محمد نصرتی صحبت های جالبی را در خصوص دلالی در فوتبال مطرح کرد.
به گزارش طرفداری، محمد نصرتی با حضور در استودیو طرفداری در خصوص مسائل مختلفی به صورت مفصل صحبت کرد.
پیش از این بخش اول گفتگوی ویژه با محمد نصرتی تقدیم تان شد، در بخش دوم محمد نصرتی در خصوص نقش دلال ها در فوتبال و آینده خود در مربیگری صحبت های را مطرح کرده است.
پیشنهاد می شود حتما این بخش از گفتگوی حسین باقرشاهی با محمد نصرتی را ببینید و بخوانید:
اسم برانکو و کی روش را آوردید. متاسفانه یا خوشبختانه فدراسیون قانونی وضع کرد که مربیا و بازیکنان خارجی حق ندارند به فوتبال ایران بیایند. به نظر شما در نمای کلی این به نفع فوتبال ما بود یا به ضرر؟ اگر بخواهیم پرونده های بین المللی را در نظر نگیریم.
صد در صد به ضرر فوتبال ما بود. من گفتم این نکاتی که در بحث یادگیری و آموزش بود، شاید اغلبش از مربیان خارجی بوده چون آنها در بحث آمادگی جسمانی از ما خیلی جلوتر هستند، حالا درست است در بحث فنی شاید مربی هایی داشته باشیم که استعداد خوبی دارند همانطور که مجید جلالی گفت، خیلی ها خرده و سخره گرفتند صحبت ایشان را ولی واقعیت این است که یک مربی سطح استاندارد بین المللی مثل گواردیولا، توخل، کلوپ، مثلا شما تیم مسجدسلیمان را به اینها بدهید یا تیم های با این شرایط خب نمی توانند بازدهی داشته باشند و در این شرایط کار کردن سخت است. یک سری نکات هم هست که اینها یک سری استعداد ذاتی دارند که فکر میکنم خداوند به آنها داده است. حالا به یک سری بیشتر و یک سری کمتر و من فکر می کنم این خیلی می تواند مهم باشد که بتوانیم از علم و دانش مربیان خارجی و یک سری بازیکن حالا بیشتر مربی چون خیلی من اصرار ندارم بازیکن وارد فوتبال مان شود ولی واقعیت این است که می توانیم هم مربی هم مدیر وارد فوتبال کشورمان کنیم.
برخی می گویند اگر مربی خارجی نیاید زمینه ای ایجاد می شود تا مربیان جوان داخلی شکوفا شوند. عده ای می گویند اگر مربی خارجی نیاید مربی جوان ایرانی از چه کسی یاد بگیرد.
با علم اینکه می دانستم اگر مربی خارجی بیاید شرایط کار برای من سخت تر شود، با علم به این گفتم مربی خارجی بیاید. قبل از برنامه هم وقتی که با آقای هژبری صحبت می کردیم، واقعیت این است که ما یک سری مدیران مان خیلی ریز نمی شوند در مسائل فنی وقتی مدیر های ما ورزشی نیستند و تجربه ورزشی ندارند و اغلب سیاسی هستند خب سر رشته ای در ورزش ندارند و نمی توانند آنالیز و بررسی کنند، این می شود که یک سری مربیان با کارنامه ضعیف همیشه دارند جا به جا می شوند و یک سری مربی حالا به قول شما مربیان جوان صاحب تیم نمی شوند چون اینها نمی آیند موشکافی کنند که مثلا عملکرد محمد نصرتی در این دو فصلی که آمده چه بوده، مثلا با چه نفراتی آمده چه بازیکن جوانی را به فوتبال معرفی کرده. الان بخواهم بگویم شاید از خودت تعریف کردن باشد، در فصل گذشته ما نیم فصل پنجره مان بسته شد و چند بازیکن کلیدی مان هم رفتند دیگر در بازی ها از بازیکنان جوان استفاده کردیم. مثل برخی مربیان هم نبودم که برای اتلاف وقت 5 دقیقه بازیکن جوانی را بفرستم و بگویم بازیکن جوان بازی دادم. بازیکن جوان را برای 20، 25 و 30 هفته بازی دادم که 90 دقیقه بازی کرده و مربی از این دست کم است شاید بگویم علی دایی بود که یک برهه ای این کار را می کرد، محمد مایلی کهن. یک سری مربیان هستند حاضری خور هستند و یک بازیکن قشنگ می آید او را با بالاترین قیمت می گیرند و از آن استفاده می کنند ولی من امسال 5-6 بازیکن 18-19 ساله بازی دادم که همین الان 3 4 نفرشان را برای لیگ برتر گرفته اند و قطعا همین ها آینده های فوتبال هستند. در پارس جنوبی جم من محمد نصرتی 5 بازیکن را بازی دادم در نهایت 2 تای این ها به تیم ملی ما برسند می دانید چقدر کار بزرگی کرده ام؟ فکر می کنم 18 تیم در لیگ یک داریم و 16 تیم در لیگ برتر، هرکدام از مربیان در طول فصل 3-4 نفر را بازی دهند می دانید چقدر می تواند کمک کند به فوتبال ملی ما؟ اگر همین بازیکن به واسطه یک مربی خوب بین المللی، مربی خوب با رزومه منظورم است نه مربی سطح پایین، وقتی این بازیکن با چنین مربی خوبی آموزش ببیند قطعا بیشتر پیشرفت می کند و من هم از امثال این مربیان بیشتر یاد می گیرم. به نظرم این کاری است که می توان کرد.
قبلش گفتید با دیدن فوتبال سعی می کنید علم تان را به روز نگه دارید.
یک نکته به شما بگویم. خداوند شاید این استعداد را به من داده چه در زمان بازیگری چه در زمان مربیگری، حالا یک تجربیاتی داشته ام. یادم می آید یک شب در تیم گسترش فولاد یا ماشین سازی، دقیقا یادم نمی آید شاید هم تراکتور، داشت بازی نشان می داد و آن موقع لیگ فرانسه کسی نگاه نمی کرد، ساعت 11 12 بود، من هم شب ها سعی می کردم زودتر بخوابم دیدم دو تیم بازی می کنند یکی موناکو بود و آن یکی را یادم نیست، بازی ای نبود که بخواهد کسی نگاه کند و شبکه ورزش هم بود. یک بازیکن را دیدم تعویضی به بازی آمد به نام کیلیان ام باپه. شاید آن موقع 16 سالش بود من این را دیدم گفتم عجب بازیکنی است البته آنها هم قطعا به این نتیجه رسیده بودند که این بازیکن را در سن 16 سالگی بازی دادند، گفتم این به نظرم بهترین بازیکن جهان می شود. آن موقع خیلی ها بودند ولی مثلا می خواهم بگویم این را دیدم. یا همین فیل فودن، بازیهای نوجوانان جهان را تماشا می کردم که در هند برگزار می شد، تیم خودمان را نگاه می کردم که الله یار صیادمنش و کسانی دیگر بودند، همینطور اتفاقی یک بازی از انگلیس دیدم و همین فیل فودن بازی می کرد و گفتم عجب بازیکنی است. نه اینکه بخواهم بگویم من استعداد و این چیزا، ولی قوه تشخیصم خوب است. می توانم تشخیص دهم شاید بازیکن x نسبت به بازیکن y بتواند بهتر پیشرفت کند شاید خیلی ها هم اینجور باشند ولی من فکر می کنم خدا این استعداد را به من داده تا قوه تشخیص را تا داشته باشم و تا حدودی توانستم این کار را انجام دهم در تیم خودم. این بازیکنان که گفتم را هم از تست انتخاب کردم که الان 3-4 نفرشان در لیگ برتر بازی خواهند کرد و قرارداد بسته اند تا در فصل جاری بازی کنند.
شده تا حالا از فدراسیون بخواهید یک دوره خارج از کشور برای مربیگری بروید یا مکاتبه ای کنید با باشگاهی خارجی یا یکی از آکادمی باشگاه ها تا بروید آنجا و دوره مربیگری را در خارج از فوتبال ایران بگذرانید.
تا حالا نشده ولی وقتی که وقت خودم بیشتر شود و بخواهم خودم را به روزتر کنم، با دوستانی که دارم و بازیکنان ملی که هم دوره ام بوده اند مثل آقای هاشمیان یک کارگاه آموزشی 20 روز زیر نظر گواردیولا سپری کرده است. قطعا سعی می کنم چنین اتفاقی رقم بزنم چون هم شغل ماست هم عشق ما و به هرحال این کار را دوست داریم و در هر کاری که عشق و علاقه و انگیزه نباشد قطعا پیشرفتی نخواهد بود.
این صحبت ها را کردید یاد مصطفی کارخانه افتادم. ایشان در استودیو طرفداری گرفتند که من بخشی از درآمد هرسالم را اختصاص می دهم به اینکه بروم به کشورهای صاحب سبک والیبال و تمرین تیم ها را از نزدیک ببینم و دوره ای پشت سر بگذارم. می گفتند هزینه زیادی می کنم تا علم خودم را بروز نگه دارم. مربیان فوتبال ما درآمدهای بهتری دارند اما تا حالا ندیده ایم یا کم دیده ایم که مربیان ما هزینه ای از جیب خودشان بکنند تا به کشورهای دیگر بروند برای اینکه علم مربیگری خودشان را بروز نگه دارند.
همین نکته ای که الان شما گفتید به مخیله من رفت و من قطعا همین کار را انجام می دهم. البته اینجا که می گویید مربیان فوتبال ما بیشتر از والیبالی ها درآمد دارند را مخالفم چون والیبالی ها هم درآمدشان خداراشکر خوب است و آقای کارخانه هم هرجا هستند سلامت باشند و من ارزش خاصی برای ایشان قائلم و از دوستان ما هستند. قطعا من این کاری که آقای کارخانه انجام داده اند را در آینده انجام می دهم، شک نکنید و همین روند را در پیش می گیرم که بروم در کشورهای صاحب سبک مخصوصا انگلیس که بتوانم بروم دوره های آموزشی زیر نظرمربیان صاحب سبک را داشته باشم تا بتوانم چیزی به تجربیاتم اضافه کنم.
محمد نصرتی در دوران فوتبالش به خیلی چیز ها رسید. قهرمانی در لیگ برتر و اتفاقات دیگر حتی گل صعود تیم ملی به جام جهانی 2006 را هم شما زدید و در جام جهانی هم بازی کردید. اما انتهای نقطه دوران مربیگری که از الان برای خودتان نگاه می کنید، کجاست یعنی خودتان را در چه نقطه ای می بینید در آینده.
در دوران فوتبالم نتوانستم در اروپا بازی کنم حالا به واسطه اینکه بد انتخاب کردم البته برهه ای به تیم مسکرون بلژیک رفتم ولی چون آسیب دیدم برگشتم ولی خب خودم خیلی راغب نبودم و یک برهه ای بازل سوییس قبل از جام جهانی به من پیشنهاد داد، آمدند بازی های دوستانه ما را دیدند به من پیشنهاد دادند ولی خودم قبول نکردم چون می دانستم بعد از جام جهانی پیشنهادهای بهتری خواهم داشت ولی متاسفانه جام جهانی هم برای من خیلی خوب نبود چون در پست تخصصی ام بازی نکردم و ستار زارع مصدوم شد و به اجبار من دفاع چپ بازی کردم قرار بود من دفاع میانی باشم و ارنج برانکو هم همه می دانند یک هفته زودترش، قرار بود دفاع مرکزی باشم و صحبتی که شده بود مثلا بورگتی فوروارد مکزیک بود و قرار بود من با ایشان من تو من باشم و در پست دفاع وسط بازی کنم که نشد و به اجبار دفاع چپ بازی کردم و در دوران فوتبالم نتوانستم لژیونر باشم. درست است دو فصل در امارات بازی کردم ولی دوست داشتم در اروپا هم بازی کنم و خیلی ها هم می گفتند می توانی این کار را کنی چون زمانی که با تیم ملی جام جهانی بودم 23 سالم بود و جزو بازیکنان جوان تیم ملی بودیم، من آندو و حسین کعبی و تا حدی جواد نکونام و می توانستم به بهترین باشگاه ها بروم. هم انتخاب بد داشتم هم مصدوم شدم ولی در بحث مربیگری می خواهم مربی خیلی خوبی شوم و با سطح بالا. اول بتوانم در حوزه خلیج فارس مربیگری کنم چون مربیانی که در حوزه خلیج فارس هستند را دیده ام یعنی خیلی مربیان آنچنانی نیستند که مثلا فراتر از ما این چیزها را دارند و دوست دارم در تیم های بزرگ مربیگری کنم. قطعا زمان که آدم بازیکن است دوست دارد در بهترین باشگاه ها بازی کند و الان هم مربیگری هم همینطور است و دوست دارم در بهترین باشگاه ها مربیگری کنم و امیدوارم خداوند به من توفیق دهد تا این مسیر را طی کنم. اگر بی ملایمتی هست با آن کنار بیایم و انشالله بتوانم برای خودم و خانواده ام و کشورم مفید باشم.
امیدواریم محمد نصرتی به آرزوهایش در دوره مربیگری برسد. در مورد خلیج فارس صحبت کردیم، ما بازیکن لژیونر خیلی داریم ولی مربی لژیونر نداریم. علت این چیست؟ زبان یا دلایل دیگر؟
اگر شرایط مهیا باشد من دوست دارم در تیم های معتبر مربیگری کنم و در مورد سوالتان هم که چرا ما مربی لژیونر نداریم حالا مثلا شاید گفت علتش همان زبان و ارتباطات باشد و از طرفی هم اگر تیم ملی مان و باشگاهی ها هر ساله حرف اول را در آسیا بزنند که الان دارد این اتفاق می افتاد، الان پرسپولیس دو سال است که به صورت پیاپی راهی فینال می شود یا تیم های دیگر هم نتایج خوبی می گیرند. اگر این نتایج خوب باشد قطعا شک نکنید مربی هم می توانیم صادر کنیم حتی به اروپا.
فوتبالیست های ما وقتی فوتبال شان تمام می شود می آیند سمت مربیگری. اما جای خالی که ما در کشور و فوتبال مان می بینیم مربوط به مدیریت است. خیلی ها می گویند مدیریت فلان باشگاه فلان جور بود این اتفاق نمی افتاد. چرا فوتبالیست ها بعد از دوران بازیشان نمی آیند سمت مدیریت؟ یعنی تصور می کنند در مدیریت به آنها میدان داده نمی شود؟
الان این اتفاق دارد می افتد که مدیران تحصیل کرده ما هم دارند به عرصه مدیریت ورود می کنند مثل آقای دقیقی، نکیسا، شکوری. قبلا به واسطه اینکه یک سری ارتباطات و مسائل سیاسی بود اکثر تیم های ما مدیرانی سیاسی داشتند و کسانی بودند که در حوزه ورزش نبودند ولی این تابو دارد شکسته می شود و داریم از مدیران تحصیل کرده ورزشی استفاده می کنیم که خیلی خوب است و شما ببینید داریم الگوبرداری می کنیم، شما الان ببینید بایرن مونیخ یا تیم هایی از این قبیل، بدنه تیم یا مجموعه باشگاهی که دارند اکثرا از فوتبالیست ها و کسانی است که در آن باشگاه بوده اند و این باعث پیشرفت شان می شوند. مثلا مدیر ورزشی، مدیرعامل می گذارند و فکر می کنم اگر این اتفاق در کشور ما هم بیفتد قطعا می تواند خیلی باعث پیشرفت ورزش و فوتبال مان شود و از طرفی این پرونده ها و مشکلات هنگفتی که در فیفا و afc داریم که همه حکم هایشان به ضرر ماست، این اتفاقات هم نمی افتد.
همه سوالات را خیلی صادقانه جواب دادید می خواهم این سوال را هم صادقانه جواب دهید. در دوران مربیگری تان شده خب دلال ها الان به فوتبال ما نفوذ کرده اند، تا حالا شده دلالی بیاید سمت شما و بگوید بازیکن را من بدهم و تیم را ببندم و تو را حمایت می کنم. تا حالا این اتفاق افتاده؟
به این پر رنگی که گفتید نه ولی بوده اند که بازیکن معرفی کرده اند و یک چیزی هم می دادند تا این بازیکن را انتخاب کنیم. فقط هم بحث پول نبوده و یک سری چیزهای دیگر هم می دادند که این بازیکن را انتخاب کنیم ولی من همان اول یک جوری رفتار کردم که دیگر کسی جرات نمی کند از این حرفها به ما بزند ولی هست. وقتی به من پیشنهاد دادند و من به اصطلاح جواب دندان شکنی دادم و دیگر اصلا جرات نکردند از این کارها کنند ولی هست متاسفانه.
خیلی از مربیان ما در فوتبال کشورمان الان با دلال ها کار می کنند و وقتی می گویی چرا با دلال ها کار می کنی می گویند بازیکن دست دلال است و من بدون بازیکن نمی توانم نتیجه بگیرم. باید چه کاری کنیم که دست دلال ها را از فوتبال کوتاه کنیم.
اینکه الان بگوییم دلال ها را یا ایجنت ها را نابود کنیم، نشدنی است. تا وقتی فوتبال هست اینها هم هستند ولی دلال داریم تا دلال. یکسری هستند خدا را هم در نظر می گیرند و به فکر پیشرفت بازیکن هستند مخصوصا یک بازیکن جوان و به اصطلاح به فکر جیب خودشان نیستند که بروند درصد خودشان را بگیرند. مثلا می گویم این مدیربرنامه یا دلال، برای مسی چه کسی است؟ پدرش هست. رونالدینیو چه کسی بود؟ برادرش یا مثلا اوزیل پدرش بود. دلیلش می دانید چیست؟ دلیلش این است که آن پدر یا برادر دلش برای این بازیکن می سوزد یا ایجنتی که ایجنت سرمربی هست دلش برای آن سرمربی می سوزد و فقط دنبال منافع شخصی اش نیست یا ایجنتی که با باشگاه تعامل دارد دلش هم برای آن باشگاه و هوادارانش می سوزد ولی متاسفانه یک سری هستند به فکر منافع شخصی و جیب شان هستند و اینها باعث شده اسم دلال بد جا بیوفتد. وگرنه در همه جا دلال هست، حوزه های اقتصادی، سیاسی و غیره، دلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی شاید باشد ولی جوری بد جلوه داده شده، این وسط یک سری هم آمده اند که نه مدرکی دارند نه لایسنسی، این بچه های جوان را، مثلا یادم است در برنامه تلویزیونی دیدم که برداشته بودند چند بچه را برده بودند گرجستان و کلی پول گرفته بودند و یکی از این بچه ها در دریا غرق شده بود و فوت شده بود، اینها دنبال این نیستند که این بچه چه می شود، آینده اش چه می شود فقط دنبال جیب خودشان هستند ولی اگر کسی باشد دل بسوزاند اینجور نمی شود. این افراد هم جزو فوتبال هستند و امیدوارم خدا را در میان بگیرند و فکر می کنم نهادهای نظارتی خیلی خوب ورود کنند شاید حداقل بتوانیم یک مسیر درست را در پیش بگیریم برای پیشرفت و آینده فوتبال مان.
خود شما مربی هستید، نمی دانم این را شنیده اید یا نه که بعضی مربیان با دلال ها شریک می شوند علاوه بر اینکه شریک می شوند و می گویند چاره این داریم بعضی ها شریک جرم هم می شوند و درصدی از انتقال بازیکن را هم می گیرند.
این موضوع هست، با قاطعیت می گویم هست چون به شخصه شنیده ام یعنی تلفنی شنیده ام، ندیده ام یکی تلفنی زنگ زد و تلفن را روی اسپیکر گذاشت و من آن طرف را می شناختم و صدایش را هم می شناختم، این نبود که بگوییم تقلید صدا یا صداگذاری می کنند، می شناختم طرف را و این اتفاقات هست و اینها با هم هماهنگ هستند. مثلا می گویم یک بازیکن را می خواهم به بازیکن زنگ نمی زنم، به دلال زنگ می زنم می گویم شما به این بازیکن زنگ بزن ولی مثلا این درصدی که هست، شاید آن بازیکن استرس هم داشته باشد کسی نیاید دنبالش و این حرفها و بیرون بماند، بعد درصدی هم خیلی بیشتر از آن چیزی که باید، آن بازیکن به ایجنت می دهد و آنها تقسیم می کنند بین خودشان. خداکند این نهادهای نظارتی ورود کنند و یک سری مربیان هم اگر واقعا مشکلات مالی نداشته باشند می توانند خیلی این چیزها را کمرنگ تر کنند نه اینکه بگویم خودم، من خداراشکر زمانی که بازی می کردم به همه چیز رسیده ام و الان هم خدا می داند که به خاطر عشق و علاقه و تا حدی تخصصی است که داریم آمده ایم در ورزش فعالیت می کنیم ولی مربیانی هستند که هزار کار می کنند تا یک تیم را عهده دار شوند. همه کار هم می کنند ولی من همینجا در همین رسانه می گویم تا قیام و قیامت تا زمانی که زنده ام از این کارها نکرده و نخواهم کرد فقط هم دنبال این هستم، هرچند که شاید این جمله کلیشه ای باشد، می گویند زکات علم، آموختن است، چیزهایی که یاد گرفته ام را به جوانان انتقال دهم الان هم انقدر خوشحالم و انقدر وجدان راحت دارم، دیده ام دیگر در این فصلی که پارس جنوبی بودم بیشتر حالا در گل ریحان هم بودم چند بازیکن بازی دادم که الان در لیگ برتر هستند و گل هم می زنند، امسال هم خیلی خوشحالم که علاوه بر بازیکنان با تجربه خوبی که داشتیم چند بازیکن جوان را بازی دادم که باقیات و صالحات است برای خود من، به اینها بازی دادم شاید یک مسیر درست برای زندگی شان انتخاب کردم شاید اگر به این مسیر نمی آمدند می رفتند به مسیرهای غلط و نادرست و اکثر فوتبالیست ها هم از قشر ضعیف جامعه هستند، وقتی یک خانواده و دو خانواده را بخواهند ساپورت کنند این برای من بهترین نعمت و اتفاق است.
امیدواریم این اتفاقات نیفتد درفوتبال ما و البته بازیکنان ملی ای که به این رده رسیده اند از این راه ها نبوده و با شایستگی خودشان بوده است. بخش پایانی، ممنون از این گفتگوی جذاب. ولی مگر می شود محمد نصرتی باشد و عکس های خاطره انگیز را مرور نکنیم. جام جهانی 2006 جدال محمد نصرتی و فیگو. اگر یک امضای زیبا هم بکنید ممنون می شوم.
یادش بخیر. آن موقع فیگو جزو 5-6 بازیکن تاپ دنیا بود که اگر خاطرتان باشد از بارسلونا به رئال مادرید رفت و خیلی خیلی معروف تر از کریستیانو رونالدوی الان بود. آن موقع رونالدو جوان اول دنیا بود که در منچستر بود که در این بازی هم بود ولی فیگو جزو شاخص ترین بازیکنان جهان بود.
این هم عکس تیم ملی 2006.
این بازی با پرتغال است چون علی دایی نیست و گل محمدی کاپیتان است.
و این هم یک پیراهن از تیم 2006. ممنون از شما. مطمئنم مخاطبان هم لذت برده اند، اگر حرف پایانی باقی مانده، این شما و این دوربین رسانه طرفداری.
خیلی خیلی تشکر می کنم از شما و همکارانتان، از رسانه خوب طرفداری. امیدوارم روز به روز موفق تر و قوی تر عمل کنید همینطور که الان یک رسانه پرمخاطب هستید، آرزوی توفیق می کنم برای همه شما عزیزان.
ممنون از مخاطبان رسانه طرفداری. تا یک برنامه دیگر، خدانگهدار.
بیشتر بخوانید:
محمد نصرتی در طرفداری: پنهانی از فوتبال خداحافظی کردم، تصادفی مربی شدم