مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسندهٔ بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او «سعدی» است که از نام اتابک مظفرالدین سعد پسر ابوبکر پسر سعد پسر زنگی گرفته شده است. وی احتمالاً بین سالهای ۶۰۰ تا ۶۱۵ هجری قمری زاده شده است. در جوانی به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت پرداخت. سپس به شام و مراکش و حبشه و حجاز سفر کرد و پس از بازگشت به شیراز، به تألیف شاهکارهای خود دست یازید. وی در سال ۶۵۵ ه.ق سعدینامه یا بوستان را به نظم درآورد و در سال بعد (۶۵۶ ه.ق) گلستان را تألیف کرد.سعدی تأثیر انکارناپذیری بر زبان فارسی گذاشتهاست؛ بهطوریکه شباهت قابل توجهی بین فارسی امروزی و زبان سعدی وجود دارد. آثار او مدتها در مدرسهها و مکتبخانهها بهعنوان منبع آموزش زبان و ادبیات فارسی تدریس میشده و بسیاری از ضربالمثلهای رایج در زبان فارسی از آثار وی اقتباس شدهاست.
آثار های معروف سعدی میتوان به :
بوستان(مهم ترین اثر)
گلستان(مهم ترین اثر)
هزلیات
غزلیات
اشاره کرد.
بوستان سعدی
بوستان سعدی یا سعدینامه نخستین اثر سعدی است. او این اثر را زمانی که در سفر بودهاست، سروده و هنگام بازگشت به شیراز آن را به دوستانش عرضه کردهاست. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده و از نظر قالب و وزن شعری حماسی است، هر چند که از نظر محتوا به اخلاق و تربیت و سیاست و اجتماعیات پرداختهاست. این کتاب در سال ششصد و پنجاه و پنج سروده شده است:
به روز همایون و سال سعیدبه تاریخ فرخ میان دو عید
ز ششصد فزون بود پنجاه و پنجکه پر در شد این نامبردار گنج
گلستان سعدی
کتاب گلستان سعدی مجموعه حکایتهای آموزنده و تأثیرگذار سعدی شیرازی، شاعر و نویسندهی مشهور ایرانی در قالب نظم و نثری آهنگین است.
سعدی این اثر گرانبها را در قالب یک دیباچه و هشت باب به نظم و نثر مسجع و موزون نگاشته است و اکثر نوشتههای آن کوتاه و به شیوهی داستانها و پندهای اخلاقی هستند. هنر داستانگویی و ایجاز وی مانع شده است که وجه تعلیمی آن باعث ملالت خواننده گردد.
حکایتهای گلستان متناسب با موضوع، کوتاه یا بلند هستند. در بعضی از حکایات، شخصیتهای خیالی یا واقعی ثالث به چشم میخورند؛ اما در برخی دیگر، نویسنده خود حاضر و ناظر میباشد. برخی از این رخدادها، رخدادهای واقعی زندگی وی و برخی صرفاً رخدادهای تخیلی هستند.
برخی از شعر ها وی
تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا
شربتی تلختر از سم فراقت باید
تا کند لذت وصل تو فراموش مرا
هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین
روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا
---------------------------------------------------
من بیمایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری
که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم
خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم
که تو هرگز گل من باشی و من خار تو باشم
روز سعدی
عدیشناسی ايران از سال ۱۳۸۱ روز اول ارديبهشت ماه را روز سعدی اعلام کرد و در اول ارديبهشت ۱۳۸۹ و در اجلاس شاعران جهان در شیراز، نخستین روز ارديبهشت ماه از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی به عنوان روز سعدی نامگذاری شده است.
مرگ و آرامگاه
تاریخ مرگ سعدی را در منابع گوناگون، یکی از سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر کردهاند. اما مورد اعتمادترین روایت که سعید نفیسی طرح میکند، این است که وی در ۲۷ ذیحجه سال ۶۹۰ هجری درگذشته و در همان خانقاهی که اقامت گزیدهبود، به خاک سپرده شدهاست.
آرامگاه سعدی در شمال شرق شیراز و در دامنه کوه قرار دارد و در انتهای خیابان بوستان و کنار باغ دلگشا واقع شده است.آرامگاه سعدی یکی از مشهورترین جاهای دیدنی شیراز به شمار میرود و همیشه مورد توجه ادبدوستان و اهالی شعر بوده است. حال و هوای خاص این مجموعه برای هر گردشگری جذابیت دارد و بنای منحصربهفرد آن با ترکیبی از معماری قدیم و جدید، ستونهای افراشته و کاشیهای لاجوردی، دل هر بینندهای را میبرد.
|