.احتمالا فصل 2020/21 یکی از کم فروغ ترین فصول لیورپول زیرنظر یورگن کلوپ بوده باشد اما این بدان معنا نیست که این فصل هیچ صحنه به یاد ماندنی و خاطره انگیزی نداشته باشد؛ اتفاقا بالعکس. این فصل باوجود تمام فراز و نشیب هایش باز هم پر بود از صحنه هایی که هر هوادارای را هیجان زده می کرد. قصد دارم در ادامه به 10 مورد از این صحنه ها که کلوپ و تیمش تجربه کردند بپردازیم:
10_با ژوتا آشنا شوید
استارت گلزنی دیگو پیش تر و از بازی مقابل آرسنال شروع شده بود. جایی که او در ادامه مقابل شفیلد و وستهم (در لیگ) و مقابل میتیلند (در لیگ قهرمانان) گلزن تیمش لقب گرفته بود. اما این مهم بازی قرمزها در چمپیونزلیگ بود که نام او را به عنوان نه یک تعویضی قابل اطمینان، بلکه یک ستاره که شایسته بازی در ترکیب اصلی ست عنوان کرد.
لیورپول در برگامو پنج بار دروازه آتالانتا را باز کرد و دیگو ژوتا با زدن دو گل اول و آخرین گل تیمش، موفق به ثبت هتریک شد.
پس از آن بازی بود که مهاجم پرتغالی اغلب جلوتر از یکی از اعضای خط آتش تیم قرار می گرفت تا تبدیل به عضو ثابت خط حمله تیم کلوپ شود. قطعا هواداران فصل آینده از بودن 4 مهاجم سطح بالا، مطمئن و (امیدواریم) فرصت شناس لذت خواهند برد.
9_جوانان و چمپیونز لیگ
مصدومیت ها شروع شده بود، دست کلوپ بازی به بازی بسته تر می شد، سیستم چرخشی وارد کار شد و به جوانان فرصت چندانی داده نمی شد اما از همان فرصت های اندک به بهترین شکل ممکن استفاده شد.
آژاکس ماه دسامبر به بندر لیورپول آمد و مقابل تیم قرمزپوش شهر به میدان رفت. لیورپولی که غرق مصدومیت بود بازی را 1-0 پیروز شد و آکادمی نقشی اصلی و کلیدی را در این پیروزی و صعود به مرحله بعد لیگ قهرمانان ایفا کرد.
در دروازه کائومین کلهر، سمت راست خط دفاع نکو ویلیامز، در خط هافبک کورتیس جونز و روی نیمکت ویت جروس، لیتون کلارکسون، جیک کین و ریس ویلیامز که دقایق پایانی وارد میدان شد حضور داشتند.
و گل پیروزی بخش؟ ساخته شده در کرکبی - ارسال از نکو ویلیامز و به ثمر رسیدن اولین گل چمپیونزلیگی کورتیس جونز!
8_شروع طوفانی صلاح
اولین هفته مسابقات و صلاحی که آقای گل است! اگر مو فصل را در همان رتبه به پایان می رساند شاعرانه بود اما اینطور نشد. اما او با تیمش سوم شد و با قدرت تمام کنندگی و گل های سه امتیازی اش یکی از عواملی بود که لیورپول را به لیگ قهرمانان فصل آینده رساند.
در روز نخست فصل جدید لیگ جزیره، او در شب پیروزی 4-3 تیم مقابل لیدز با هتریک خود، یادآور استعداد و توانایی هایش بود.
7_تیاگو وارد میشود
معمولا سیاست لیورپول در پنجره نقل و انتقالاتی این است که بازیکنانی با استعداد اما ارزان قیمت را به خدمت بگیرند تا زیر نظر کلوپ تبدیل به بازیکنانی شوند که تشنه بردن جام هستند. اما تابستان سال گذشته آنها کمی از این سیاست فاصله گرفتند و یکی از آن بازیکنانی را به خدمت گرفتند که کاملا در تضاد با طرز فکر مدیریت بود: یک استعداد ثابت شده و در کلاس جهانی که همان سال قهرمان آلمان و اروپا شده بود.
تیاگو از آن دست بازیکنانی است که شاید شم گلزنی بالایی نداشته باشد اما در عوض یک نابغه است که حضورش در میانه میدان می تواند ورق را به سود تیمتان برگرداند. این چیزی بود که از او به ویژه در هفته های پایانی فصل دیدیم تا بار دیگر ارزش خود را به طرفداران نشان دهد.
6_خانه دوم!
دوره ای از فصل وجود داشت که آنفیلد جایی نبود که لیورپول دلش می خواست در آن بازی کند. بدون هوادار، بدون اتمسفر، بدون اعتماد به نفس لازم و در نهایت عدم نتیجه گیری. عملا همان برهه زمانی بود که لیورپول 6 بازی پیاپی در خانه را باخت و در کمال ناامیدی قید کورس قهرمانی را زد.
بنابراین وقتی صحبت از لیگ قهرمانان، ممنوعیت پروازها به دلیل کووید و برگزاری هر دو بازی تیم مقابل لایپزیگ در زمین بی طرف شد، لیورپولی ها خوشحال ترین افراد روی زمین بودند.
حال پس از دو پیروزی 2-0 و قطعی شدن صعود به مرحله بعد لیگ قهرمانان در مجارستان، ورزشگاه پوشکاش آرنا احتمالا همیشه جایگاه ویژه ای در ذهن هواداران لیورپول خواهد داشت. خانه ما در خارج از خانه، درست زمانی که بیشتر از همیشه به آن نیاز داشتیم!
5_گلباران در اولدترافور
اواخر فصل مسیر لیورپول برای صعود به لیگ قهرمانان واضح و سرراست بود: تمام بازی ها را ببرید. در این میان یک مشکل وجود داشت: ما باید به اولدترافورد می رفتیم و کلوپ در قامت سرمربی لیورپول هرگز در آنجا موفق به پیروزی نشده بود. پس از لغو بازی و برنامه ریزی مجدد، سرانجام قرمزها به منچستر رفتند تا مقابل رقیب سنتی صف آرایی کنند.
ما به آنجا رفتیم و در میان نارضایتی برخی هواداران میزبان، سه امتیازی را که به شدت به آن نیاز داشتیم به دست آوردیم. عقب افتادن در اوایل بازی آن هم مقابل منچستر، می توانست یک روز نا امید کننده دیگر را در دفتر 2020/21 لیورپول ثبت کند. اما ژوتا، سپس دو بار فیرمینو و در نهایت صلاح در لحظات پایانی اطمینان حاصل کردند که این فرصتی برای یادآوری لیورپول است.
4_پایان خوب
درست سه بازی بعد ماموریت با موفقیت به پایان رسید. شاید اگر شرایط جور دیگری رقم می خورد، این مورد می توانست در میان سه صحنه به یادماندنی فصل جای بگیرد. اما با توجه به بازگشت به فرم ایده آل تیم و دیدار چلسی و لستر مقابل استون ویلا و تاتنهام، از دست دادن سهمیه لیگ قهرمانان آن هم در روز بازگشت 10,000 هوادار به آنفیلد دور از انتظار بود.
مانه دو مرتبه گل زد تا آخرین دیدار روی هاجسون در قامت سرمربی با شکستش همراه شود و نتایج دیگر بازی ها نیز به گونه ای رقم خورد تا در فصلی که مقطعی کسب سهمیه لیگ اروپا ناممکن و در حد حدس و گمان به نظر می رسید، لیورپول سوم شود.
پایان قدرتمند این فصل، 10 بازی پیاپی شکست ناپذیری تیم در پایان فصل را به دنبال داشت. بهترین فرممان درست در زمانی که بیشتر نیاز را به آن داشتیم و در مقابل دیدگان طرفداران!
3_موشک آرنولد!
پیش از رسیدن به مراحل پایانی فصل، هنوز امیدها در دو جبهه برای قرمزها زنده بود. لیورپول باید در دیدار برگشت مقابل رئال در خانه به میدان می رفت تا بار دیگر معجزه را معنا کند اما پیش از آن و برای باقی ماندن دید مثبت به آن بازی، می بایست در مسابقات داخلی قدرتمند ظاهر می شدیم و از سد استون ویلا می گذشتیم تا هم روحیه برای دیدار پایان هفته مقابل رئال افزایش پیدا می کرد و هم امید به قرار گیری در چهار تیم برتر فصل زنده می ماند.
اما گفتن این کار از انجام دادنش راحت تر بود. چرا که آخرین پیروزی لیورپول در خانه به 26 آذر 99 بازمیگشت، در حالی که باید در 21 فروردین 1400 به مصاف ویلایی می رفت که خاطرات خوشی از دیدار رفت به جا نمانده بود. چهار ماه باورنکردنی بدون پیروزی خانگی در لیگ، آن هم برای تیمی که پیش از آن، بیش از سه سال شکست ناپذیری در لیگ را تجربه کرده بود!
به نظر می رسید دوباره در خانه امتیاز از دست خواهیم داد تا اینکه ترنت بی شک بهترین شوت اگر نه دوران ورزشی خود، بلکه فصلش را در دقایق پایانی روانه دروازه مهمان کرد تا توپ به زیبایی هر چه تمام تر به تور دروازه مارتینز بچسبد.
سه امتیاز کسب شد، آنفیلد دوباره ورزشگاهی بود که توانستیم در آن طعم پیروزی را بچشیم و روحیه جنگندگی و تلاش برای پیروزی بار دیگر به تیم تزریق شد.
.
2_رویای تکرار قهرمانی
باور کنید یا نکنید در یک برهه زمانی هواداران لیورپول در حال رویاپردازی برای تکرار قهرمانی لیگ بودند. این اتفاق درست زمانی افتاد که در اوقات تلف شده بازی مقابل تاتنهام (صدرنشین لیگ در آن زمان) لیورپول صاحب یک ضربه کرنر شد. توپ روی دروازه ارسال شد و روبرتو فیرمینو با جهشی بلند و ضربه سری دقیق توپ را به تور دروازه تیم مورینیو فرستاد تا تیم بهتر برنده شود.
لیورپول، مدافع عنوان قهرمانی، با این پیروزی جای تاتنهام را در صدرجدول گرفت و صدرنشین رقابت ها لقب گرفت. درست سه روز بعد، پر گل ترین پیروزی فصل با برتری 7-0 مقابل کریستال پالاس رقم خورد.
مطمئنا لیورپول آن زمان شکست ناپذیر و بخت اول قهرمانی به نظر می رسید.
1_شگفت انگیز؛همچون آلیسون!
ناامیدی در یک چشم بر هم زدن تبدیل به امید شد، لذت فوتبال بازگشت، شعار ynwa بار دیگر در مستطیل سبز معنا پیدا کرد و قرمزها فهمیدند که ما می خواهیم ادامه دهیم و در جمع چهار تیم برتر قرار بگیریم. بی شک دراماتیک (یا بهتر بگوییم لیورپولی ترین) صحنه فصل!
حضور آلیسون در محوطه جریمه حریف و زدن یک گل بی نظیر با ضربه سر آن هم در 95امین دقیقه بازی به خودی خود یکی از ماندگارترین لحظات نه فقط دوران ورزشی گلر برزیلی، بلکه تاریخ لیورپول بود (هر چه باشد کی پیش می آید که یک دروازه بان برای تیمتان گل بزند؟). اما این گل بسیار خاص تر از این حرف ها بود.
سه امتیاز به جای یک امتیاز، پیروزی برابر یک تیم قعرنشین که کل فصل تبدیل به مشکلی برای تیم شده بود و خوش بینی و امیدی دوباره برای بازی های باقی مانده در پایان فصل! عجب سری!
نظری داشتید کامنت کنید
ممنون🌹