فیلم بازی نکن مگه هالیوودی؟ تو آستینم بزرگ کردمتو چشم نداری ببینی، ماری..کوری
چیزی که باهاش بازی میکنی خطر داره
شفاف نیستی مث ماه توی شبای تهران، ماهی دودی، میخورمت
میگی بهم دستم نزنی هم اشکم در میاد، پیازی، میبرمت
دو رویی، سکه ی یه پولت میکنم معلوم شه شیرو خطت
خیلیا زندن چون که کشتن جرمه
دلیل چرخش زمین نیست جاذبه
پوله که زمینو میچرخونه جالبه
خدا بیدار شو یه آشغال باهات حرف داره
نکنه توئم به فکر اینی که چی صرف داره
ما از ایناش تو از اوناش، زندگیت یه جور دیگست
ما مثل هم نیستیم، دلیلشم پول توی جیب هست
ما از اوناشیم که منباب مثال طی همین یکسال اخیر توی چنتا اتفاق خطیر لباسامون شده جر واجر پ هزینه چرا؟ خار ورساچه
هرکیو باهام مقایسه کنی مث ماهی تو تنگه
حاجیت، مث کوسه تو عمقه
خیلیا میخوان عین من باشن
فک میکنن الفبام سرکار میمونن از ترس سفید میکننو میشن همه ذال، جیم میشن، تا میشنو من سرپام، خیلی سادن
یه موش آزمایشگاهی تند میرم تند
ولی درجا میزنم
رو کره ای که پر نکتست، جلو چشما گندست، ولی جلو خورشید نقطست، کوچیک و پست، یه کم ا کهکشان دور شی عمرا ببینیش، عه خورشید چی شد پس؟
کی میگه جنگ حاصلی نداره؟ مینو میشه کاشت و بمب خوشه ای شرابه
نارنجک اناره، آدما هم وقتی میمیرن کود میشن
کی میگه حقیقت تلخه؟ ترشه که همه چشارو بستن
اگه حافظ واسه دیوانش و مولوی واسه مثنوی و محمد واسه قرآن باید میرفت مجوز میگرفت چی؟
گفتن رنگ روشن جلب توجه میکنه و جیغ بنفش شد جیغ مشکی
تو که ازت بخاری بلند نمیشه حداقل آتیش حسدو میزاشتی زیر کتری
چرا فحش میدی میگی فحشم ندن؟
حلاجم، انگشت نما جمع
فک میکردن من یه پارچه آقام و لبامو دوختن
میخوام نخ نما شم
خلافکارای اصلی قیافه های نادخ ندارن، وقت واسه خالی کردن دخل ندارن، تخته خیالشون و دوران سخت ندارن، رو صورت زخم ندارن
خلافکارا میگیرن حقوق حقوق، ا جیب منو تو میریزه پول پول
واسه قبضه، بده قدرتو دست مردم
اگه خودت قانون بزاری آسونه خلاف، رسانه همه چی رو میکنه آسوده برات
مشکلاتو میندازن تقصیر دشمن، راه باز نمیشه با تکذیب بن بست
خیلی وقتا گرگا میشن، جنگ شروع شه بعضی شرکتا خوشحال میشن، بالا میره سهام ساخته میشن بمبا بیشتر، مهم نی چن نفر قربانی شن
فک کن نون ملتو آجر بکنی و واسه ساختن مسجد بری آجر دزدی
به خودت بیای ببینی خون همرو کردی تو شیشه و باهاش دیوارای مسجدو شستی
دستای خدا بنده، دستای خدا بنده ابرو های حوری هارو ورمیداره که حاجی بخنده؟ نه،،، شرمنده
میگه چادریا خزن، ده چادریا خزن، ده خزن ده خزن ده خزن ده خزنده آفتاب پرستن
کسی که ا هیچی همه چیو ساخت، بدون دلیل خاص، بی حساب، هیچکی ا خدا نپرسید چرا سیبو کاشت
تصمیم، تمرکز، تغییر، اخطار
سرکوب، تردید، مقاومت، انفجار
خلاصه بارش سنگین بود ولی تا نمیشد، آخ نمیگفت، تو کاخ کافرو میدید و آدم شاخ میدید میگفت شششششش همه ظاهر فریبید
خوک، مرده گاو پیشونی سفیده
اینجوری نمیشه، بخوای رو بدن دیگه بشی باید کبود شی، بخوای باهات عکس بندازن باید معلول شی
غریبه مردن ترسناکه ولی خیلیا گریه میکنن چون که تحت تاثیر روضن
شاعرانست، اون که زندست میمیره
مرده جاودانست، پ چرا نمیمیری؟
چرا نمیمیری میگن خوبا زود میرن، محبوب میشن؟ یعنی بدا دیر میرن؟ یا همون خوبائن که منفور میشن؟
همه خود خواهن، ناراحت این که ا دیدنت محروم میشن
چرا نمیمیری؟ یه رو کینه ها جلوی مردم کوه میشن، فرهادو دیدن داشت جای کوه گور میکند، فرهاد گور کن
بالاخره یه تونل پیدا میشه همه توش میرن، خوشحال شدن تهش نور دیدن، خوشحال شدن تهش نور دیدن ولی چراغ قطاری بود که داشت با سرعت عبور میکرد
صیغه چه صیغه ایه؟ گوشتش حلاله بدی گرازو غسل
آدم سیبو نچید ا حوا فریب خورد
مردم تماما نفهما بی سوادن
تو عالم، برتر، ا ریشه، اساسا
چیه فک کردی اینجوری فقط جنگ میشه؟ دل یه سری تا ابد سنگ میشه؟ مخالفت ا ریشه با تبر قطع میشه، دنیامون قشنگ تر میشه، همه رو به پیشرفت، یه عقیده با زور بیشتر، فک کردی به عقل بشر قد میده؟ تو باید راهو نشون بدی بقیه پیش مرگ
بزا بگن دگمی، حالیشون نی تو خودت حکمی
مگه بجز اینه که با تو باشم عجب عشقیه که وقتی میبینمت جز تو همه چی مشکیه
میخوام پوست و گوشت و استخونو بشکافیم لخت شیم، جذب هم بشیم جفت شیم
یه چی داره تحریک میکنه حلقمو، میخوام بالا بیارم قلبمو
تو خونم غلت بزنم ببینی یه رنگم، مث ماه دورت بگردم
این آدم واسه همه آهنه واسه تو جیوست
واست حبس توی قفس میکشم تورو دس نمیزنم تورو نفس میکشم، تورو نفس میکشم
یکی بهش تجاوز میشه و زجش، زجش منم
وقتی میگن شل کن حال بکنیم جنده، من ماهیچه ای ام که سفته
من یه زن افغان همجنسگرام، توی ایران که میگن یه فحش زشته
یه سابقه دارم که بهش کار نمیدنو شده واسه سلول شده دلش تنگ
یه خبرنگار بی طرف که هر دو طرف باهاش بدن
انقد مخالف دیکتاتوری ام که مویرگام به فکر سرنگونی شاهرگن
خودکارم داره از درد میگه، جوهر کبود بنفش
بهاره ولی برگ قهوه ایه، انگار شده زمونه عوض
جلو چشمامو خون گرفته دارم دنیارو یه رنگ دیگه میبینم
خوب گوشاتو باز کن نیست صدا قطع (صداقت)
میشه از ظاهر فازو حدس زد؟
نکنه فک میکنی اونایی که تنگ میپوشن یا مانتو هرزن؟ هر زن؟
اونایی که عینک دارن مغزن؟
کسایی که سنگ دستشونه حتما ا نوار غزن
من همینم که هستم، نمیخوره نصیحت به دردم
از مرگ نمیترسم کنجکاوم که بعدش چی میشه
تا حالا سست شدی؟ بند ناف آویزون، طناب دارم بزا بگن بچه مرد و نیست منو فکر خودکشی
مامان خواستم دلتو بشکونم با شیشه خورده هاش بزنم رگ دستو پاره بکنم به بابا گفتی بچه لگد زد دوباره
هر دو نفری که بچه دار میشن مادرو پدر نیستن
فکر کردن راجب هدف بعد، خبر خوش بعد خبر بدی که هیچوقت نکنم طلب عفو، گرفتن طرف حق، پافشاری تا سرحد مرگ، آزادی از قفس تنگ، دارم میشم توی کلمه غرق، اکسیژن میخوام، مزنه چند؟
عاشق الفبا، سین ت قاف لام الف بعدش لام، فوتبالی نیستم ولی
عاشقم، عاشق حرف کم ولی تاثیر گذار، درست مث نوشته های عقب بعضی از ماشینایی که تو مسیر سفرتن
عاشق دستپخت مادرمم اگرم سرد باشه مشکلی نی، در عوض یه ادویه ای میزنه که بکره، تو هیچ رستورانی نیستو اسمش عشقه
عاشق وقتیم که تو راه رسیدن به هدف بکنن پاهامو قلم، چه انتظاری میره ازم؟ برم عقب؟ نه برعکس... مخصوصا وقتی با اینی که هست تو دس دارم سر جمع سه تا قلم، بگو عجب، ریاضی که هستی بلد؟
عاشق خودشناسیمو ضعفو باس کشفش کرد، ترسو باس دفنش کرد، هدفو باس شناختو بعدم سمتش رفت...
این ترانه بارداره حاملست، اسم بچه هاشم پیام و نوید و امید و خاطرست
سنگ قبرارم میشکونن ا مرده هامون میترسن، موندنی نیستن یه نیشخند میزنیم چون که تصویر قهرمانا تو ذهنا شکستنی نیستن
چرا میریزن اشکا روی زمین؟ توی چشای خیس من یه دریای خون و یه گردباد میبینم
میگن دارو کم داریم ولی طناب دار به تعداد میگیرن
طالبانو داعشم که همه ازین قاتلا الهام میگیرن
حواسا مث جیوه جمعن و بسیجی ذوب ولایت، دما سنج رو دیوار جهنم رسیده به درجه ی شهادت
ببین، از چش اینا همه مجرمیم، فقط شاید هنو تورو نگرفتنت
اینا حتی صدر اسلامم دیگه شوکه کردن
انقلابشون سفره نداشت، شیکم مردمو سفره کردن
علم چیه؟ دینی داریم...
من اگه تنها با یه پلاک، بمونم زیر خاک، بهتر از اینه از ترس برم زیر لاک
ببین انقد عجیبو غریبم من، مردم چشماشونو همچین میمالنو نگام میکنن که انگار تو سفینم من
اگر بخوام به مخم فشار بیاد، زیر فشار کم کم شاهنامه میزاد، اونم دو قلو، سنگینو تپلو
نه که بد باشم نه اینم فکر بقیست
همه فک میکنن آدم خوبه شکل پریست
من غول دیدم، خوب دیدم
آدم خوبایی که خیلی وقته بو میدن
هیچوقت سنگی بر نداشتم که نتونم پرت کنم
رو پاهام وایسادمو الانم مرد شدم
مردم بهم یاد دادن اعتمادو ترک کنم
پشت سر پلو کرد خرابش، جلوشم طنابه، یه صدایی میگه برو جنگ حلاله
بجنگ مث آب جاری، تو رات شک، نکنی، میشه صخررم سوراخ کرد
بجنگ مث بجنگ مث، کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مث بجنگ مث، کسی که به تنها چیزی که فک نمیکنه فراره
(بجنگ) مث بیماری که نهایت دردو داره، ولی مهارت، داره لبخند بزنه وقت عیادت، اون میدونه نباید، برید، امیدواره داروهاش بشن مفید واقع، سرطانیه، ولی ببینیش انگار یه سرما خوردگی جزئی داره، اون نشون میده میشه روی تخت جنگید، به این ترتیب، میشه گفت یه پهلوونه، تازه اونم تختی
بهش یاد دادم درحد سوادم، که اگه خیلی ها برنده نباشن، ولی پیروزن خسته نباشن
آسمونش اگه ستاره نداشت با چراغ قوه بالا سرش بودم، اگه لخت میشدن بالا، پرش بودم، که پرواز ا یادش نره، حفظ بکنه آسمونا مال مان، حتی اگه باشه سلول درش سفت
مرامو اونی که ا قصد باخت همش تا رفیقشو برنده ببینه یادم داد
سطل زباله رو دیدی؟ چه بوش بده؟ توش چپوندنت؟
رادیو میگه واسه مهمونی بخون بهتره
یه چیزی که قر داره و خوراک بشکنه
میخوای شنونده از اجتماع بشنوه؟
خوندن از خیابون اشتباست تز نده
رپ فارس رشد میکنه چون هیچکس میخواد
تو یه بدخواه داریو ننش بالاخاشه
دور بدخواهای من همش باراباسه
خیابونم توش موندیم واسه چهار چیز؛ یکی چون اجباره و دیگه جا نیست، بعدیش مرامه، اون یکیم اینجا جاش نیست، آخری یکم عشقیه، برگای پاییز
اما نا امیدی یعنی بی ایمانی، بیدی با باد نلرزید دیدی ماییم
دلایل اعتیاد خیلی خانمان سوز تر ا خودشن
به خودمون این اجازه رو، ندیم که قاضی باشیم، بگیم یکی بده تا ا خودمون راضی باشیم
یه پیک عرق شرم، سلامتی بیدارای شهر، ا گلوم میره پایین مث شهد
ببین چرخ دنده های ماشین سرمایه دارن روغن کاری میشن با چربی بدن، شهوت میل لنگ، مستی فنر
خط فکری، خط مشی، دیکته رو با کدوم بنویسیم تش؟
خط قرمز، خط پایان روی سطر، نامه ی اعمالو فرشته نوشت با خط فقر
گریه داره، گریه داره، دیوار حاشا بلنده تکیه داده
زبونم مو درآورده و الانه بزنه کک
ککمم نمیگزه میدرخشم
استقلال، آزادی، رفاه، شعف
بو کن، ببین، دست، نزن
کاش، شاید، اما، اگر
فک کن همه درختای جنگلو بزنی که تبر بسازی الان اوضاش همینه بشر
چشارو باید شست ولی چیز بدیه عطش
دوباره آهنگ، بلند، پخش
برقص برقص برقص
بگیر این برده داری رو جشن
حاجی فیروزه، سالی یه روزه، سالی یه روزه؟ نه واسه هر روزه
منم حاجی فیروزم، یادآور زشتی ها، بدهکار امروز، طلبکار دیروزم
چون یه جا دیدمت، من به مخ، بزا فشار بیارم، ها تو تره بارو لا به لا که جا به جا میکردم جعبه جعبه موز
هنو مونده بفهمیم کسی کتاب شعر میخونه شاعر نیست، کسی مطالعه داره ولی فکر نمیکنه نیست عالم
هنو مونده بفهمی باس به منم شک کنی، مثلا یه حرف اگه من زدم یکم تحقیق کنی، ببینی سندشم هست؟ یا هست اصن به نفع؟
هنو مونده نخوریم گول ریا، بفهمیم نه پول زیاد نه تحصیل مهمه، قبوله اینا خوبن ولی کسی با اینا آدم نمیشه
همه چی ارثی نی، همه مسئول عمل خودشونن و هیلتر بره جهنم اون مادر نمیره
زبونم مو دراوردو حرفم موزر شد
وقتی میگن توپن همه شوتن
حاجی بالاخواست، کارا خاص، رو تلاش تاکیدم، رو همت تشدیدم، چو تا تش دیدم، با کلی تمرین، بیوفتین سر زبونا هم به پست ما میخورین، تمبرین
آب از سرم گذشته
یه وجب؟ نه، دو وجب؟ نه، فرسنگ فرسنگ پایین
ژول ورن واسه من نوشته
تحمیل میکنن جنگو تخفیف میدن تفنگو شمشیر
میخوای بری لب دریا لخت شی یهو شیرجه، بزنی کلی گل ریخته، دورو برت، بال دراوردی ریخته کرکو پرت
میخواستی فقط بری، دور شی از بنی بشر، هرکی کردی ازش طرفداری ازت یادی نکرد، دیگه حس داری اصن؟ حتی شده داد بی اثر
سرباز بشرم، قراره نشکنم، تنها نیستم من خودم یه لشکرم