در چنین روزهایی روی کین در مقابل میک مک کارتی قرار گرفت: روایت خودمانی و جذاب کلینتون موریسون از رسوایی ایرلندی ها در سایپان
این مهاجم سابق برای "حادثه سایپان" در ردیف جلو نشسته بوده و همه چیز را میداند و به talkSPORT میگوید که چگونه همه چیز شروع شد ...
"روی بخار می کرد، او آماده بود که منفجر شود ، من نمی توانستم این را باور کنم."
|
به خاطره درخشان کلینتون موریسون از "حادثه سایپان" که فوتبال ایرلند را در آستانه جام جهانی 2002 کره جنوبی و ژاپن بدنام کرد ، گوش دهید.
کلینتون موریسون کیست؟
موریسون مهاجم سابق ایرلندی است که سابقه بازی در بیرمنگام و کریستال پالاس را دارد
او همچنین یکی از کارشناساس های اسکای اسپورت است
در عکس های زیر خوشحالی منحصر به فرد او در بیرمنگام سیتی و همچنین حضور او در اسکای اسپورت را میبینید
|
در چنین روزی، در 23 می سال 2002، روی کین به طرز هیجان انگیزی از تیم جمهوری ایرلند در جام جهانی قبل از اینکه توپی را لمس کند به خانه فرستاده شد، پس از آن که در پایگاه تمرینی آنها در جزیره اقیانوس آرام، سرمربی تیم، با میک مک کارتی بحثی تمام نشدنی را به راه انداخت.
اسطوره منچستریونایتد از آماده سازی و تمرینات این تیم پیش از فرصت بزرگ آنها برای درخشش در صحنه جهانی ناراضی بود و سرمربی خود را در حضور کل تیم و کادر فنی زیر سوال برد.
مک کارتی در اوایل این ماه در گفتگوی My Sporting Life در talkSPORT گفت که دعوای عمومی او با کین منجر به یکی از تنهاییترین لحظاتی شد که او در فوتبال تجربه کرد.
موریسون، مهاجم سابق ایرلندی ، در ردیف جلویی صندلی داشت و به talkSPORT گفت که چگونه وقتی همه چیز شروع شد، او را برای پوشش ماجرا فرستادند.(یا به اصطلاح همان سرو گوش آب دادن)
ستاره متولد لندن - که 36 بازی ملی برای جمهوری ایرلند انجام داد و 9 گل به ثمر رساند - در سال 2019 به جیم وایت مجری talkSPORT گفت: "روی می خواهد همه ی کارها به صورت حرفه ای و اصولی انجام شود."
او در منچستریونایتد بود ، یکی از پرامکانات ترین و بهترین باشگاه های جهان و وقتی نوبت به جام جهانی میرسید، میخواست همه چیز به درستی انجام شود.
اما روز اولی که به سایپان رسیدیم مانند یک کابوس بود. کیت ما گم شد و امکانات تمرینی مان اصلا خوب نبود.
اگر روی یک روز صبر می کرد، به مکانی به نام چیبا [نزدیک توکیو، ژاپن] می رفتیم و بهترین امکانات را داشت، آنجا زمین مانند یک فرش بود. اما روی یک روز قبل سرش را از دست داده بود، دیوانه شده بود.»
اما این میزان اعتراض روی نبود. گزارش ها در آن زمان ادعا می کردند که این هافبک نه تنها از امکانات، بلکه از ترتیبات سفر آنها به سایپان، تاکتیک های مک کارتی و حتی رژیم غذایی تیم نیز ناراضی است.
همه چیز برای این ستاره تندرو که از ممنوعیت رسانه ای شدید مک کارتی سرپیچی کرد تا سرپوش را از سر مطبوعات ایرلند بردارد و همه چیز را فاش کند ، خیلی زیاد بود...
موریسون ادامه داد: "میک به ما گفت، "هیچکس اجازه ندارد مصاحبه ای انجام دهد".
من قبلا با روی کنار می آمدم. قبلاً دوست داشتم وارد مغزش شوم و الان هم با او صحبت می کنم، فکر می کنم او مرد فوق العاده ای است. او به من گفت: «، کلینتون. شما اینجا هستید تا بازی کنید.اینجا هستید تا شرافتمندانه بازی کنید.
موریسون و کین در حال خوشحالی بعد از گل
|
ما یک ساعت صحبت کردیم و بعد برای شام رفتیم و همیشه یک آهنگ منتخب داشتیم، بنابراین من آنجا هستم و آهنگهای ایرلندیام را گوش میکنم، که ناگهان میک با یک کاغذ وارد میشود.
"روی آشکارا در مورد امکانات [از مطبوعات] ناله کرده بود، و میک گفت: "من به شما گفتم که هیچ مصاحبه ای انجام ندهید، پس چرا این کار را کردید؟"
روی گفت: من مصاحبه انجام دادم چون دلم می خواست. چیدمان، محل تمرین و امکانات به اندازه کافی خوب نبوده اند.»
«آنها شروع به مشاجره و بحث کردند. من هم یه زمین خیره شده فکر می کنم، یک دقیقه صبر کنید، بهترین بازیکن ما، بهترین بازیکنی که ایرلند احتمالاً در تمام ادوار به خودش دیده است ، با سرمربی بحث می کند و کل بازیکنان و کادر فنی در حال تماشای آن هستند.
او به میک گفت: به هر حال تو در دوران بازی ات بازیکن بدی بودی، اولین تمرینی که با تو داشتیم بد بود و مربی ضعیفی هستی. تنها مربی ای که من برایش احترام قائلم سر الکس فرگوسن است.
اما در اولدترافورد هم همه چیز زیبا نبود، زیرا کین به زودی با فرگوسن نیز اختلاف پیدا کرد.
|
"سپس گفت: "و تو انگلیسی هستی، حتی ایرلندی نیستی!"
به محض اینکه او این را گفت، فکر میکنم اکثر افرادی که در انگلیس به دنیا آمدهاند سرشان را زیر میز گذاشتهاند. من می دانم که در لندن به دنیا آمده ام. داشتم در دلم میگفتم لطفا به من نگاه نکنید!
«نمیدانم این اتفاق میافتاد یا نه، اما روی داشت بخار میکرد!
فکر میکنم میک میتوانست این کار را به روش دیگری انجام دهد،رو در رو و در تنهایی با او صحبت کند، زیرا روی آن زمان همیشه آماده بود که دعوا کند، همیشه با همه چیز مبارزه میکرد و همیشه آماده جنگ بود.
"آنها از هم جدا شدند و روی آنجا ایستاد و گفت:" ادامه بده، میک. چی کار می خوای بکنی؟ تصمیم بگیر! زود باش!
بنابراین میک مجبور شد او را به خانه بفرستد و به معنای واقعی کلمه ظرف دو روز، با آن لباس ورزشی وحشتناک دیادورا که برای قدم زدن با سگش می پوشید، به منچستر بازگشت.
"باورم نمی شد!"
ایرلند علیرغم از دست دادن یکی از بازیکنان کلیدی خود، از مرحله گروهی صعود کرد .اما از مرحله یک هشتم نهایی فراتر نرفت، جایی که در ضربات پنالتی از اسپانیا شکست خورد.
میک مک کارتی بعداً در نوامبر 2002 از سرمربیگری ایرلند استعفا داد، اما اکنون پس از 17 سال به جایگاه اصلی بازگشته است.
|
امیدوارم از خوندن این متن لذت برده باشید دوستان
به بهانه همین پستو این موضوع بریم سراغ یکی از بخش های کتاب طنز روایت مصور داستان فوتبال که به این موضوع پرداخته!
کتابی که که توسط دیوید اسکوایرز نویسنده استرالیایی نوشته شده و توسط آقای معین فرخی ترجمه شده و نشر اطراف اون رو ترجمه کرده
روی کین با هرج و مرج فرودگاه دوبلین روبه رو شد، اتش از دو سوراخ بینی اش بیرون میزد.طرفداران ،روزنامه نگار ها ،تلویزیونی ها همه از توده ی چمدان ها بالا می رفتند تا تیم ملی ایرلند را ببینند که رهسپار جام جهانی 2002 میشد. حتی نخست وزیر، برتی اهرن هم آنجا بود.روی کین وقتی فهمید بالاترین مقام فدراسیون ایرلند در بخش فرست کلاس هواپیما می نشیند و بازیکن ها در بخش عادی چپانده میشوند حالش بدتر شد. در سکوت می غرید. همه چیز را توی خودش می ریخت .
«چیزی نگو روی!به اعصابت مسلط باش.به زودی میریم تو زمین تمرین اون جا دست شون بهت نمی رسه »
اما وقتی به سایپان رسیدند کیفیت زمین تمرین افتضاح بود و با دیدن کیفیت لباس تمرین و برنامه ی غذایی ابر ابدی بالای سر کین تیره تر شد.طوفانی در راه بود.نگرانی های روی درباره توانایی سرمربی شان می مک کارتی بیشتر شد و وسط بحث درباره این که دربازی پنج به پنج کی دروازه بان باشد کاسه ی صبرش لبریز شد.تصمیم گرفت اردو را ترک کند و رفت به مک کارتی خبر داد.
نظر روی کین عوض شد اما تمام شکایت هایش را در مصاحبه با آیریش تایمز فهرست کرد.
مک کارتی عصبانی پرسید : این مزخرفات چیه؟
در جلسه تیمی بودند و یک نسخه از روزنامه دستش بود
اوضاع وخیم تر شد و آخر جلسه روی کین به مک کارتی گفت جام جهانی را «فرو کن تو حلقت » .که البته این یکی از نظر آناتومی امکان پذیر بود اما پیشنهاد بعدی اش که«فرو کن تو فلانت» دیگر اصلا شدنی نبود. کین را به خانه فرستادند و ایرلند دور دوم در ضربات پنالتی به اسپانیا باخت.
روی کین روحیه برنده ی منحصر به فردی داشت که به بازیکنی موفق تبدیلش میکرد اما شاید از ان ها نبود که بتوان راحت کنارشان وقت گذراند.
|