در کوچهپسکوچههای اینترنت، جایی که نامهای کاربری، جای نام واقعی را گرفتهاند و عکسهای پروفایل، جای چهرههای واقعی را، ما با پدیدهای آشنا مواجهیم: توهین به اسطورهها توسط گمنامها.
در وبسایتهایی مانند «طرفداری»، که قرار بود پاتوقی برای لذتبردن از فوتبال باشد، شاهد گفتمان سمی و سطحی هستیم. کاربران گمنام، با پرچم تیم محبوب خود وارد میدان میشوند، اما به جای فوتبال، جنگی لفظی به راه میاندازند که تنها هدفش تخریب و تحقیر است. رونالدو را "بیسواد" مینامند، مسی را "کوتوله"، و هرکس نظر متفاوتی داشته باشد را به شدیدترین شکل ممکن تخریب میکنند. سؤال سادهای که باید بپرسیم این است: ما که هستیم که اینگونه قضاوت میکنیم؟
◾روانشناسی توهین: عقدههای فروخورده پشت کیبورد
جامعهشناسان میگویند آدمهایی که در زندگی واقعی احساس ناتوانی دارند، در فضای مجازی به دنبال جبران میگردند. پشت مانیتور، کسی نمیداند تو چه کسی هستی، چقدر ناکامی کشیدهای یا چقدر حسرت به دل داری. برای همین، "نقد" کردن اسطورهها نوعی احساس قدرت کاذب به آدم میدهد. اینکه بتوانی به یکی از بزرگترین فوتبالیستهای تاریخ توهین کنی، بدون آنکه کسی جلویت را بگیرد، یک جور تخلیه روانی است.
اما این تخلیه، نه تنها سازنده نیست، بلکه زنگ خطری است برای یک بحران فرهنگی: فقدان الگو، نبود احترام، و گمگشتگی در لذت بردن از چیزهایی که قرار بود ما را خوشحال کنند.
◾فراموش کردیم که چرا عاشق فوتبال شدیم
یادمان رفته که فوتبال قرار نبود میدان جنگ باشد. فوتبال، همان جادویی بود که در کودکی با یک توپ پلاستیکی در کوچه حسش میکردیم. قرار بود درگیر زیباییاش شویم، نه درگیر جدل با دیگران. قرار بود به مسی احترام بگذاریم چون مثل قصههای کودکانه، در بارسلونا جادو میکرد. قرار بود رونالدو را تحسین کنیم چون از هیچ، خودش را به همهچیز رساند. قرار نبود «تحقیر» ابزار ابراز نظر ما باشد.
◾بزرگی را بفهمیم؛ حتی اگر طرفدارش نیستیم
مشکل اینجاست که ما در فرهنگی بزرگ شدهایم که تحسین رقیب را نوعی خیانت میداند. در حالی که در همه جای دنیا، حتی سرسختترین هواداران، برای اسطورهها احترام قائلند. چرا؟ چون بزرگ بودن، حتی اگر متعلق به «ما» نباشد، باز هم قابل تحسین است.
وقتی زیدان از مسی تعریف میکند یا فیگو از رونالدو دفاع میکند، به این دلیل نیست که طرفدار تیم خاصی هستند، بلکه به این دلیل است که درک فوتبالی دارند و به «بزرگی» احترام میگذارند.
◾ما کجای این قصهایم؟
راستش را بخواهید، ما فقط تماشاگرانیم. نه در زمین بازی کردهایم، نه فشار تمرینات، رقابت، مصدومیت و جنگیدن با رسانهها را تجربه کردهایم. ما دستاوردی نداریم جز چند کامنت در یک وبسایت.
پس چرا فکر میکنیم حق داریم با چنین خشونتی درباره کسانی حرف بزنیم که میلیونها نفر را شاد کردهاند؟
◾چگونه از فوتبال دوباره لذت ببریم؟
به جای جدل، یاد بگیریم گفتگو کنیم.
به جای تعصب کور، کمی تحسین و درک را وارد ذهنمان کنیم.
به جای اینکه در جبهه رونالدو یا مسی سنگر بگیریم، از دیدن هنر هر دو لذت ببریم.
و از همه مهمتر، یادمان نرود: ما قرار نیست اسطوره بسازیم یا نابود کنیم. قرار است فقط لذت ببریم.
پایان: فوتبال آینه ماست، نه جای عقدهگشایی ما.
اگر در آینه زشتی میبینیم، شاید وقتش رسیده به جای شکستن آینه، خودمان را ترمیم کنیم