آیا مجیدی می تواند قطبی باشد ؟
اعتماد به نفس یک باور روانی است که به جهت تجربیات موفق گذشته موجب بروز توانایی و استعداد مضاعف در انجام کار می شود .
اعتماد به نفس در ورزش نیز یکی از مهمترین ارکان موفقیت است ، درورزشهای گروهی همانند فوتبال یا والیبال اگر این اعتماد به نفس از غالب فردی به غالب تیمی تعمیم پیدا کند موجب بروز توانایی مضاعف در ایجاد فنون و تاکتیک مناسب و در نهایت منجر به ایجاد روح و میل به پیروزی می شود
مربیان بزرگ در ورزشهای گروهی همواره دو رکن را جهت رسیدن به موفقیت و تداوم آن مدنظر دارند اول : ایجاد اعتماد به نفس و عزت نفس به فرد و به گروه و بوجود آوردن روح برنده شدن و سپس : ساختارسازی
هنر مربیان بزرگ دنیا نیز در خلق و ایجاد این دو رکن اصلی است
در فوتبال ایران نمونه بارز و شاخص این موضوع کی روش بود ، بعد از خروج برانکو ایوانکوویچ در سال 2006 تا ورود کارلوس کی روش به مدت حدودا 4 سال فوتبال ایران با یک افول و عدم خود باوری مواجه شده بود و با تغییر مداوم مربیانی همچون قلعه نویی ، دایی ، قطبی و در مقاطعی منصور ابراهیم زاده و.. دنبال برون رفت از این ناکامی ها بود، این ناکامی ها موجب عدم اعتماد به نفس نزد مربیان ، مدیران و بازیکنان شده بود تا زمانی که کارلوس کی روش آمد – کی روش یک روان شناس بی نظیر بود و دو رکن اشاره شده در بالا را به بهترین نحو و با هر ترفندی بوجود می آورد ، او در ابتدا به بازیکنان یاد می داد اعتماد به نفس داشته باشند ،بزرگ بیاندیشند و به دنبال اهداف والا باشند ( نمونه بارز و شاید آخرین نمونه از هنر او دمیدن اعتماد به نفس به روزبه چشمی بود ، این بازیکن که عملا در تیم باشگاهی خود به یک بازیکن بدون اعتماد به نفس تبدیل شده بود ، درتیم ملی توانست به حیاتی ترین بازیکن تیم در بازی اول جام جهانی تبدیل شود ) بعد از خلق عزت نفس فردی این اعتماد به نفس را همه گیر میکرد و به تیم روح برنده شدن می بخشید .
پس از گذر از این مرحله او شروع به ساختارسازی کرد او ساختاری ساخت که اگر رضاِئیان در راست بود یا غفوری یا اگر محمدی در چب بود یا حاج صفی و یا اگر جلال و پورعلی گنجی در عمق دفاع بود یا چشمی و مجید حسینی یا منتظری و یا اگر رحمتی در چارچوب بود یا رحمان احمدی بازهم هیچ فرقی نمی کرد ، کی روش اگر یازده بازیکن رو بیرون می گذاشت و یازده بازیکن جدید را در زمین می گذاشت بازهم تفاوتی حاصل نمی شد و این بدلیل ساختار و روحی بود که کی روش به کل گروه دمیده بود .
ذکر تمامی این مطالب و مثالها جهت رسیدن به موضوع ناکامی های یک دهه اخیر تیم ریشه دار و محبوب استقلال است که بزرگترین درد و عامل این ناکامی ها عدم اعتماد به نفس نزد کلیه ارکان این باشگاه اعم از مدیریت، مربی ، بازیکن و بالاخص هوادران است بدین ترتیب که هوادران با حتی یک باخت طاقت و صبوری خود را ازدست می دهند . این عدم اعتماد به نفس روح و ذهن کلیه ارکان باشگاه را به هم ریخته و موجب بروز رفتارهای بازدارنده و حاشیه ای برای تیم از جانب مدیران ،مربیان،بازیکنان و بالاخص هوادارن در حساس ترین و حیاتی ترین لحظات ممکن می شود . استقلال ده سال است در مرحله گذر از رکن اول یعنی خودباوری است و هیچگاه و به هیچ مربی ای فرصت رسیدن به رکن دوم یعنی ساختارسازی را نداده است. همه مدیران و مربیان به دلیل عدم اعتماد به نفس و از ترس از دست دادن جایگاه فقط بدنبال نتیجه گرایی در لحظه هستند و فرصت و ذهن آزادی برای آینده نگری و ساختار سازی ندارند .
در این راستا مشابه شرایط فعلی استقلال و حتی وخیم تر را در سالیان قبل در تیم رقیب نیز داشتیم اگر امتیازات کلی بیست دوره لیگ برتر را مشاهده کنید می بینید با اینکه پرسپولیس 5 دوره متوالی قهرمان لیگ شده ولی هنوز در امتیازات کلی 20 امتیاز از استقلال عقب تر است که نشان از وضعیت نامطلوب تیم پرسپولیس در ادوار قبلی لیگ برتر دارد ولی این تیم در2 مرحله دو رکن اصلی فوق الذکر را گذراند -ابتدا افشین قطبی با یک قهرمانی اعتماد به نفس مجدد را بعد از سالها ناکامی به کالبد تیم دمید و نشان داد این تیم ریشه دار همچنان می تواند قدرت شماره یک کشور باشد و مهم تر اینکه موجب آرامش هوادران شد تا خیل هوادارن تیفوسی و احساسی حداقل یکی دو سالی با آرامش و حمایت خود بتوانند پرسپولیس را به پلن یا رکن دوم که همان ساختارسازی است نزدیک کنند . در مرحله دوم پرسپولیس جهت ساخنار سازی معمار خود را روکرد : برانکو ایوانکوویچ
برانکو نیز همچون کی روش روح برنده شده داشت و این روح را رفته رفته در تیم نهادینه کرد همچنین او همچون کی روش یک ساختارساز قهار بود ، او ساختاری را ساخت که اگر ترابی ها ، امیری ها ، طارمی ها ونورالهی و... هم نباشند باز هم تیم تشنه بردن و قهرمانی است این تیم حتی اگر برانکو هم نباشد با کالدرون ، گل محمدی و ...هم راه خود را پیدا کرده ، دروجود این تیم یک چیز نهادینه شده : اعتماد به نفس و میل به پیروزی ...
حال را ه برون رفت دیگر تیم ریشه دارکشور چیست ؟ تنها را برون رفت یک قهرمانی در لیگ برتر است تا در مرحله اول اعتماد به نفس و روح قهرمانی به تیم القا شود و سپس با آرامش و بدون فشار هوادار بتوانند همچون تیم ملی ،همچنین تیم رقیب و همچون سالیان دور خود استقلال با ژنرال جوانشان امیر قلعه نویی به ساختارسازی بپردازند . در حال حاضر فرهاد مجیدی ایفا کننده نقش افشین قطبی است .آیا او می تواند با اولین قهرمانی استقلال را به ساحل آرامش برساند ؟
حسین جعفریان