جنگ صلیبی اول (۹۹-۱۰۹۶)
چهار لشکر صلیبیون متشکل از نیروهای مناطق مختلف اروپای غربی، در اوت ۱۰۹۶ رهسپار بیزانس شدند.
گروه سازماننیافتهای از شوالیهها و روستاییها تحت فرماندهی راهبی به نام پیتر زاهد، پیش از دیگران به راه افتادند. جنگ این گروه به جنگ صلیبی عوام معروف است.
در اوایل اوت، لشکر پیتر با نادیده گرفتن توصیهی الکسیوس مبنی بر منتظر ماندن گروه برای پیوستنِ سایر صلیبیون به آنها، از تنگه بُسفر گذشت. اولین درگیری مهم بین صلیبیون و مسلمانان در شهر کیبُتوس رخ داد. نیروهای ترک مهاجمان اروپایی را در این نبرد در هم کوبیدند.
در سال ۱۰۹۶، گروهی دیگر از صلیبیون به سرکردگی کُنت اِمیکوی بدنام دست به قتلعام یهودیان در روستاهای کنار رودخانه راین آلمان زدند. این کار خشم مردم را شعلهور کرد. کشتار یهودیان بحرانی جدی در روابط یهودیان و مسیحیان به وجود آورد.
وقتی چهار لشکر صلیبیون به شهر قسطنطنیه رسیدند، الکسیوس اصرار داشت فرماندهان آنها، سوگند وفاداری یاد کنند و حاکمیت او را در صورت بازپسگیری اراضی از دست ترکها، به رسمیت بشناسند. همهی فرماندهان جز یکی از آنها به نام بوهِموند سوگند خوردند.
در ماه مه ۱۰۹۷، صلیبیون و متحدان بیزانسیشان به شهر نیقیه پایتخت سلجوقی در آناتولی یورش بردند. این شهر در اواخر ژوئن به تصرف صلیبیون در آمد.
جنگ صلیبی دوم (۴۹-۱۱۴۷)
بعد از جنگ صلیبی اول و فتح سرزمینهای بسیاری مثل آناتولی، اورشلیم و غیره، بسیاری از صلیبیون با رسیدن به اهدافشان راهی خانه شدند. آنهایی که باقی ماندند برای ادارهی فتوحات خود، شهرهای صلیبی را در اورشلیم، اُدسا، انطاکیه و تریپولی بنیان گذاشتند.
شهرهای صلیبی توسط قلعههای نفوذناپذیری حفاظت میشدند و تا سال ۱۱۰۳، بزرگترین قدرت منطقه به شمار میرفتند. نیروهای مسلمان از سال ۱۱۰۳، در نبرد با مسحیان شروع به پس گرفتن این سرزمینها کردند.
نورالدین زنگی؛ سردار مسلمان و فرمانروای موصل، اُدسا را در سال ۱۱۴۴ تصرف کرد. تصرف اُدسا منجر به از دست دادن شهر شمالی صلیبیها شد.
خبر سقوط اُدسا اروپاییها را سراسیمه کرد و باعث شد رهبران مسیحی در غرب مردم را برای جنگی دیگر فرا بخوانند. در سال ۱۱۴۷، جنگ صلیبی دوم به رهبری دو فرمانروا؛ لویی هفتم، پادشاه فرانسه و کُنراد سوم؛ پادشاه آلمان، آغاز شد.
اکتبر همان سال ترکها نیروهای کُنراد را در شهر دورولائوم در آناتولی شکست دادند. پس از اینکه لویی و کُنراد موفق به گردآوری سپاهیان خود در اورشلیم شدند، تصمیم گرفتند با لشکری ۵۰ هزار نفره به دژ سوری در شهر دمشق حمله کنند.
به همین دلیل حاکم دمشق مجبور شد از نورالدین زنگی در موصل درخواست کمک کند. نیروی مسلمانان شکست خفتباری را به صلیبیون وارد آورد و قاطعانه به جنگ صلیبی دوم پایان داد. نورالدین در سال ۱۱۵۴، دمشق را به قلمرو خود اضافه کرد.
جنگ صلیبی سوم (۹۲-۱۱۸۷)
پس از چندین تلاش پیاپی مسیحیان اورشلیم برای محاصرهی مصر، نیروهای نورالدین به فرماندهی سردار شیرکوه و برادرزادهاش؛ صلاحالدین، قاهره را در سال ۱۱۶۹ به تصرف خود درآوردند و لشکر صلیبیون را وادار به ترک این شهر کردند.
در پی مرگ شیرکوه، صلاحالدین فرماندهی نیروها را بر عهده گرفت و شروع به کشورگشایی کرد. این فتوحات بعد از مرگ نورالدین در سال ۱۱۷۴ شتاب بیشتری گرفت.
صلاحالدین در سال ۱۱۸۷، به سوی اورشلیم لشکرکشی کرد. نیروهای او در نبرد حطین سپاه صلیبیون را شکست دادند و این شهر مهم و بخش بزرگی از قلمروی خود را پس گرفتند.
خشم حاصل از این شکستها منجر به جنگ صلیبی سوم به فرماندهی فردریک بارباروسا، امپراطور سالخوردهی رم، فیلیپ دوم پادشاه فرانسه و ریچارد اول پادشاه انگلیس مشهور به ریچارد شیردل شد. بارباروسا پیش از رسیدن سپاهیانش در آناتولی غرق شد.
در سپتامبر ۱۱۹۱ نیروهای ریچارد در نبرد آرسوف، تنها نبرد جدی جنگ صلیبی سوم، سپاه صلاحالدین را شکست دادند.
ریچارد با بازپسگیری شهر یافا در کرانهی باختری مدیترانه، سلطهی مسیحیان را از نو بر برخی از مناطق برقرار ساخت و به اورشلیم نزدیک شد اما از محاصرهی این شهر امتناع کرد.
در سپتامبر ۱۱۹۲، ریچارد و صلاحالدین قرارداد صلحی را امضا کردند که بر طبق آن پادشاهی اورشلیم دوباره از سر گرفته میشد و به این ترتیب جنگ صلیبی سوم پایان یافت.
اضافه میشود......