اختصاصی طرفداری | با نگاهی مختصر به دیدارهای اخیر این دو تیم پیش از رویارویی در آنفیلد، جایی که در یکسو، یک تیم برای فتح بیستمین عنوان قهرمانی انگلستان بیمحابا و بیامان مبارزه میکند و در سوی دیگر جبهه، یک تیم برای بقا و غرور دست و پنجه نرم میکند. این حکایت امروز این دو تیم است. اگرچه نبردهای دربی، فارغ از جایگاه آنها در جدول، عمدتاً نزدیک و فشرده بوده است، ولی در دوران لیگ برتر شاهد چنین فاصله و اختلافی میان این دو تیم در تمامی سطوح نبودهایم؛ جاییکه «زندگی کن و بگذار بمیرند»، تفسیر زخمدار، زجرآور و دلخراشی مانند امروز نداشته است.
امیرحسین صدر
4 ژانویه 2025
منچستریونایتد؛ نبردی برای بقا
خبر بد برای منچستریونایتد این نیست که آنها از نیوکاسل یونایتد در اولدترافورد شکست خوردند و برای اولینبار از سال ۱۹۷۹ به سومین شکست خانگی متوالی در لیگ تن دادند.
خبر بد برای روبن آموریم و تیمش این نبود که آنها در نیمه اول شرمنده خود شدند، جایی که نیوکاسل شبیه مردان در مقابل پسرانی که از مهمانی شب قبل هنوز گیج و منگ هستند، قرار گرفته بود.
خبر بد حتی این نبود که یونایتد در آن ۴۵ دقیقه ابتدایی، بیخبر، بیامید، بیمنظور و بیهدف به پنجمین شکست خود در لیگ در ۶ بازی اخیر دست یافته بود.
خبر بد برای آموریم و یونایتد این بود که ایپسویچ تاون در همان شب به پیروزی دست پیدا کرده است. خبر بد این بود که ایپسویچ با شکست دادن چلسی در پورتمن رود لیگ را شوکه کرد و در این روند به فاصله هفتامتیازی یونایتد رسید.
اکنون این واقعیتی است که یونایتد با آن روبهرو است. هرگونه امیدی برای صعود به لیگ قهرمانان اروپا مدتهاست از بین رفته است و ورود به جامهای دیگر اروپایی هم دور از دسترس بهنظر میرسد. آنها در رده چهاردهم قرار دارند و بهسرعت مسیر سقوط را پیش گرفتهاند. و همه اینها در حالی است که در بازی آینده، خارج از خانه و در آنفیلد با لیورپول ملاقات دارند و بر اساس شواهد فعلی، حتی شانسی برای گرفتن مواجب از صدرنشین لیگ ندارند.
بیتعارف، حتی اگر ابراز آن دیوانگی بهنظر برسد، باید گفت؛ یونایتد اینک در حال مبارزه برای جلوگیری از سقوط است. و این حقیقتی است، تلخ.
نتایج تیمهای قعرنشین چیزی است که در حال حاضر باید به آن توجه داشته باشند: تیمها و نتایج تیمهای ایپسویچ، وولوز، کریستال پالاس و اورتون. در حال حاضر وضعیت آنها تا این حد وخیم است. شیاطین آنقدر نزول کردهاند که مقایسه اجتنابناپذیر است، درحالیکه تمامی تیمهای اشارهشده، خصیصه مبارزهجویی و مقاومتی را به رخ میکشند که یونایتد فاقد آن است.
آنها دائماً دست و پا میزنند تا سرشان را بالای آب نگاه دارند، اما تایتانیک ضربهدیده در حال فرو رفتن و غرق شدن است.
طعنهآمیز و نیشدار و غیرقابلتحمل بود زمانیکه هواداران «گوردی (Geordie)» بهطور همزمان به یونایتد و رقیب منفور خود در شمال، ساندرلند، اشاره میکردند و با یکدیگر با صدایی رسا و بلند در اولدترافورد میخواندند: «به ساندرلند سلام برسانید (Say Hello to Sunderland)».
اگر یونایتد بهزودی ورق را برنگرداند و آغاز به بازی فوتبال در سطحی شایسته و کسب پیروزی و ۳ امتیاز نکند، ممکن است سرنوشت آنها در نیمه پایانی فصل، معنایش صرفاً مبارزه برای جلوگیری از سقوط باشد.
یونایتد در نیمه دوم مقابل نیوکاسل کمی خود را جمعوجور کرد، اما این کافی نبود تا خاطره خرابی و افتضاح نیمه اول را کمرنگ کند. بدون برونو فرناندز تعلیقشده بهواسطه محرومیت، در خط میانی، آنها حتی بدتر از شکستهای اخیر مقابل بورنموث و وولوز به نظر میرسیدند.
یونایتد با آموریم، از زمانی که دو ماه پیش از لیسبون به منچستر آمد، با منابع کمی که اریک تن هاخ با استخدام یک مشت بازیکنانی که فقط حقوق خود را دریافت میکنند برایش بهجا گذاشت، بدتر از پیش شده است و سیر نزولی تیم حیرتانگیز است. مبارزه برای بقا در لیگ برتر باید هرچه سریعتر آغاز شود!
هواداران نیوکاسل در حالیکه در مراحل آخر بازی، زمانیکه مطمئن شدند با پیروزی اولدترافورد را ترک خواهند کرد، «صبح اخراج میشی» را برای آموریم سر دادند.
آموریم پس از تبعید رشفورد برای چهار بازی، او را به تیم بازگرداند، با اینکه تعویضهای دیگری انجام داد، ولی باز هم رشفورد را روی نیمکت نگاه داشت. در این بین، تعویض دقیقه ۳۳ جاشوا زیرکزی، پسر هلندی را بدجوری شرمنده و خجالتزده کرد، زمانیکه با هیاهوی طرفداران یونایتد هم همراه شد.
به قول گری نویل، این تیم یونایتد به قدری بد است که حتی یک رشفورد بینظیر هم نمیتواند کاری برای آنها انجام دهد؛ نویل اضافه کرد: «شما در رتبهبندی تیمی به بدترین تیم کشور نگاه میکنید!»
نویل حق داشت. آموریم حتی تا دقیقه ۶۵ به زوج رو به زوال کاسمیرو و کریستین اریکسن در خط میانی فرصت داد.
درحالیکه نیوکاسل با الکساندر ایساک یازدهمین گل خود را در ۱۱ بازی اخیر در لیگ به ثمر رساند، در نیمه اول عالی بود.
این روزها برای یونایتد همه چیز بسیار نامشخص و نامعلوم است. به نظر میرسد باشگاه در داخل و خارج از زمین با هرجومرج بسیاری روبهرو است. سر جیم رتکلیف صدها هزینههای جاری یونایتد را در اینجا و آنجا با مجموعهای از تصمیمات نامحبوب، مانند قطع همکاری الکس فرگوسن با باشگاه، کاهش داده است، ولی در عین حال، جذب و خرید بیرویه بازیکنان یونایتد آنقدر ضعیف و بیهوده، و زیادهروی با رقمهای بالا بوده است که حتی باشگاه ثروتمندی چون یونایتد در فوتبال انگلیس این بار با توجه به قوانین مالی موجود، نمیتواند برای رهایی از مشکلات، پولی صرف کند و دست آنها بیش از پیش بسته است.
مسلم است که تماشای تیم آموریم سخت و دشوار است. یونایتد با گروهی فاسد و منجمد، در حال سقوط مستقیم و بدون کنترل به اعماق دنیای ناشناختهای است. و با این اوصاف، سفر نهچندان طولانی به آنفیلد برای هواداران یونایتد با عذاب و اضطراب وحشتناک و مرگباری همراه است، خصوصاً که هدف قرمزها برابری با رکوردی بیهمتاست که تعلق به شیاطین سرخ دارد!
لیورپول؛ نبردی برای فتح بیستمین عنوان قهرمانی
بمباران بیوقفه در لندن با ۱۱ گل طی دو دیدار تماشایی همراه بود. پس از پیروزی ۶-۳ مقابل اسپرز، لیورپول چکشهای لندن را نیز با برد ۵-۰ در هم کوبید.
شکی نیست لحظاتی فرا خواهد رسید که آرنه اسلوت و لیورپول متوجه خواهند شد بردن لیگ برتر چندان آسان هم نیست؛ روزهایی که رقبا قد علم میکنند و شاخوشانه میکشند.
از آنجایی که از سال ۲۰۲۴ به سال ۲۰۲۵ قدمبهقدم گذاشتهایم، تنها سوال این است: «اگر» چنین لغزشی رخ دهد، آیا رقیبی در نزدیکیهای لیورپول قرار خواهد داشت یا خیر؟
هماکنون، ما شاهد یک جنبش باشکوه به سمت عنوان قهرمانی از سوی اسلوت و لیورپول هستیم که به اندازه سقوط منچسترسیتی به رهبری پپ گواردیولا شگفتانگیز است.
با فاصله ۶ امتیازی در صدر جدول، آنها با ذوق و شور بیرحمانهای میخهای خود را بر اندام حریفان میکوبند و آنها را به صلیب میکشند. درحالیکه بعد از خروج یورگن کلوپ همه تصور میکردیم لیورپول افت معقولی داشته باشد، در عوض قرمزها بهتر و بهتر شدند و این واقعاً قابلتوجه و تأمل است.
شک و تردیدها از میان رفته است و لیورپول با تغییرات ظریفی برای کنترل بیشتر توپ به نیروی غیرقابلتوقفی با رهبری مو صلاح تبدیل شده است. تیمی که به ظاهر با سه مهاجم بازی میکند، ۲۲ موقعیت در مقابل وستهام ایجاد کرد، ۵ گل، از ۵ بازیکن. تیمی که در تقسیمبندی تیمهای لیگ، منحصربهفرد است و جنبندهای حتی در نزدیکیهای آنها تکان نمیخورد.
سقوط آنها در حال حاضر و با این شرایط بسیار بعید به نظر میرسد. اگرچه در شش دوره قبلی که در سال جدید در صدر لیگ برتر صدرنشین بودند، فقط یک بار به مقام قهرمانی رسیدهاند.
اما چه کسی قرار است آنها را تعقیب کند؟ ناتینگهام فارست؟ آنها سورپرایز فوقالعادهای هستند، اما اجازه دهید واقعبین باشیم. چلسی؟ آنها طبق گفته مارسکا، مربی تیم، هنوز در آن حد قرار ندارند؛ اولین برد خانگی معرکه ایپسویچ در مقابل آنها گواه این است.
آرسنال؟ بهتازگی بوکایو ساکا را از دست داده است و ثبات دائمی ندارند. استون ویلا؟ مهمات لازمه را در اختیار ندارد.
و سیتی؟ یک برد بعد از مدتها در برابر لسترسیتی به معنای رستاخیز تیم گواردیولا نیست.
بنابراین لیورپول بیرقیب مانده و با شوری که لیورپول با صلاح و بقیه تیم بازی میکند، فعلاً جایگزین دیگری برای قهرمانی در اختیار نداریم.
صلاح در مقابل وستهم، به کودی گاکپو برای گل دوم و دیوگو ژوتا برای گل پنجم کمک کرد و خودش گل سوم را زد. اگرچه صلاح آنقدرها سطح توقعات همه را بالا برده است که بهراحتی اظهار میکنیم، با استانداردهای او شب چندان خوبی هم نداشت و باید هتتریکی به نام خود ثبت میکرد. اما با این وصف، بازیکن مصری مرتباً مشغول شکستن رکورد، پشت رکورد است.
حداقل ۲۰ گل یا بیشتر در ۸ فصل متوالی! او یک ماشین، جادوگر تکنیکی و تغییردهنده است. چاقوی جراحی که میبرد و سپس بخیه میزند و میدوزد، یک تبر خردکننده است. ۱۷ گل و ۱۳ پاس گل او تا نیمفصل باید حسابداران لیورپول را ترغیب کرده باشد تا بدون هیچگونه چرتکه انداختنی، آنچه را او میخواهد روی چکهای باشگاه بنویسند.
شاید تنها نکته تاریک ماجرا در این فصل و در شرایط موجود برای لیورپول، عدم رسیدگی سریع و روشنکردن تکلیف ۳ تن از بازیکنان برجسته قدیمی و از ستونهای اصلی خود در این فصل است: صلاح، فاندایک و الکساندر آرنولد. به ژانویه و سال جدید رسیدهایم و هنوز اقدام عاجلی انجام نشده است، باورکردنی نیست. در میان این ۳، آرنولد، بازیکن بومی که در لیورپول رشد کرده است، رفتنی به نظر میرسد.
آمادگی خارقالعاده صلاح، بابی فاولر، از مهاجمان سرشناس و محبوب سابق لیورپول را مجاب کرد به تعریف از صلاح، در مقایسهای میان او و ارلینگ هالند بپردازد:
استعداد گلزنی ارلینگ هالند خارج از معیار و مقیاسهای معمولی است، اما بهعنوان مهاجمی که میتواند گلزنی کند، پاس گل بدهد و بازی تیم را پیوند دهد، از دید من، بهتر از صلاح نیست و هیچکس نمیتواند به نزدیکیهای او برسد. هالند یک مهاجم سرسخت با قدرتی بیشتر از صلاح است و در تقویم سالیانه، هالند با تعداد گل بیشتر و با نتیجه ۳۷-۲۸ برتری دارد. اما لمس، حرکات و مهارت نفسگیر صلاح او را متمایز میکند و حتی در ۳۲ سالگی کیفیت او بهتر شده است. آمار او حقیقتاً هیجانانگیز است، اما سهم و همکاری و تأثیرات او بیش از این آمار و ارقام است.
درحالیکه شکست وستهم قابلپیشبینی بود، اما بحثی نیست لیورپول در آخرین دیدار سال ۲۰۲۴ خود نشان داد؛ ارزش هر امتیاز، برتری و صدرنشینی لیگ برتر را با حقانیت کامل در دست دارد. البته قرمزها نباید پای خود را لحظهای از روی گاز بردارند؛ آخرین بار در فصل ۲۱-۲۰۲۰ درحالیکه در کریسمس در صدر جدول قرار داشتند، در پایان فصل فقط به مقام سوم کفایت کردند.
در این بین، عدم اشاره به رئیس تازهوارد و همتای آموریم در لیورپول غیرممکن است. آرنه اسلوت پس از ورود خود به لیورپول به حدی تأثیرگذار عمل کرده که همه متعجب ماندهاند. او خورشت بارگذاشته کلوپ را با جوشی دوباره، بهسرعت، حیوحاضر برای صرف شام روی میز گذاشته است. همه بازیکنان از مسنترها تا جوانان رشد و بلوغ بینظیری را تحت فرماندهی او نشان دادهاند و ترکیبات و سیستم تیم به بهترین نحو کار میکند، چیزی که همتای او آموریم با یونایتد فاقد آن است.
آنطور که معلوم است، اسلوت در ارتباط استاد است، بسیار باهوش و در مدیریت، انسانی در حد یک نابغه زیرک.
شکی نداشته باشید، لیورپول در حال درو کردن پاداش سلاح مخفی آرنه اسلوت و مهارتهای ارتباطی استادانه او است.
تاکتیکدان هلندی در این فصل در مرسیساید، جایی که وظیفه جایگزینی یورگن کلوپ، نمادی از آنچه لیورپول و لیورپولی است را به عهده گرفته است، خیلی زود، بیش از حد انتظار همه، عملیات بزرگ را به مرحله عمل گذاشته است.
خوب، شاید تعجبی ندارد؛ یوهان کرایف و پپ گواردیولا الهامبخش اصول فوتبالی او هستند، و چهرههای کلیدی کشورش، هلند، از جمله مارکو فنباستن معتقدند: «توانایی اسلوت در انتقال ایدههایش چیزی است که او را از بقیه متمایز میکند.»
فان باستن، از بهترین مهاجمان تاریخ هلند و اروپا، اکنون در شبکههای تلویزیونی هلند مفسر فوتبال است. آنچه او درباره اسلوت میگوید، شنیدنی است:
من بارها با اسلوت ملاقات کردهام و طبیعتاً فقط از فوتبال صحبت کردهایم. او از نظر تاکتیکی فوقالعاده است. به ندرت تحت تأثیر مربی قرار گرفتهام، اما مدیریت او در سطح بالایی قرار دارد. شکلی که او با یک تیم بزرگ و بازیکنان بزرگ کار میکند، بسیار جالب و قابلتوجه است. روشی که او تمام ایدههای فوتبالیاش را به اشتراک میگذارد و بازیکنانش را وادار میکند دقیقاً به شکلی فوتبال بازی کنند که او میخواهد، این واقعاً چشمگیر است. او همیشه آرام است و فوقالعاده باهوش.
به دلیل هوشی که دارد، اسلوت میتواند در هر باشگاه بزرگی کار کند. همیشه گفتهام هرچه باشگاه بزرگتر و بازیکنان بهتری در خدمت داشته باشد، کار برای او آسانتر خواهد بود. بازیکنان خوب و حرفهای ایدههای فوتبالی او را سریعتر درک میکنند. سوپراستارها یا بازیکنان برجسته دارای شخصیتهای قوی و کمی خودخواهانهای هستند و بالطبع کار با آنها ساده نیست، اما اسلوت با ذکاوتی که دارد میتواند آنها را به سمتی که مایل است هدایت کند. عمیقاً معتقدم او واقعاً میتواند این کار را در هرجایی انجام دهد؛ چه لیورپول باشد، چه بایرن مونیخ و هر تیم دیگری که شما نام ببرید. من ۱۰۰ درصد مطمئن هستم او در آنجا هم موفق خواهد بود. او از نظر تاکتیک بازی نیز بسیار استادانه عمل میکند.
این نظرات تا حدی منعکسکننده شخصیت و از دلایل موفقیت اسلوت در پست جدید خود است. اسلوت در خلال گفتوگوی اخیر با فان باستن، نهتنها علاقه و احترام خود را به مهاجم سابق آژاکس و میلان برای کسب تنها جام بینالمللی هلند در یورو ۸۸ بیان کرد، بلکه او را به لیورپول نیز دعوت کرد تا با خط حمله او همکاری کند.
اسلوت شانس پیوستن به تاتنهام را در سال ۲۰۲۳ رد کرد و در فاینورد ماند و پس از آن، پیشنهاد لیدز را نادیده گرفت.
این مربی ۴۶ ساله فقط با تغییرات تاکتیکی جزئی، سبک هوی متال و پرسینگ کلوپ را با رویکردی کنترلشدهتر و مبتنی بر مالکیت بیشتر توپ تغییر داده است و همه تکههای پازل ناباورانه بر سر جای خود قرار گرفته است.
الکس پاستور، مربی هلندی که قبلاً مانند اسلوت در آزد آلکمار کار میکرد، از موفقیت هموطن خود در حیرت است:
داشتن ایدهها و دیدگاههای خوب فوتبال یک چیز است، اما اینکه بازیکنان دقیقاً همان ایده و نگاهی را که شما در ذهن دارید، در زمین به اجرا بگذارند، کاملاً چیز دیگری است. و اسلات آنچه را که خواهان آن است، خیلی سریع در لیورپول پیاده کرده است و این به خاطر مهارت او در ایجاد ارتباط فکری با بازیکنان است. در واقع، او این هنر را دارد تا آنچه میخواهد را به بازیکنان تفهیم و تلقین کند. او در ذهن خود دقیقاً میداند میخواهد چه چیزی را در زمین ببیند و تیم چگونه در زمین دیده شود. ترکیب، اشکال مختلف حمله و دفاع، بهویژه ارتباط با بازیکنانش و آنچه او مایل است یکبهیک بازیکنانش در زمین انجام دهند، بسیار افراطی است.
نکتهای که موفقیت لیورپول را بیش از هر چیز دیگری غیرقابلقبول و دردآور در این فصل میکند و باعث زجر و عذاب یونایتدیها میشود، در اینجا خوابیده است: «لیورپول با قهرمانی در این فصل با رکورد ۲۰ قهرمانی یونایتد برابری خواهد کرد.» ازاینرو، دربی این فصل طعم و عطر دیگری برای هر دو جبهه دارد و قیمت پرداختی، پربهاتر و گرانتر از همیشه است.