اصطلاح دابل پیوت یا محور دوگانه به زوج هافبکی اشاره دارد که در یک ترکیب دوتایی کنار یکدیگر قرار می گیرند. در ۴۴۲ های کلاسیک چهار هافبک به صورت خطی بازی می کردند. به مرور زمان این چینش دستخوش تغییر شد و مربیان تصمیم گرفتند علاوه بر استفاده از وینگرهای رونده در طرفین، دو هافبک با ویژگی های متفاوت را در میانه زمین زوج کنند.
ذکر دو نکته ضروریست:
۱- زوج های معرفی شده مخصوص ترکیب ۴۴۲ و ۴۲۳۱ می باشند. هافبک های میانی در ترکیب ۳ دفاعه شعاع حرکتی و شرح وظایف متفاوتی دارند.
۲- فارغ از جنس و سبک بازیکنان در پیوت، بعضی وظایف میان آنها مشترک است.
طرفداری | برای مثال به دلیل باز بودن ترکیب ۴۴۲، هیت مپ دو هافبک معمولا قسمت زیادی از زمین را در بر می گیرد. یا اینکه دو هافبک باید در پرکردن فضا هنگام دفاع به خط دفاع تیم کمک کنند.
دابل ۶
- استفاده از دو هافبک دفاعی تخصصی ( دسترویر )
- مثال ها: باکایوکو - فابینیو ( موناکو ) | میکل - ماتیچ ( چلسی ) | دنیلو پریرا - ویلیام کاروالیو ( پرتغال ) | دکلان رایس - کالوین فیلیپس ( انگلیس ) | رایس - سوچک ( وستهم ) | کرچوویاک - انزونزی ( سویا ) | استروتمن - دروسی ( رم )
- زوجی که بیشتر در تیم های منفعل و پایین جدولی مورد استفاده قرار می گیرد.
این ساختار ایستا و کند باعث میشود تا 6 نفر عقب زمین ثابت بمانند و ضدحملات صرفا با 4 نفر جلوی زمین برنامه ریزی شود. نقطه قوت این ترکیب داشتن میانگین قدی بالا، توانایی دفاعی در حالت ایستا، تخریب بازی حریف، برهم زدن ریتم تیم مقابل با خطاهای متعدد و فیزیک چغر و قلدر در مقابل هافبک های فانتزی تیم های ضعیف تر است.
استفاده از دو دسترویر در تورنومنت های حذفی یا مسابقاتی که تیم اولویتش گل نخوردن است یا می خواهد نتیجه را حفظ کند مناسب می باشد. در مسابقات بلندمدت و طولانی مانند لیگ، به دلیل تقسیم شدن تیم به دو واحد و شرکت تنها ۴ نفر در ضدحملات، بازیکنان جلویی مجبورند دوندگی بسیاری انجام دهند که در نهایت می تواند به فرسودگی و مصدومیت آنها منجر شود.
این ترکیب علاوه بر کم تعداد بودن بازیکنان در حملات و فاصله بسیار زیادی که بین دو واحد تیم ایجاد می کند، مشکل دیگری نیز دارد و آن انفعال بیش از حد است. زمانی که تیم گل دریافت کند، به سختی می توان با دو هافبک دفاعی توپ جلو برد، موقعیت خلق کرد و به بازی برگشت.
6 و 8
- استفاده از هافبک دفاعی تخصصی + هافبک میانی
- دسترویر + باکس تو باکس
- مثال ها : اریک دایر - موسی دمبله ( تاتنهام ) | وانیاما - وینکس ( تاتنهام ) | اندیدی - تیلمانس ( لستر ) | اوریل رومئو - وارد پراوز ( ساوتهمپتون ) | استروتمن - ناینگولان ( رم ) | کاسمیرو - مودریچ ( رئال ) | گابی - کوکه ( اتلتیکو )
- پیوتی با حالت نامتقارن که مناسب تیم های تدافعی با ضد حملات سریع است.
بلاک دفاعی این حالت از استحکام قابل قبولی برخوردار بوده و عملا در حملات با اضافه شدن شماره ۸ تیم و جایگیری شماره ۱۰ در ضلع مقابل سیستم به حالت 433 سوییچ می شود. ضعف این حالت نیز، مشکل بازیسازی و عدم خلاقیت از عقب زمین است. کمک هافبک باکس تو باکس به بالا بردن دوندگی تیم، همچنین توپگیری در حالت ایستا و پویا برای این نوع زوج، از جمله نقاط قوت این چینش محسوب می شود.
دابل ۸
- استفاده از دو هافبک میانی ( باکس تو باکس )
- مثال ها : مک تومینای - فرد ( منچستر ) | آلان - دوکوره ( اورتون ) | کانته - کواچیچ ( چلسی ) | امره جان - میلنر ( لیورپول )
مدل بازی موش و گربه ای، نوعی از بازیست که تاتنهام و لیورپول در سالیان اخیر ارائه داده اند. در این نوع بازی این تیم ها نه خود کنترل گر بازی هستند، و نه به حریف اجازه کنترل بازی می دهند. مدل بازی، بازی بی نظم و آشوب طلب است. توپ دائما بین دو تیم جابجا می شود، اشتباهات فردی بالاست و نمی توان ریتم بازی را در دست گرفت.
استفاده از ۲ هافبک باکس تو باکس در عقب زمین مناسب بازی های موش و گربه ای است. این بازیکنان نسبت به هافبک های دفاعی پویاترند؛ به این معنی که در طول زمین بهتر پا به توپ می شوند و همچنین دوندگی بیشتری انجام می دهند. باکس تو باکس میتواند با توانایی فردیش توپ جلو ببرد، دریبل بزند و خود اقدام به شوتزنی کند.
با این زوج می توان به بازی سرعت خوبی داد و همچنین دوندگی را به کمک دو هافبک میانی بالانس کرد. مشکل این پیوت این است که دو هافبک باکس تو باکس به دلیل ذات پویای خود توانایی تنظیم ریتم بازی را ندارند. بازی با این پیوت تنها زمانی مناسب است که مربی بخواهد بازی نیازمند آشوب و پرس ارائه دهد. همچنین پیوت دابل ۸ در حالت ایستا توانایی دفاعی پایینی دارد و زمانی که به صورت مطلق در دفاع جمع شود بلاک دفاعیش آسیب پذیر است.
مدل ایتالیایی
- رجیستا و محافظ
- مثال ها: پیرلو - گتوزو ( ایتالیا ) | پیرلو - مارکیزیو ( یوونتوس ) | مونتولیوو - کوچکا ( میلان ) | ژابی آلونسو - ماسکرانو ( لیورپول ) | ژابی آلونسو - خدیرا ( رئال ) | پیانیچ - خدیرا ( یوونتوس )
حضور بازیکنانی مانند ژابی آلونسو در کنار ماسکرانو / خدیرا، گتوزو کنار پیرلو و زوج های مشابه در عقب زمین باعث می شود تا از رجیستا که عمدتا توان فیزیکی کمتری برای دوندگی و پتانسیل بیشتری برای مصدومیت دارد، محافظت شود. در این پیوت وظیفه کم کردن فاصله خطوط برعهده بازیکن محافظ بوده و تمام درگیری های فیزیکی نیز به او محول می شود.
زوج مشابه: بازیگردان + باکس تو باکس تخریبی
- مثال ها: تیاگو موتا - متوییدی ( پی اس جی ) | دی یانگ - لاسه شون ( آژاکس ) | بن ناصر - کسیه ( میلان ) | بوسکتس - راکیتیچ ( بارسا )
پیوتی مشابه زوج بالا با این تفاوت که به جای هافبک رجیستا از یک هولدر بازیگردان استفاده می شود. با توجه به اینکه هولدر معمولا توانایی باز کردن گره بازی را از عقب زمین ندارد و زوجش نیز یک بازیکن تخریبی است، هافبک هجومی تیم وظیفه سنگین تری در بازیسازی و ایجاد موقعیت دارد.
هافبک میانی بازیساز + هافبک دفاعی تخصصی
- پلی میکر و دسترویر
- مثال ها: فابرگاس - ماتیچ ( چلسی ) | کروس - کاسمیرو ( رئال ) | پارخو - کوندوگبیا ( والنسیا ) | آلکانتارا - مارتینز ( بایرن ) | کازورلا - ژاکا ( آرسنال )
استفاده از هافبک میانی بازیساز در کنار بازیکنی تخریبی باعث می شود تا پلی میکر بتواند علاوه بر داشتن زاویه دید 180 درجه و مطمئن بودن از پشت سر خود، آزادانه در طول و عرض زمین حرکت کند. پلی میکر تیم در این سیستم به سختی مارک می شود و آزادی عمل زیادی برای بازی سازی دارد. عمده ضعف این سیستم، دوندگی زیاد هافبک بازیساز بوده که در طول فصل فرسوده و مصدوم می شود.
یادداشت ارسالی از: حامد عباس نژاد