اختصاصی طرفداری | شاید کمی زود باشد تا بخواهیم وضعیت پرسپولیس را " بحرانی " توصیف کنیم. شاگردان گل محمدی در 4 هفته گذشته دو برد، یک مساوی و یک باخت کسب کرده اند. نتایج کسب شده تا اینجا اهمیت بالایی ندارد؛ مشکل اصلی پرسپولیس عملکرد متوسط و بعضا ضعیفی است که نشان می دهد سرخ پوشان تهرانی نسبت به فصول گذشته افت قابل لمسی داشته اند.
مطلب تحلیلی زیر تلاش می کند تا دلایل این افت را شرح دهد.
خروج احمد نوراللهی و تعادلی که از بین رفت!
احمد نوراللهی تابستان گذشته به الاهلی امارات پیوست.
نوراللهی با توجه به سطح فوتبال داخلی و آسیا، بازیکنی چندبعدی به شمار می رفت که در زمان مالکیت می توانست بازی را کنترل کند و تیم را به سمت جلو هل دهد، به حملات تیم اضافه شود و در کارهای هجومی مشارکت فعالی داشته باشد. « احمدنور » در آخرین فصل حضور خود 11 گل در لیگ برتر زد.
اکنون رضا اسدی جایگزین او در میانه زمین شده که نمی تواند به مانند احمد بازی کند، و گل محمدی نمی تواند از سرلک یا او به مانند نوراللهی بازی بگیرد. اسدی، سرلک و حتی کامیابی نیا هیچکدام توانایی های هجومی نوراللهی مثل شوتزنی یا پیداکردن فضاهای مناسب هنگام حمله را ندارند و انجام یک نقشی هجومی برای آن ها ممکن نیست.
گل محمدی در 442 خود نقشی برای یک پلی میکر پست 10 ندارد، اما می تواند به فکر جذب یک بازیساز در میانه زمین باشد. در دابل پیوت 442 کنار یک هافبک دفاعی (اسدی یا سرلک) ، نیاز به زوج بازیساز در میانه میدان حس می شود. اگرچه تیم های ایرانی در پرورش هافبک های بازیساز ضعیف هستند و پیدا کردن چنین بازیکنانی آسان نیست؛ اما پرسولیس باید بازیکنی مانند ایمان مبعلی، محرم نویدکیا یا قاسم حدادی فر پیدا کند.
هافبکی پاسور و خوش فکر که دید مناسب و توانایی خلق موقعیت داشته باشد، و به پرسپولیس اجازه دیکته بازی خودش بر حریف را بدهد. خط هافبکی شامل دو هافبک دفاعی تخریبی (اسدی و سرلک)، مناسب تیم های میانه و پایین جدولیست؛ نه تیمی که ادعای قهرمانی لیگ را دارد.
مهاجم نوک مشکل اصلی پرسپولیس نیست
پرسپولیس در حال حاضر یک سهمیه بزرگسال دارد که طبق شایعه ها قرار است با خرید یک مهاجم نوک دیگر پر شود. درست است که جدایی شهریار مغانلو خط حمله پرسپولیس را تضعیف کرده، اما باید در نظر داشته باشیم که مشکل اصلی پرسپولیس در حال حاضر نبود یک نوک تخصصی و تمام کننده نیست.
ترکیب 442 یک مهاجم هدف و یک مهاجم سایه دارد. این مهاجم سایه معمولا در جریان بازی قرار نمی گیرد، رو به جلو بازی می کند و میل به گلزنی بالایی دارند (مهاجمین سایه نظیر گریزمان یا دیبالا که بازیسازی و طراحی موقعیت انجام دهند بسیار کم هستند).
زمانی که نوراللهی جدا شد پرسپولیس رابط خود در بخش هافبک را از دست داد تا ارتباط هافبک و حمله قطع شود. حضور همزمان دو هافبک دفاعی، و حضور مهاجمینی که به بازیسازی کمک نمی کنند باعث شده تا پرسپولیس در ارائه یک بازی باطراوت و زیبا به مشکل بخورد.
گل محمدی با علمِ به اینکه دیگر نوراللهی را ندارد؛ می توانست خود را برای ترکیب 4231 و استفاده از بازیکن پست 10 آماده کند تا با اضافه کردن یک هافبک کنترل بیشتری در میانه زمین داشته باشد.
خط دفاعی که قدرت سابق را ندارد
جدایی شجاع خلیل زاده و کنعانی زادگان باعث شد تا پرسپولیس در دفاع کیفیت خود را از دست بدهد. زوج شجاع - کنعانی هر دو مدافعینی با قابلیت ارسال پاس های صحیح و حمل توپ بودند که این امر باعث می شد تا بیلدآپ تیمی از عقب دچار مشکل نگردد و پرسِ سنگین حریفان، ریتم بازی پرسپولیس را خراب نکند.
یکی از مشکلات فعلی پرسپولیس فاصله بیش از حد بین خطوط است، مشکلی که زمان حضور کنعانی و شجاع کمتر به چشم می خورد. این دو بازیکن توانایی بازی در قسمت های بالایی زمین را داشتند، و در بعضی مواقع، با خروج از محل بازی خود و قرار دادن حریف در موقعیت های 1 در برابر 1 توپ را به سرعت پس می گرفتند.
زمانی که زوج سیدجلال - کنعانی شکل گرفت، کنعانی نقش یک مدافع دونده را داشت که تحرک بیشتری نشان می داد. برای زدن سر اول جلو می آمد و از موقعیت خود خارج می شد؛ در عوض سیدجلال با ضریب خطای کمتر و دیسیپلین بیشتری بازی می کرد.
اکنون که پرسپولیس دو مدافع ملی پوش خود را از دست داده و سیدجلال حسینی نیز پا به سن گذاشته، خط دفاعی پرسپولیس قدرت سابق را ندارد. تیمی که روزگاری رکورد گل خورده را بهبود می بخشید، اکنون در 4 بازی 4 گل خورده است.
وابستگی بیش از حد به مهدی ترابی
پرسپولیس اکثر حمله های خطرناک خود را از سمت چپ طراحی می کند و مغز متفکر تیم نیز، مهدی ترابی است. ترابی تمایل به خلق موقعیت و ارسال پاس نهایی دارد. حرکات او در عرض زمین معمولا با شوت زنی با کات درون پا یا راه انداختن دیگر بازیکنان همراه است.
حال کافی است تا تیم ها ترابی را مارک کنند، فضای کمی به او بدهند و از جریان بازی خارجش کنند؛ یا اینکه خود ترابی فرم مناسبی نداشته باشد. در هر صورت، زمانی که ترابی خوب بازی نکند یا بازی او مختل شود، پرسپولیس نیز به مشکل می خورد و عملکرد دلچسبی ارائه نمی دهد.
اگر پرسپولیس در جناح راست زمین نیز مهره تعیین کننده ای داشت، حملات تیم گل محمدی تنوع بیشتری پیدا می کردند. وظایف ترابی کاهش می یافت و خنثی کردن پرسپولیس نیز سخت تر می شد. سمت راست پرسپولیس در حال حاضر آورده هجومی خاصی ندارد. جذب یک وینگر راست (ترجیحا چپ پا) برای این ترکیب 442 ضروری به نظر می رسد.
سه دفاعه جواب نمی دهد؟
یحیی گل محمدی بعد از 45 دقیقه بازی مقابل گل گهر تصمیم گرفت از سیستم 3 دفاعه دست بکشد و به 442 روی آورد. هرچند به نظر نمی رسد 45 دقیقه برای ارزیابی و سنجیدن یک ترکیب زمان مناسبی باشد. تیمی که از دوران برانکو قالب مشخصی پیدا کرده و 442 ترکیب پایه اش بوده است، نیاز به زمان بیشتری برای تطبیق و پذیرش ترکیب جدید دارد.
نکته ناامید کننده اینجاست که پرسپولیس در نیمه دوم نیز با ترکیب همیشگی اش بازی بدی انجام داد تا نشان دهد که مشکل چیزی فراتر از 3 دفاعه یا 4 دفاعه بودن است. ترکیب 343 با توجه به حضور وینگ بک ها و رفت و برگشت پیستونی آن ها، بهترین استفاده را از عرض زمین در دفاع و حمله دارد.
در این ترکیب می توان بالاخره برای وحید امیری و سیامک نعمتی دو پست ثابت تعریف کرد (وینگ بک های چپ و راست). اگر شایعات خرید دو بازیکن از استقلال تاجیکستان صحیح باشد، پرسپولیس دو بازیکن دیگر نیز به ترکیب اضافه خواهد کرد که به این فورمیشن آشنا هستند.
با حضور صفروف و سیامک نعمتی پرسپولیس دو وینگ بک در سمت راست، و با حضور امیری و آقایی دو وینگ بک در سمت چپ خواهد داشت که می توانند چرخشی بازی کنند. حضور وینگ بک های تازه نفس، فشار را در کناره های زمین حفظ می کند و پرسپولیس در کانال های کناری نیز زهردار ظاهر خواهد شد.
در خط دفاع نیز علی نعمتی چپ پا به عنوان مدافع جلوزن سمت چپ، وحدت هانانوف خرید جدید سرخ ها در سمت راست و سیدجلال حسینی نیز در مرکز 3 دفاعه به کار گرفته شوند. ایده دیگر نیز استفاده از رضا اسدی به عنوان سوییپر است.
در خط هافبک نیز میلاد سرلک عضو جدایی ناپذیر ترکیب است. پهلوان تاکنون چندبار به عنوان هافبک تست شده و ایده استفاده از او به عنوان یک هافبک شاید بد نباشد. عالیشاه و ترابی می توانند پشت مهاجم بازی کنند و عیسی آل کثیر نیز مهاجم فیکس شود.
ایراداتی که به گل محمدی وارد است
در اینجا قصد نداریم مربی پرسپولیس را به خاطر نقل و انتقالات و جذب بازیکن شماتت کنیم، اما این تیم با بازیکنان فعلی خوب بازی نمی کند. فاصله زیاد بین خطوط، ضعف دفاعی پرسپولیس، از دست دادن توپ های دوم، بی نظمی و شاداب نبودن در فاز هجومی و افت بسیاری از بازیکن ها باعث شده تا پرسپولیس دیگر نشانی از یک قهرمان نداشته باشد.
امیدواریم یحیی گل محمدی به جای جنگیدن با دشمن فرضی و گفتن جملاتی نظیر:« شاید خود من هم یکی از پروژه ها برای شکست و نابودی پرسپولیس باشم!» به رفع ایرادات تیمش بپردازد تا دوباره پرسپولیس را در جایگاهی ببینیم که هواداران انتظارش را دارند. فیفا دی فرصت خوبی است تا تیم یحیی بازیابی شود و ادامه مسابقات را با روحیه و دیدی متفاوت آغاز کند.