ورزش همگانی وجود ندارد و هیچ اقدامی از سوی فدراسیون انجام نشده و نمیشود. مسئولان وقت دلسوز اسکی نیستند. اکنون کسی که ورزشها زمستانی را نمیشناسد، رئیس فدراسیون است. او با درد اسکی و این رشته ورزشی آشنا نیست.
رییس سابق کمیته اسکی صحرانوردی اضافه کرد:
امروز نیاز به مدیری آگاه داریم، اما متاسفانه هرگاه ورزشکاری یا رئیسی را در مسند این فدراسیون قرار میدهند، میگویند مدیریت قوی دارد، اما آن فرد دانش قوی ندارد. ۱۶ رشته ورزشی در ورزشهای زمستانی فعال است. به این دوستان بگویید تا نام این رشتهها را ببرند. آنها حتی اسم رشتههای مختلف اسکی را نمیدانند.
وی یادآور شد:
اگر ساوه شمشکی پس از ۲۸ سال به عنوان رئیس فدراسیون اسکی قرار بود کنار برود و از علم او دیگر استفاده نکنیم، چه ضرورتی دارد تا تغییراتی بدهیم که یک فرد بیتجربه ریاست فدراسیون را برعهده بگیرد. ما را که کنار گذاشتند و او هم اعلام کرد که مسئول کمیتهای میخواهیم تا بودجه را خودش تامین کند. هیات رئیسه فدراسیون که باید مغز متفکر فدراسیون باشد، میخواست تا از آدمهای اقتصادی استفاده کند اما افرادی را آوردند که تجربهای در اسکی نداشتند و از همه بدتر بودجهای که باید وارد اسکی میکردند نتوانستند تامین کنند. اگر قرار است فدراسیون اسکی منتظر بودجه اندک وزارت باشد، بهتر بود که همان محلیها و قدیمیهایی که که با نداریها فدراسیون اسکی را ساختند، این فدراسیون را اداره میکردند.
کیادربندسری عنوان کرد:
عملکرد فدراسیون نشان میدهد که آنها هزینهها را کجا و چگونه خرج کردند. تمامی ورزشکاران و مربیان گلهمند هستند. ساماندهی مربیان از بین رفته و هیچ نظارتی در پیستها برای مربیان و دیگر موارد وجود ندارد و تنها به این بسنده کردیم که فدراسیون باید باشد، اما تیمی نداریم. عملکرد ورزشکارانی که برای مسابقات اعزام میشوند و مشکلاتی ایجاد میکنند به ضعف فدراسیون اسکی بازمیگردد که نتوانست کاری در این زمینه انجام دهد. زمانی در فصل زمستان در رشته اسنوبرد و صحرانوردی بالغ بر ۴۰ مسابقه برگزار میشد اما الان هیچ مسابقاتی برگزار نمیشود و تنها یک یا دو مسابقه آلپاین و دو انتخابی جام جهانی برگزار کردیم.
وی ادامه داد:
با دو مسابقه و تمرین نکردن در طول سال نمیتوانیم از یک ورزشکار انتظار مدال داشته باشیم؛ یا اطلاعات دنیا را نداریم یا اگر داریم از آن علم و تمرین استفاده نمیشود. از ورزشکاری که از فصل تابستان منتظر است و خود وسایل را تهیه میکند و حقوقی به او نمیدهیم چه توقعی داریم تا به مدال برسد. با چنین شرایطی ضرورت حضور فدراسیون چیست؟ در رشته اسنوبرد در سال ۲۰۰۷ تیم ملی اسنوبرد ایران در مسابقات آسیایی شرکت کرد که در آن مسابقه نفرات ششم و هفتم شدند. ورزشکاری که نفر سوم شد از چین در مسابقت سوچی مدال طلا گرفت.
رییس سابق کمیته اسکی صحرانوردی یادآور شد:
ورزش اسنوبرد هاف پایپ ما تعطیل شده است و تیم مدالآور جام قارهای در کره هم نابود شده است. فدراسیون نتوانسته نسل جدیدی را تربیت کند و از توانایی و داشتههای ورزشکاران استفاده کند. ورزشکاران از خودشان مایه میگذارند و کار زیربنایی از طرف فدراسیون اتفاق نمیافتد. در گروههای مختلف سنی ورزشکاری نداریم تا مدعی شود و وقتی به۲۶ سال میرسند تازه میتوانند با قدیمیها رقابت کنند. در دنیا رقابت اینگونه نیست.
وی با اشاره به اینکه رویه فدراسیون ورزشکار پروری نیست، گفت:
وقتی پیستهای اسکی باز نیستند و استاندارد ندارند، چطور از بین مردم عادی در سنین مختلف استعدادیابی و قهرمان پروری کنیم؟ فدراسیون هنر خود را برای استعدادیابی و استعدادپروری از دست داده است و اسکی ما از آن ضربه میخورد. فدراسیون از پیشکسوتهای اسکی که هنوز زنده و توانمند فکری هستند، استفاده نمیکند و در کمیتهها افراد خاصی را انتخاب میکند که نتیجهای هم نمیگیرند. با توجه به اینکه فدراسیونها همه بازرس مجمع دارند، هیچ گونه گزارشی از بازرس به مجمع داده نمیشود. اگر سیستم کاری فدراسیون درست است، این نتایج چیست؟ اگر غلط است چرا بازرس گزارش نمیکند.
کیادربندسری افزود:
در سالهای گذشته روسای هیاتهای استانها مسابقات متعدد لیگ و قهرمانی کشور را برگزار میکردند تا سبب رشد اسکی شوند اما الان از این موضوع خبری نیست. استان فارس، آذربایجان غربی و همدان در تیم ملی مدعی بودند اما الان همه چیز تعطیل شده است. اگر بخش خصوصی استانها همتی نکنند، همان آثار کم باقی مانده هم از بین میرود. به عنوان رئیس سابق کمیته صحرانوردی در عرض دو سال و نیم ورزشکاران این رشته را از تعداد انگشتان دست به ۷۵ نفر اضافه کردم. الان در استان مرکزی، همدان، مازندران و خراسان رضوی؛ ورزش رول اسکی و صحرانوردی در بخش بانوان و مردان در حال تعطیل شدن است. به جایی رسیدیم که تنها ۵ نفر مسابقه میدهند و حتی برای این تعداد هم تجهیزات و امکانات نیست.
کیادربندسری ادامه داد:
فدراسیون لازم است تا مقداری لوازم وارد کند. اینکه آنها تنها پنج دست لباس برای بزرگسالان بیاورند، آیندهنگری نکرده است. با بودجهای که فدراسیون جهانی سالها به شما داده و میدهد، در رشته صحرانوردی چه کمکی به نوجوانان و جوانان کردید. اگر کمکی کردید نتایجی نداده و افت کردهایم. فدراسیون برای ورزشکاران اسکی کاری نمیکند. خود ورزشکاران هستند که این رشته را زنده نگاه میدارند. ما لیگ دو را در شهرستانها برگزار میکردیم و از دل آن قهرمان بیرون میآمد.
وی تاکید کرد:
با این امکانات و سیاستها چه کاری باید کنیم. شرکت تجهیز دستگاههای فرسوده شمشک و دیزین را نمیتواند بروز رسانی کند. در دنیا تمامی پیستهای اسکی خودشان ابزار کار فدراسیونها هستند. صفر تا صد کار را انجام میدهند و نیز باعث رشد تیم میشوند و هم درآمدزایی دارند، اما در فدراسیون اسکی ایران هیچکدام از این موارد دیده نمیشود. فدراسیون اسکی باید حساب و کتابی داشته باشد. این فدراسیون به اندازه یک شرکت بزرگ هزینه میکند اما عایداتی ندارد.
کیادربندسری در پایان به ایرنا گفت:
چندین سال است که بودجه کمکی را کمیته ملی المپیک به ورزشکاران داده و به آنها کمک میکند چون برنامه درستی برای این ورزشکاران نداشتیم، بهرهبرداری درستی نکردیم و عایداتی نداریم. چیزی از این رشته عاید ما نشده و نمیشود. اگر کمیته المپیک به ما بودجه میدهد باید مدیریت کنیم و از فرهنگ ورزش اسکی بومی شناخت داشته باشیم. اگر از این ورزش شناخت نداشته باشیم، پول دور ریختن است. هزینه زیادی را کمیته متقبل میشود و وقتی ورزشکاری دو سال از این بودجه استفاده میکند و نتوانسته خودش را ارتقا دهد، معلوم است که عملکرد فدراسیون هم ناموفق بوده است.