وقتی در سال 1963 بدنیا آمد کسی فکرش را هم نمی کرد که روزی این کودک قرار است ورزش سلطنتی را تغییر دهد، اما او بود که به فوتبال پرتغال، الخصوص پورتو قدرت داد، او بود که چلسی را ساخت و به سلطه چندین و چند ساله منچستریونایتد پایان داد، او بود که یکی از قدرتمند ترین اینترمیلان های قرن 21 را تشکیل داد، او بود که یکی از قدرتمند ترین رئال مادرید های جهان را تشکیل داد، او بود که با منچستریونایتد مغموم لیگ اروپا را از آن خود کرد، اما او اکنون در آ اس روم است، همین دلیلی است که عده ای به خود اجازه می دهند که به او توهین کنند، اما آقای خاص هنوز هم خاص است و برای همین است که میخواهیم به مربیگری آقای خاص نگاهی بیاندازیم
2000
در سال 2000 برای مهم ترین اتفاق زندگی وی افتاد، وقتی که از بنفیکا برای وی پیشنهادی به عنوان سرمربیگری رسید تا جانشین یوپ هاینکس شود و از دستیار مربی تبدیل به یک سرمربی تمام عیار شود، ابتدا سلسله مراتب بنفیکا می گفت که ژزوالدو فریرا را به عنوان دستیار مربی انتخاب کند اما ژوزه از کارلوس موزر که یکی از بازیکنان سابق بنفیکا بود به عنوان دستیار مربی استفاده کرد
سلطنت او و دستیارش ادامه داشت تا اینکه رئیس جدید باشگاه انتخاب شد و می خواست از تونی (سرمربی شناخته شده در ایران که مدتی سرمربی تراکتور بود) استفاده کند و این پایان کار ژوزه در این تیم بود
2001-2002
او کارش را در لیریا ادامه داد، کسب نتایج مطلوب و ماندن در تیم های بالای جدول و مساوی گرفتن از تیم های پورتو و بنفیکا از چشم تیم های رده بالایی دیگر در پرتغال دور نماند و آنها برای جذب ژوزه دست به کار شدند
2002-2004
شروع کار...
وقتی که مسئولان پورتو او را انتخاب کردند شاید قهرمانی در جام باشگاه های اروپا برایشان چیزی فراتر از یک رویا بود اما 2 سال بعد همین رویا تحقق پیدا کرد، کار با قهرمانی در لیگ آغاز شد، همه چیز کم سرو صدا بنظر می رسید اما سال بعد کمی اوضاع فرق کرد و به جام یوفا دست پیدا کردند، با شکست در جام حذفی کمی کار برای او سخت شد اما هیچ چیز از آقای خاص بعید نیست! کمی بعد کاپ جام باشگاه های اروپا در دست کاپیتان تیم پورتو دیده شد و این پایان کار او در پورتو بود
2004-2007
من آقای خاص هستم!
او وقتی به چلسی آمد با این جمله در مطبوعات کارش را آغاز کرد: ""ما اینجا بازیکنانی در سطح جهانی، و اگر حمل بر خود ستایی نباشد مربی در سطح جهانی داریم." او سپس اضافه کرد: "امیدوارم مرا مغرور ندانید اما من یکبار قهرمان اروپا شده ام پس من یکی فرد استثانایی هستم" (همان آقای خاص)
وقتی او به لندن آمد، هدایت چلسی که تازه جان گرفته بود را به عهده گرفت، چلسی که با خرید های او جان گرفته بود، دروگبا،اسین و چند بازیکن دیگر، خواسته هواداران چلسی یک نتیجه خوب در لیگ برتر بود، اما مورینیو آقای خاص است... همان زمانی که هر مربی، هر بازیکن، هر تیمی که وارد لیگ جزیره میشد باید از مرد اسکاتلندی و شیاطین سرخ اجازه میگرفت، او جام را از دستان شیطان قرمز دزدید و به شیر های آبی داد تا حساب کار دست مربی مثل فرگوسن بیافتد، فصل بعد هم به همین شکل کارش را انجام داد تا خودش را به جهان ثابت کرده باشد. اما همه چیز از فصل بعد شروع شد، وقتی که درگیری بین رومن آبراموویچ و آقای خاص شروع شد و این کشمکش ها، به پایان کار او در چلسی ختم شد. و کار به آورام گرانت سپرده شد.
2008-2010
اثبات اشتباه آبراموویچ
وقتی که به اینتر آمد مثل چلسی ریخت و پاش نکرد و با سه خرید کار را تمام کرد، در همان فصل با وجود انتقادات بسیار، تیم را قهرمان سوپرکاپ و سری آ کرد تا آتش انتقادات فروکش شود، اما در لیگ قهرمانان اوضاع به کل فرق کرد، با گرفتن مساوی از تیم قبرسی و باخت به تیم یونانی به مرحله حذفی صعود کردند که با باخت مقابل فرگوسن حذف شدند، باخت مقابل یکی از آماده ترین یونایتد های تاریخ، باخت به تیمی که در آخر قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد. اما صبر کنید، ژوزه همچنان آقای خاص است، او زخم زبان هایی به تیم های دیگر هم زد که البته برایش گران تمام شد، و خیلی ها او را با همین دیالوگ مسخره کردند اما همین آقای خاص فصل بعد جواب تمسخر آنها را با قهرمانی با یکی از ضعیف ترین اینتر های تاریخ داد، جایی که با اینترمیلان قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد، اما اوج تردستی او قبل از قهرمانی بود، زمانی که با ترکیبی ده نفره بارسلونای مدعی پپ را شکست داد و آن شادی به یاد ماندنی را در نیوکمپ انجام داد.
2010-2013
بدشانسی هم شاخ و دم دارد
مورینیو به رئال مادرید آمد
این خبری بود که شاید خیلی ها می شنیدند و قبل از منتشر شدن آن هم روی آن حساب باز میکردند، از شادی جنجالی و درگیری با ویکتور والدز تا شایعه های رسانه و خود رفتار های مورینیو بوی این خبر را به مشام فوتبال دوستان می رساندند
مورینیو بدشانسی های زیادی داشت، عمده این بدشانسی ها با رئال مادرید بود، جایی که در کنار پایتخت نشین های اسپانیا، روز های تلخی را سپری کرد، او هنگامی که در این تیم بود سه بار به نیمه نهایی صعود کرد، یکبار با قانون گل زده در خانه حریف و یک بار در ضربات پنالتی حذف شد و دفعات بعدی در کمال ناباوری این حذف صورت گرفت، اما این بدشانسی ها در فوتبال داخلی هم کم نبودند، وقتی ده نفره سوپرجام را بازی می کردند و قضاوت های جنجالی برای تیم پپ صورت میگرفت.
سرانجام هدایت این تیم با وجود کسب عناوین به جنتلمن ایتالیایی واگذار شد، کارلو آنجلوتی
2013-2015
بازگشت به جمع شیر های آبی
وقتی مربی از تیمی میرود شاید هواداران دیگر نخواهند با آن مربی یا بازیکن روبرو شوند، اما ژوزه با معادله ای به اسم آقای خاص بودن، این استدلال را رد کرد، وقتی که با وجود سومی در ابتدای کار، فصل بعد بسیاری از تیم های مدعی از جمله آرسنال و لیورپول را شکست داد و قهرمان لیگ جزیره شد، هرچند که فصل سوم به دلیل فرصت کم و عجولی مالکان از این باشگاه اخراج شد.
2016-2018
اینجا یک باشگاه هیولا است!
ژوزه در بدو ورود به جمع شیاطین سرخ دیالوگی به زبان آورد که شاید در ذهن خیلی ها ماند، لیورپول باشگاه بزرگی است، چلسی هم همینگونه است، اما منچستر یونایتد یک باشگاه هیولاست. در فصل اول به دلیل تمرکز تیم او بر روی لیگ اروپا نتایج خوبی در لیگ کسب نکردند، هرچند که با شکست آژاکس آمستردام سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را دریافت کرد. فصل بعد نیز نائب قهرمان لیگ و قهرمان جام حذفی شدند اما در فصل سوم اتفاقی عجیب صورت گرفت، اتفاقی که بسیاری از طرفداران شیاطین سرخ از آن به عنوان بدترین اشتباه مالکان یاد میکنند، اخراج ژوزه و هنوز هم که هنوزه آخرین جام آنها با هدایت وی کسب شد
2019-2021
در سال 2019 به تاتنهام مغموم آمد و وظیفه اش جان دادن به این تیم بود، وظیفه ای که شاید آن را تا حدودی میتوانست انجام بدهد اما نشد که بشود، آنها در یک هشتم لیگ قهرمانان حضور پیدا کردند، اما دو مهره هجومی یعنی هری کین و سون هیونگ مین را در اختیار نداشتند، همین سبب مغلوب شدن آنها مقابل لاپیزیگ شد و سرانجام به علت اختلاف با مدیران از تیم اخراج شد
2021-...
تاتنهام هم اشتباه کرد
ژوزه در این فصل به آ اس رم آمد، خیلی ها فکر میکردند ژوزه تمام شده، اما اینگونه نبود، اینگونه نبود و ژوزه توانست یک جام به نام لیگ کنفرانس اروپا را برای این تیم پس از 14 سال بیاورد و خود را در دل هوادان جای کند و تبدیل به اولین مربی شود که توانسته سه عنوان معتبر اروپایی (لیگ قهرمانان اروپا(اینترمیلان/پورتو)-لیگ اروپا(پورتو/منچستریونایتد)-لیگ کنفرانس اروپا(آ اس رم)) کسب کند.
...
اگر کمی بینش خود را بیشتر کنیم می بینیم که نباید به خود اجازه بدهیم که فردی مثل ژوزه مورینیو را انتقاد کنیم، کسی که شاید در این روز ها فروغ گذشته را نداشته، اما هنوز هم جام می گیرد، شخصا به عنوان یک هوادار آث میلان از تیم آ.اس.رم برای فصل های آینده می ترسم، چرا که می تواند نه تنها برای تیم های سری آ بلکه برای تیم هایی که فصل بعد در لیگ اروپا هستند نیز خطرناک باشد.
البته همواره افرادی هستند که با در اختیار داشتن گران ترین بازیکن های حال حاضر از فوتبال زیبای خود تعریف می کنند و از تیم مورینیو که ستاره های انگشت شمار دارد انتقاد می کنند، فردی که نتوانسته برای بیش از ده سال حتی لیگ اروپا را بدست بیاورد به وی طعنه میزند که وی به زور سهمیه لیگ قهرمانان را بدست می آورد، اما غافل از اینکه خود نتوانسته با یکی از پولدار ترین بایرن مونیخ ها و منچسترسیتی که یکی از تیم های گران دنیاست (اولین تیم گران قیمت دنیا) لیگ قهرمانان اروپا را کسب کند و نتیجه را به تیم هایی مانند لیون و... واگذار می کند.