اختصاصی طرفداری | بسیاری از کارشناسان فوتبال و هواداران یوونتوس بر روی یک موضوع اتفاق نظر دارند؛ خط هافبک این تیم در سالیان گذشته پاشنه آشیل بانوی پیر بوده است. خط هافبکی که زمانی با حضور پیرلو، ویدال، پوگبا و مارکیزیو نقطه قوت بیانکونری به شمار میرفت، به مرور فروپاشید و به طرز مطلوبی جایگزین نشد.
یوونتوس در ادامه اصلاحات و بازسازی ترکیبش، به دنبال خرید یک هافبک باکیفیت است و سرگی میلینکوویچ ساویچ، هدفی گران قیمت اما ایده آل توسط یووه به حساب می آید. در یادداشت پیشرو سعی می کنیم مشکل یووه در خط هافبک را بررسی کنیم، با مشخصات کلی سرگی آشنا شویم و نقشی احتمالی در یوونتوس 2022/23 برای او در نظر بگیریم.
مشکل از کجا آغاز شد؟
پس از خروج ویدال و پوگبا، خدیرا و میرالم پیانیچ جایگزین آنها شدند. طبیعتا ویدال از مهره مازاد رئال بازیکن بهتری بود و پوگبا نیز چه از نظر سنی و چه از نظر کیفی، بهتر از پیانیچ به حساب می آمد. سست شدن خط هافبک یوونتوس با همین دو تغییر آغاز شد. اگر چه این دو بازیکن در ابتدای ورودشان بازیهای قابل قبولی داشتند؛ خدیرا در فصل 2015/16 و 2016/17 زوج مناسبی برای هافبک کناریش ساخت و میرالم پیانیچ در فصلی که یوونتوس به فینال لیگ قهرمانان رسید، بهترین بازی های خود در لباس یووه را ارائه داد.
اما به مرور، خدیرا درگیر مصدومیت ها و افت کیفیت شد. میرالم که در جالوروسی بازیکنانی مثل راجا ناینگولان، دنیله دروسی و کوین استروتمن را کنار خود می دید؛ در یوونتوس مجبور شد نقشی سختتر و بزرگتر برعهده بگیرد و جور دیگران را نیز بکشد.
این موضوع به علاوه بالا رفتن سن، تعداد بازی های بالا در هر فصل بدون داشتن جانشین مناسب و تغییر پست بازی او از هافبک هجومی به بازیساز عقبنشین (رجیستا)؛ باعث شد تا «پیانیست» یووه نتواند درخشش خود را تکرار کند و کیفیت خود را در طول زمان از دست بدهد.
ورودی های یوونتوس در ادامه نیز چندان تعریفی ندارند؛ متوئیدی و بنتانکور در فصل 2017/18 و امره جان در فصل 2018/19 به ترکیب بانوی پیر اضافه شدند. سه هافبک تقریبا مشابه و یکجنس که وجه شباهتشان دوندگی، توپگیری و استقامت بالا می باشد. این ایراد را می توانیم به آلگری وارد بدانیم که هافبک های این چنینی می پسندید یا مدیریتی که نتوانست بازیکنان بهتری خریداری کند.
به هرحال، یووه تبدیل به تیمی شد که خط هافبکش، توان رقابت با حریفان قدرتمند را ندارد. نمی تواند میدانداری کند و بازی خود را بر حریف تحمیل نماید. تنها آپشن موجود با این بازیکنان، ارائه یک بازی فیزیکی و با تمرکز بر تخریب بازیسازی حریف بود. به همین دلیل حریفان همواره دست بالاتر را نسبت به یووه داشتند.
تغییرات بیفایده
با حضور مائوریتزیو ساری، وعده تغییر سبک فوتبال و گذر از دوران الگری داده شد اما این موضوع با خط هافبک فرسوده و نامتوازن بیانکونری ممکن نبود.
یووه در نظر داشت تا خط هافبک خود را با جذب رایگان ربیو و آرون رمزی تقویت کند. رمزی به دلیل مصدومیت های مزمن، به ندرت در ترکیب اصلی قرار می گرفت و سکونشین سابق پاریس به چندین ماه زمان بازی داشت تا فرم خود را بازیابی کند.
مهم ترین مشکل یووه در فصل 2019/20 نبود یک هافبک خلاق و موثر در حملات بود. بازیکنی که بتواند پاس های خط شکن و در عمق ارسال کند، برای دیگر بازیکنان موقعیت بسازد و در 1/3 پایانی زمین موثر باشد؛ بازیکنی مانند پل پوگبا، مارک همشیک یا سرگی میلینکوویچ ساویچ.
به جز پائولو دیبالا که تنها عنصر پویا، خلاق و موثر یووه در آن فصل به شمار می رفت، رودریگو بنتانکور نیز عملکردی قابل قبول داشت اما درخشش مقطعی هافبک اروگوئه ای نمی توانست به تنهایی نیاز یووه را پوشش دهد.
خط هافبک آن فصل تقریبا منحل شد؛ پیانیچ در لیگ ترکیه، متوییدی در لیگ آمریکا و رمزی در لیگ اسکاتلند به فعالیت مشغول هستند. امره چان در دورتموند تبدیل به مدافع میانی شده و سامی خدیرا کفش هایش را آویخته است. بنتانکور به تاتنهام فروخته شده و ربیو آخرین بازمانده می باشد.
بعد از خروج این بازیکنان، آرتور ملو، وستون مک کنی، مانوئل لوکاتلی و دنیس زکریا وارد ترکیب یوونتوس شدند اما به نظر می رسد مشکل اصلی همچنان دست نخورده باقی مانده است.
اگر آرتور ملو را فاکتور بگیریم که تا حدودی با سبک بازی مالکانه همخوانی دارد، بقیه خط هافبک یوونتوس همانند گذشته از بازیکنانی دونده و فضاپرکن تشکیل شده که نمی توانند در هنگام مالکیت توپ، مفید باشند و خلاقیت کمی ارائه می دهند. همچنان دیبالا موتور بازیسازی یووه است و از عقب زمین، به شکل دهی و پی ریزی حملات یوونتوس می پردازد.
این خط هافبک تک بعدی در بازی مقابل تیم های کوچک تر نمی تواند به راحتی گره را باز کند و در دیدار های بزرگ نیز عملکردی قابل قبول ندارد. ضعف خط هافبک یکی از دلایلی است که تیم الگری بازی را به کناره ها می برد و ناچار به سانتر می شود، زیرا میانه زمین کمکی به باز گردن خطوط دفاعی نمی کند.
ویژگی های ستاره صربی
«گروهبان» 27 ساله لاتزیو، یک هافبک باکس تو باکس کامل شمرده می شود. این گونه هافبک ها معمولا کمی از هرچیزی را در خود دارند و عملکردی متوازن در دفاع و حمله ارائه می دهند. فیزیک خاص سرگی به او اجازه می دهد تا در حالت تدافعی به تیم برتری فیزیکی اهدا کند و در حمله نیز روی ارسال ها خطرناک باشد. او دوندگی و استقامت بالایی در زمین دارد و طبق آمار، بالاترین میزان بازپس گیری توپ در زمین حریف را میان هم تیمی های خود کسب کرده است.
اما از نقش او هجومی غافل نشویم. ساویچ در خط هافبک 3 نفره اینزاگی و اکنون مائوریتزیو ساری، در حملات نقش پررنگی ایفا می کند. پاس های بلند ساویچ وزن و کیفیت مناسبی دارد و هافبک صرب می تواند گردش توپ در میانه زمین و 1/3 پایانی را عهده دار شود. دیدِ او برای ارسال پاس های آخر نیز قابل توجه است. سرگی در کنارِ لوییز آلبرتو، خلاقیت مضاعفی در لاتزیو ایجاد می کند.
لاتزیو، لوییز آلبرتو را به عنوان متخصصی در امر بازیسازی در اختیار دارد اما او تنها بازیکنی نیست که قادر به خلق موقعیت می باشد. زمانی که لوییز آلبرتو توسط حریفان کنترل شود یا عملکرد همیشگی خود را نداشته باشد، سرگی میلینکوویچ ساویچ می تواند حقه ای از آستین خود بیرون بیاورد و قفل بازی را باز کند. شوت از راه دور، سلاح دیگر سرگی به شمار می رود. او با هر دوپا توانایی شوتزنی دارد و زمانی که پشت هجده قدم حریف فرصتی به دست بیاورد، شانس خود را امتحان خواهد کرد.
بازیکنان لاتزیو در فصل جاری با چالش تازه ای مواجه بودند. ساری ترکیب پایه لاتزیو را از 2-5-3 به 3-3-4 تغییر داد و بازیکنان می بایست با آن هماهنگ می شدند. سرگی یکی از بازیکنان لاتزیو بود که از این چالش سربلند بیرون آمد و زیر نظر تئوریسین ایتالیایی، به فرم ایده آلی رسیده است. او این فصل در سری آ 9 گل و 9 پاس گل ثبت کرده و برای اولین بار، شانس دو رقمی کردن آمار گل و پاس گلش را دارد.
سرگی نیز مانند دیگر بازیکنان، علاوه بر نقاط قوت، نقاط ضعفی دارد.
قد بلند و فیزیک ویژه ساویچ همانقدر که به او برتری بخشیده و او را بازیکنی خاص ساخته، وی را در برخی جنبه ها در موضع ضعف قرار می دهد. سرگی، تکنیک و ظرافت بازی پل پوگبا یا یحیی توره را ندارد. نمی تواند به راحتی در طول زمین پا به توپ شود و اقدام به دریبل زنی کند. اغلب دریبل های او با استفاده از قلدری و بدن گذاشتن هستند، نه تکنیک فردی. بنابراین ساویچ در فضاهای بسته یا زمانی که تحت فشار شدید قرار بگیرد، توپ را لو می دهد.
این موضوع در فوتبال ایتالیا و سری آ نمودِ چندانی ندارد اما در فوتبالی سرعتی و با ریتم تند، مانند لیگ انگلیس کاملا خود را نشان می دهد. جایی که مربیان ترجیح می دهند بازیکنانی چالاک و با قدرت حمل توپ در میانه زمین داشته باشند. بهترین مثال، یورگن کلوپ است که از بازیکنانی با سابقه بازی در پست وینگر (میلنر-چمبرلین-لالانا-واینالدوم) در خط هافبک بازی گرفت تا میانه زمینش؛ دونده، پویا و سریع باشد و هافبک های مرکزی تیم، توپ را با مهارت فردی رو به جلو انتقال دهند.
علاقه یوونتوس و آلگری به هافبک لاتزیو
علاقه یوونتوس به سرگی میلینکوویچ ساویچ، بر هیچکس پوشیده نیست. بانوی پیر از سالیان گذشته هافبک لاتزیو را تعقیب کرده اما به دلیل تگ قیمتی و مسائل دیگر، هیچگاه به جذب او نزدیک نشده است.
اما این بار داستان فرق می کند؛ ساویچ می خواهد در لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشد، لاتزیو با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کند و یوونتوس نیز به دنبال ستاره ای در خط هافبک است. ساویچ 27 ساله، سابقه هفت سال بازی در سری آ را دارد، نسبت به پوگبا حقوق پایینتری می گیرد، حاشیه کمتری دارد و مانند هافبک فرانسوی مصدوم نمی شود. یووه می تواند مطمئن باشد که برای چندین سال از خدمات سرگی استفاده می کند و در مرکز زمین، به خط هافبک بیجانش کمی وزن می دهد.
طبق شایعات، یووه خود را برای 3-3-4 آماده می کند و ساویچ می تواند یکی از هافبک های میانی این فورمیشن باشد. لاتزیو به جز ایموبیله، بازیکنی سریع و با قدرت فرار پشت مدافعان ندارد. در یوونتوس، او گزینه های پاس بیشتری در اختیار خواهد داشت. علاوه بر حضور ولاهوویچ (که همتیمی سرگی در صربستان محسوب می شود)، فدریکو کیه زا و احتمالا موراتا یا وینگری جدید، مثلث هجومی یووه را شکل خواهند داد که سرگی می تواند برای آن ها توپ بریزد.
اگرچه سرگی در لاتزیو، پست بازی مشخص و محدودی داشته اما الگری می تواند از او چیزهای بیشتری بیرون بکشد. مثل استفاده از ترکیب 3421 یا 4231 و حضور او در پیووت دو نفره که برای ساویچ تجربه و چالش جدیدی به شمار می رود.
احتمال دیگر، استفاده از او به عنوان پست 10 در ترکیب 4231 است تا به عنوان یک هافبک بلندقدو فیزیکی، به محوطه جریمه اضافه شود و روی ارسال از جناحین سرزنی کند.
ساویچ ویژگی های الگری پسندی دارد. او علاوه بر اینکه در پارامترهای دفاعی تواناست، می تواند در پارامترهای هجومی نیز مفید باشد. آرتور ملو بازیکنی است که ممکن بود در تیم مائوریتزیو ساری بدرخشد اما پاس های عرضی و کوتاه او در یووه فعلی خریداری ندارد. بنابراین قابل حدس است که آرتور ملو و احتمالا یکی دیگر از هافبک های یووه از ترکیب خارج شوند تا جا برای خرید تازه به وجود بیاید.
علامت های سوال و جمع بندی
همانطور که بالاتر گفته شد، ساویچ در لاتزیو به عنوان مکملی برای لوییز آلبرتو به شمار می رود. در صورتی که تمامی بار بازیسازی و خلق موقعیت بر دوش او گذاشته شود، عملکردِ سرگی جای سوال دارد.
یک بازیکن باکیفیت، همه مشکلات را حل نمی کند. به وضعیت پل پوگبا و منچستریونایتد نگاه کنید که بعد از 6 سال، هنوز نتوانسته اند پست مشخصی برای گران ترین خرید تاریخ خود پیدا کنند. کیفیت، تنها بخشی از کار است و مسائل دیگری نیز اهمیت دارند.
به عنوان مثال؛ این که خط هافبک هارمونی مناسبی داشته باشد. بازیکنانش بتوانند نقاط ضعف یکدیگر را پوشش داده و باعث بهبود عملکرد هم تیمیها شوند. ثبات وجود داشته باشد، مربی بتواند از بازیکنانش بازی مناسبی بگیرد و ...
خرید سرگی میلینکوویچ ساویچ اقدام مهمی از سمت یوونتوس برای تقویت میانه زمین به شمار می رود و روی کاغذ پیشرفت بزرگی است؛ اما برای درخشش هافبک صرب در پیراهن سیاه و سفید و برداشتن قدم آخر، مسائل مهم دیگری نیز موثرند.