یک روز یکی از آقایان فوتبالی می¬گفت ما به به این دلیل این کار را انجام می دهیم که اسم کار دلالی فوتبالی بد در برود و به خاطر همین خیلی¬ها طرف این مقوله نیایند و یا کسانی که در آن هستند از آن بیرون بیایند تا ما بتوانیم راحت¬تر کارمان را انجام بدهیم. به هر حال این مسأله¬ای است که بارها در مورد آن به دفعات صحبت شده است و کار به جایی رسید که برنامه چهار چهار دو به این قضیه دقیق¬تر بپردازد.
امشب در خدمت سه نفر از مدیران برنامه فوتبالیمان هستیم که به اتفاق این عزیزان می¬خواهیم مسأله دلالیزم فوتبالی را به بحث بنشینیم.
آقای گنجی از جمله کسانی هستند که سالها در زمینه دلالی فوتبال کار کرده اند.
آقای طیبی: متولد سال ۱۳۶۸ ؛ سه سال است که به طور رسمی کار دلالی فوتبال انجام می¬دهد.
آقای وحیدخرسندی: سؤال: چرا مثل خیلی از هم¬قطارهای خودتان دنبال کار مربیگری نبودید؟ ج: من برمی¬گردم به ۲۰سال پیش که فوتبال را شروع کردم حالا دوباره در عرصه مربیگری می¬خواستم از صفر شروع کنم سخت بود.
دلالی می¬کردید؟
نه، داستان دلالی متفاوت است؟
از سال ۱۹۹۸، فیفا این شغل را پیش¬بینی کرده است به خاطر اینکه یک سری افراد از یک¬سری فیلترها رد شوند، آزمونی گذاشتند به چهار زبان آلمانی، انگلیسی، اسپانیایی، فرانسوی؛ یک¬سری افراد در این آزمون شرکت کردند و بعد از قبول شدن در آزمون وارد این¬ کار شدند. این افراد با این کار می¬توانند در معماری تیم¬ها و… دخالت داشته باشند.
آنچه که فیفا در نظر گرفته با آن چیزی که ما در کشور شاهد آن هستیم دو مقوله کاملاً متفاوت است.
در زمینه دانستن زبان، به جرآت می¬توانم بگویم اکثر افرادی که در سیستم دلالی، اینچنین کار می¬کنند به سختی بتوانند یک زبان آن¬هم کامل بلد باشند.
آقای خرسندی: مسلماً اگر زبان ندانند نمی¬توانند در آزمون شرکت کنند. البته آزمون آخری، فارسی بود چون دیگر از … آمده به … و اسم واسطه آمده است.
مجری: پس شما به این کار بیشتر علاقه داشتید؟
خرسندی: بله، اینطور توضیح بدهم که اتفاقاتی که برای خود من در این سال¬ها افتاد، خیلی زیاد بود؛ مثل سوءاستفاده¬هایی که در این سال¬ها شده است. تصمیم گرفتم وارد این کار بشوم تا کمکی به فوتبال بشود.
مجری: آقای گنجی چرا سمت دلالی آمدید؟
گنجی: بر خلاف آقای خرسندی من افتخار می¬کنم که اولین دلال فوتبال ایران هستم، هیچ مشکلی هم ندارم و همیشه هم با افتخار گفتم هیچ مشکلی هم در این ۱۷-۱۸ سال شغلم بوجود نیامده است. من این شغل را دوست داشتم. آن موقع من هم فوتبال بازی می¬کردم و این رشته را دوست داشتم و این شغل هم، (دلالی فوتبال) ایجنتی را خیلی دوست داشتم. حتی مربی¬های بزرگ هم می¬گفتند که این شغل ذاتی در خون شماست.
مجری: چرا اسم این شغل، بد در رفته است؟
گنجی: به این دلیل بدنام شده است که در فوتبال … هست. پول¬های کلان. من همیشه به دوستان جوان¬تر هم می¬گویم که این شغل دریاست.
هرکسی بتواند در این شغل بیاید و سالم کار کند، باز جا برای نفرات بعدی هم هست که بخواهند کار کنند. متأسفانه اسم آن بد در رفته به این دلیل که خیلی از مدیران، به حقوق ماهی چند میلیون (۱ تا ۲ میلیون) در این حرفه فعالیت می¬کنند. یک بازیکن که شاید نفر بیست¬وهشتم یا سی¬ام آن تیم هم نباشد، می¬آید ۱۰۰ الی ۱۵۰ میلیون تومان قرارداد می¬بندد یا مربیانی هستند که خیلی زود (ناپلئونی) به جایی می¬رسند که سالی ۳۰۰ الی ۴۰۰ میلیون تومان پول می¬گیرند.
برای مثال، می¬گویند که چرا ما با آقای گنجی یا آقای خرسندی همکاری کنیم تا برای ما بازیکن بیاورند که یک پول زیادی برای بازیکن بگیرند و یک پول زیادی هم بای خودشان در نظر بگیرند. ما می¬توانیم کاری دیگری بکنیم. دوستمان را در کنار این¬ها بگذاریم تا هم دوستانمان استفاده کنند و هم یک پولی هم در جیب خودمان می¬گذاریم. اینگونه می¬شود که متأسفانه این شغل به بیراهه می¬رود. به مدت ۱۵ سال نفراتی در این شغل داشتیم که نامی بودند. افرادی مثل حمیدمحسنی. هروقت می¬خواستند فوتبال را به مشکل بکشانند اسم ایشان را می¬آوردند ولی حمیدمحسنی بر خیلی از افرادی که امروزه زالوصفتانه خون فوتبال ما را می¬مکند شرف داشت. امثال ایشان با اینکه ایجنت نبودند ولی خیلی از جوان¬های ما را به فوتبال معرفی کردند. آنقدر فوتبال به بیراهه کشیده شد که این افراد از این شغل بیرون آمدند.
مجری: این مدیرانی که به آنها اشاره کردید چطور می¬توانند در نقل¬وانتقال یک بازیکن نقش داشته باشند؟ آیا این مدیران می¬توانند مستقیم به بازیکن بگویند که مبلغی از قراردادشان را در اختیار آنها بگذارد؟
گنجی: ۱۰۰ در صد اینگونه نیست. افرادی در فوتبال ما وجود دارند که رسمیت ندارند. من خودم ۱۵سال غیررسمی کار می¬کردم. ولی همیشه سعی می¬کردم نام خوبی از خود به جا بگذارم یا حداقل مورد اعتماد بسیاری از مدیرانباشم. ولی متأسفانه در حال حاظر افرادی در فوتبال ما ورود کردند که خیلی از مربیان ما را مجبور کردند که شایسته¬سالاری را ازبین ببرند و همچنین این شعار مرسوم شد که هرکسی که بیشتر پول می¬دهد او را انتخاب می¬کنیم برای بازیکنی.
این افرادی که در گذشته بسیار ضعیف بودند متأسفانه در فوتبال ما ورود می¬کنند و می¬بینند که خیلی راحت می¬توانند زدوبند کنند. بای مثال مدیری که از نظر ما موجه نیست، هیچ¬وقت نمی¬آید با من با آقای خرسندی زدوبند کند؛ چرا؟ چون می¬داند که امثال من، این مورد را افشاء می¬کنیم که این ممکن است باعث شود که آن شخص از سمت ما متضرر و بدنام شود. آدمی که خیلی کوچک و ضعیف است برای ۵۰۰هزار تومان ممکن است هرکاری بکند.
این شخص ممکن است با مدیر باشگاه صحبت کند که من فلان بازیکن را به این باشگاه می¬آورم، شما ۱۰۰ میلیون بده، ۸۰ میلیون تومان آن¬را خودمان برمی¬داریم، ۲۰ میلیون تومان می¬ماند یا از ۸۰ میلیون، ۷۰ میلیون را شما بردار، ۱۰ میلیون آن¬را به من بده. چون خیلی ارزان است به همین علت تن به هرکاری می¬دهد.
مجری: آیا نمونه¬هایی در این زمینه می¬شناسید؟
گنجی: خیلی از این نمونه¬ها وجود دارد. برای مثال در یکی از تیم¬های جنوبی¬مان یک آدم خیلی غیرموجه ورود کرده، زدوبند کرده، تیم را بستند، قرارداد بستند.
مدیر رسانه¬ای یک تیم دیگر جنوبی¬مان که آقای خرسندی بهتر می¬دانند درباره آن توضیح می¬دهند.
خرسندی: من اینطور توضیح بدهم که هم مشکلات را به شما بگویم و هم راه¬حل آن¬را.
مجری: داستان مدیر رسانه¬ای چیست؟
خرسندی: چند روز پیش یکی از مدیران رسانه¬ای به یکی از بازیکنان من، لازم به توضیح است که بگویم: قراردادهای ما انحصاری است، خیلی راحت به آن فرد زنگ زد و گفت اگر از کانال نیایی و غیرممکن است که وارد این باشگاه بشوی. جالب اینجاست که من قبلاً با آن باشگاهی که قرار است ایشان را ببرم، صحبت کردیم بر روی مبلغ، با مدیرعامل باشگاه هم در مورد پول رضایت¬نامه این بازیکن هم صحبت کردم. آن¬فرد را بدون اطلاع من از آبادان به تهران کشانده، ۲روز هم تهران بوده و بعد از اینکه من قضیه را متوجه شدم او را برگرداندم.
جالب اینجاست که این مدیر رسانه¬ای هم مربوط به ه باشگاه دیگری است. این تازه یک مورد از این موارد است. افرادی هستند که سایت در دست دارند، تلویزیون در دست دارند، همکاران شما هستند. یک¬سری از آنها هم از دوستان ما هستند و با آنها ارتباط داریم و همکار ما محسوب می-شوند.اینها خیلی راحت مربی را در برنامه¬شان دعوت می¬کنند، بعد فردا هزاران درخواست از این مربی دارند. مربی را تهدید می¬کنند، بازیکن را تهدید می¬کنند که اگر به خواسته¬ها تن ندهید، نابودتان می¬کنیم. حالا سؤال اینجاست که فدراسیون در اینجا چه نقشی دارد؟ تعداد زیادی از همکاران پاک-دست ما تلاش می¬کنند. ما خودمان در این زمینه، کانون تشکیل داده¬ایم. ولی زیرمجموعه¬های فدراسیون این کار را نمی¬کنند. ما ۱۰ماه است که امتحان دادیم، آزمون فیفا، خدا آقای نعیم سعدی را رحمت کند، ایشان ایجنت بود. یکسال است که فوت کرده¬اند اسم ایشان در سایت فدراسیون فوتبال است ولی اسامی بچه¬هایی که الآن به صورت رسمی کار می¬کنند. ما ۳۲نفر رسمی هستیم در ایران، اصلاً در سلیت وجود ندارد. ما رفتیم از آقای دکتر اسدی نامه گرفتیم تا اسامی ما هم در سایت قرار بگیرد.
ولی باز زیرمجموعه¬ها آن کار را که باید انجام بدهند، انجام نمی¬دهند. قبل از اینکه من به برنامه شما بیایم، چند نفر از دوستان از من خواستند تا من این مسائل را مطرح کنم.
---------------------------------------------
چند هفته قبل به وجود مافیا در فوتبال کشورمان پرداختیم، من دانیال دانشور تصمیم گرفتم با توجه به اتفاقات اخیری که این هفته در فوتبال ایران در جهان اتفاق افتاد باز هم این موضوع را از زوایای دیگر بررسی کنم.
بنای شیشه¬ای …….. است. جاییکه تصمیمات مهم فیفا از جمله تعیین ….
گفتگوی تلفنی با ناصر فریادشیران، مربی فوتبال:
در حقیقت بحث تبانی، امتیازفروشی و زدوبند چیزی نیست که بگوییم در یک¬سال اخیر اتفاق افتاده است. این مسأله به سال¬های خیلی دور برمیگردد و هرروز هم بیشتر می¬شود. به این دلیل که نظارتی بر آن نبوده و برخوردی صورت نمی¬گیرد یا اینکه اگر هم صورت بگیرد خیلی ملایم است و جدی نیست. به نظر من افرادی که در فدراسیون فوتبال هم در گذشته و هم حالا با آن مربی¬ها که قبلاً کار می¬کردند آتو دارند اینها.
مجری: آقای فریادشیران، یک نکته در اینجا وجود دارد، بحث ما انتقال بازیکن نیست، بلکه بحث ما بالاتر و گسترده¬تر از این مسائل است علت این است که در تعیین نتیجه بازی¬ها یا صحبت¬هایی که با بعضی از بازیکنان در قبل از مسابقه با آنان می¬شود که مثلاً با فلان تیم بازی نکن یا خیلی ضعیف بازی کن و یا به هر شکل ممکن. می¬خواهم بگویم که قضیه خیلی گسترده¬تر از انتقال بازیکن و این چیزهاست. ما خیلی نباید قضیه را محدود به چند قرارداد بکنیم.
فریادشیران: شیوه¬های مختلفی در ارتباط با تبانی وجود دارد، مثل امتیازفروشی، امتیازخریدن از سکه گرفته تا کارت به کارت کردن و روش¬های دیگر.
شیوه¬هایی که در حال حاظر رواج دارد و به خوبی انجام می¬گیرد، بحث دوپینگ و ردوبدل پول¬ها هم جدا از این قضیه.بحث اینکه خود بازیکن در داخل تیم به نام دروازه¬بان، دفاع¬وسط، هافبک¬وسط و مهاجمی که باید گل بزند، هرکدام از اینها وظایفی را بهشان تشریح می¬کنند که این اتفاق قبل از بازی بیفتد علی¬الخصوص نیم¬فصل دوم. دروازه¬بانی که به عمد گل می¬خورد یا مدافع وسطی که سرزن خوبی است و قدرت بدنی عالی دارد و … خوبی هم انجام می¬دهددر آن بازی که باید تیمش ببازد، از خود حرکات فنی خیلی خوبی ارائه نمی¬دهد.
مجری: اتفاقاً یکی از مدافعان وسط ما، چند سال پیش آنقدر یک صحنه بازی را آنچنان غیرزیرکانه به حریف واگذار کرد که همه عمدی بودن حرکت وی را متوجه شدند. جالب اینجاست که سال بعد هم به همان تیم حریف انتقال پیدا کرد.
فریادشیران: با مهاجمی که وظیفه¬اش گل¬زدن برای تیمش است، گل نمی¬زند یا شیوه¬ دیگر تبانی این است که به جای اینکه هرجلسه¬ تمرین مربی مثلاً ۲ساعت باشد، دو ساعت و نیم تمرین می¬دهد. یک سالن وزنه می¬برد، یک استخر سونا هم می¬برد و ظرفیت تمرینش را بیشتر می¬کندو توانش را بالا می¬برد و شاید بازیکن در بازی بعدی خوب بازی کند اما در دو بازی بعدی به این شیوه نمی¬تواند قدرت اصلی را که باید نشان دهد را ارائه کند و این به علت خستگی بیش از حد بازیکن است و با توجه به اینکه بازیکن می¬خواهد خوب بازی کند اما بدلیل خستگی مضاعفی که مربی بر او وارد کرده است نمی¬تواند آنطور که باید بازی کند.
آقای فریادشیران ممنون از شما.
مجری: آقای گنجی آیا شما قبول دارید که بحث ما فقط در انتقال بازیکن خلاصه نمی¬شودو بعضی از دوستان در تعیین نتیجه، در دیدن نتیجه، در دیدن بازیکن حریف هم ورود کرده¬اند و فیلم¬هایی که از بعضی از بازیکن¬ها گرفته شده است که آنها را تحت فشار بگذارند که یک موقع نرود و با شخص دیگری قرارداد ببندد و بازیکن¬های جوانی بوده¬اند که متأسفانه توسط این افراد گول خوردند و از آنها فیلم گرفته شده و عنوان کردند که اگر شما نخواهید با ما همکاری کنید، ما این فیلم¬ها را منتشر می¬کنیم و متأسفانه این قضیه باعث شده است تا این بازیکن سال¬های سال به خاطر یک اشتباه و یا فریب، استثمار شود.
گنجی: من این مسائل را صددرصد تأیید می¬کنم و آقای فریادشیران خیلی رعایت کردند در مورد این قضیه. ما همه¬جور زدوبند داشتیم.
مطالب فوق مربوط به برنامه چهار چهار دو مباشد که در تاریخ چهارم دیماه۱۳۹۴ از رادیو جوان پخش شد.
|