کودی رودزروزی شیخی و فرزندش سوار بر بارسایی بودند ناگهان مردمی را دیدند که میگفتند آن ها را ببینین سوار بر بارسایی شده اند و آن حیوان بدبخت له له آبی میزند شیخ به پسرش گفت پیاده شو پسرم باری دیگر در شهر دیگری دیدند که مردم میگفتند این کصخولارو نیگا بارسا دارند و پیاده راه میروند شیخ رو به پسرش گفت پسرم سوار بارسا شو ولش کن در دروازرو میشه بست ولی دهن مردم را نه
#حکایت #پند و اندرز #سلونا