«مشکل اینجاست که شما می خواهید آدم خوب قصه باشید. آدم خوب ها هرگز برنده نمی شوند؛ پس درون زمین عوضی باشید». برای این که چنین جملاتی را در جلسه درون تیمی بیان کنید، به شخصیتی قوی همچون ژوزه مورینیو نیاز دارید. تاتنهام سال های سال تیمی بی آزار بود. درست است که آن ها بارها با مائوریسیو پوچتینو تا آستانه قهرمانی در لیگ برتر پیش رفتند ولی وقتی هواداران رقیب پس از تیم خود آرزوی قهرمان شدن شما را دارند، یکجای کار می لنگد. به عبارت دیگر، طی دهه گذشته تاتنهام تیمی بود که فوتبالی زیبا بازی می کرد ولی وقتی قسمت حساس کار از راه می رسید، اوضاع وفق مراد پیش نمی رفت.
دنیل لوی به عنوان مدیری جاه طلب، هرگز حضور مستمر در لیگ قهرمانان اروپا را هدف نهایی خود نمی دانست. او در ابتدای دهه گذشته، دو هدف اصلی برای تیم خود تعیین کرد: مدرن کردن آکادمی باشگاه برای جذب بهترین استعدادهای فوتبالی و بدین ترتیب کاهش وابستگی به خریدهای گرانقیمت و همچنین ساخت ورزشگاهی جدید به جای وایت هارت لین پیر. مشکل اصلی تأمین اعتبار برای این دو پروژه نبود، بلکه لوی انتظار داشت دستیابی به این اهداف به طوری باشد که به عملکرد تیم درون زمین لطمه ای وارد نشود (اتفاقی که قبلا در همسایگی آن ها و برای آرسنال رخ داده بود). پوچتینو با اتکای خود به استعدادهای جوان و قدرت تطبیق پذیری بالایی که قبلا در ساوتهمپتون از خود نشان داده بود، انتخابی عالی برای به دست گرفتن سکان هدایت تیم بود. در واقع او تیمی میان رده را تحویل گرفت و هنگام خروج از باشگاه، آن ها را به فینال بزرگ ترین رقابت باشگاهی اروپا رسانده بود.
اما راه یافتن به تیم های درجه یک اروپایی، به یک مربی تراز اول و ثابت شده در بالاترین سطح نیاز داشت. تصمیم لوی در انتصاب مورینیو به عنوان جانشین پوچتینو (آن هم در حالی که خیلی ها او را یک مربی پایان یافته می دانستند) شاید بزرگ ترین تصمیم او در دوران ریاست بر تاتنهام باشد. مورینیو به عنوان یک شخصیت خاص آمد و تلاش کرد اسپرز را از نو بسازد: این بار با هدف کسب عناوین قهرمانی. او در پایان فصل 20-2019 تاتنهام را به سهمیه لیگ اروپا رساند که با توجه به جایگاه تیم هنگام قطع همکاری با پوچتینو (رده چهاردهم جدول) دستاورد بدی محسوب نمی شد...
![](https://ts7.tarafdari.com/users/user130292/2020/11/22/newfile-4990209.jpg)
جمعه گذشته سالگرد روی کار آمدن مورینیو در تاتنهام بود. یکسال گذشته است و حالا تاتنهام در صدر جدول قرار دارد. تاتنهام تا هفته نهم توانسته است منچستریونایتد را در اولدترافورد در هم بکوبد و همچنین برای اولین بار پس از اکتبر 2016، دو برد لیگ برتری پیاپی برابر منچسترسیتی را جشن بگیرد. در حالی که مورینیو همیشه برچسب «تدافعی بودن» را روی پیشانی خود داشته است، این روزها کمتر کسی می تواند زیبایی های بازی اسپرز و لذت همکاری های چشم بسته زوج هری کین - سون هیونگ مین را انکار کند. در واقع آن ها پس از چلسی (22) هم اکنون با 21 گل زده بهترین خط حمله لیگ برتر را در اختیار دارند. اما این تیم به طرز شگفت آوری، زمانی که توپ را در اختیار ندارد قوی تر هم به نظر می رسد. حالا اگر تیمی موج اول پرسینگ شدید و هوشمندانه تاتنهام را هم پشت سر بگذارد، (همان طور که خود مورینیو در مستند تاتنهام می گوید) همیشه یک خطای فنی می تواند جلوی ضد حمله حریف را بگیرد. در یک کلام، تاتنهام «زشت برنده شدن» را یاد گرفته است.
جدای از تاتنهام، مورینیو هم جان دوباره ای گرفته است: از طعنه به گرت ساوتگیت و مصدومیت رحیم استرلینگ گرفته تا انتقاد از برنامه مسابقات، نشان می دهد که مورینیو به اصل خود برگشته است. زیر نظر پوچتینو، فوتبال زیبای تیم هیچ جامی را به همراه نداشت. مورینیو دید متفاوتی به فوتبال دارد؛ او 11 سرباز را به 11 فوق ستاره ترجیح می دهد (هر چند که کیفیت بازیکنان تاتنهام بر کسی پوشیده نیست). به همین جهت است که دله آلی «تنبل» با وجود تمامی استعداد و پتانسیل خودش، جایی در تیم او ندارد. اگر خیلی ساده بگوییم، تاتنهام فعلی نسبت به دوران پوچتینو پوست کلفت تر، سرسخت تر و محکم تر به نظر می رسد. تیمی که اگر در کنار این ها، دریافت گل های احمقانه را هم کنار بگذارد، به کابوسی برای هر حریفی تبدیل خواهد شد.
تنها 9 بازی از فصل جدید گذشته است ولی تاتنهام بیش از هر زمانی، در حد یک «قهرمان» به نظر می رسد. در فصلی عجیب که استون ویلا مدافع عنوان قهرمانی را گلباران می کند، تیم ها پیش فصل درست و حسابی نداشته اند، هر روز خبر جدیدی از مصدومیت ها و تست های مثبت کرونا می رسد و بازی های خانگی هم به دلیل غیبت هواداران معنای خود را از دست داده اند، هیچ بعید نیست که تاتنهام به اولین جام خود پس از سال 2008 دست پیدا کند. آن هایی که در سال 2016 قهرمانی لسترسیتی را دیدند به خوبی می دانند که لیگ برتر پیش از این آبستن رویدادهای عجیب تر هم بوده است. در چنین شرایطی فرصت برای تاریخ سازی تاتنهام با یک مربی که تاریخ سازی را خوب بلد است، مهیاست. چه کسی می داند، شاید مورینیو خیلی زودتر از حد تصور تاج و تختش را پس بگیرد...