شاید بیش تر از هرکس دیگری در دنیای مربی گری فوتبال ، حرفه چزاره پراندلی در خارج از مستطیل سبز شکل گرفته شده باشد.
وقتی در آغاز چزاره مسئولیت هدایت ویولا را پذیرفت و جانشین بپه لاچینی شد با تیمی مواجه شد که بد بسته شده بود ، اعتماد به نفس پایینی داشت و البته انتظاراتی دور از واقعیت ازشان می رفت . وقتی با این وضعیت مواجه می شوید ممکن است ناخودآگاه یاد عبارت ایتالیایی Ma chi te lo fa fare بیفتید.
ترجمه تمیزش رو بگم میشه : چه کسی تو رو مجبور کرده بود این کار رو انجام بدی؟
و حالا به نظر می رسید که او به همان نتیجه رسیده است و فهمیده است که ارزش ندارد خودش را وارد یه بحران احساسی عمیق سوق بدهد. فیورنتینا نیز چنین چیزی را نمی خواهد، همه بهترین ها را برای پراندلی آرزو می کنند و احتمالاً زمان آن رسیده است که فقط چمن سبز را ببوسد و بازنشسته شود. مشکلی نداره سلامتی و خوشبختی قبل از هر چیز دیگری است و چزاره بیش از حد جنتل من و آقاست که بخواهد دوباره وارد هیاهوی سری آ بشود
فوتبال با چنین اصطلاحات آخرالزمانی مورد بحث قرار می گیرد، با صحبت در مورد، متلک گفتن، تخریب کردن شخصیت، یا هجوم هواداران که بی رحمانه در شبکه های اجتماعی می نویسند یک مربی یا مالک تیم محبوب خود را کشته(نابود کرده) است. به راحتی می توان فراموش کرد این افراد که قضاوت می شوند با همان نقاط ضعف ، انسانی مانند دیگران هستند.
پراندلی شخصی است که به شدت به فیورنتینا اهمیت می دهد و پس از پیروزی مقابل بنونتو اعتراف کرد که احساس خستگی می کند، چرا که گرفتن هر تصمیمی کاملا برای او سخت و سنگین است به این دلیل که این مسئولیت برای او یک شغل ساده نبود پراندلی عاشقانه ویولا را دوست دارد و با دیدن حال بد فیورنتینا از درون نابود می شود.
وقتی او پس از شکست 3 2 مقابل میلان برای مصاحبه مطبوعاتی پس از مسابقه نرسید، نگرانی ها بیشتر شد. پراندلی در هفته های اخیر به نظر خوب نمی رسید این روند روانی و احساسی با سرعت دیوانه وار پیش می رفت و چزاره را در شرایط بدی قرار میداد
شاید او حالا به این نتیجه رسیده باشد که پس از تجربه کوتاه سرمربی گری در والنسیا بهترین زمان برای او بود که از چمن سبز خداحافظی کند
هرگز نباید فراموش کنیم که فوتبال فراتر از یک شغل است. این یک حرفه است، نه فقط شغل. احساس ، شوق وتعهد همه و همه با هم حضور دارند این اولین بار نیست که پراندلی سلامتی را به شغلش ارجحیت میده ، این اتفاق قبلا هم افتاده بود یعنی در سال 2004 زمانی که چزاره به سرمربی گری رم منصوب شد جایی که پیشرفت شغلی قابل ملاحظه ای برایش بود و امکان درخشش بیشتری داشت ، تشخیص بیماری سرطان همسرش باعث شد تا قبل از آنکه چیزی آغاز شود او به یکباره همه چیز را رها کند .
آن زمان چزاره به دلیل اخذ این تصمیم مورد احترام قرار گرفت شاید حالا هم باید همینگونه باشد