محمد بلبلی در تمرین امروز آبی ها حضور یافت، با لباس شخصی و برای گرفتن رضایت نامه، اما عجیب ترین نکته درباره او تغییر چهره کاملا محسوسی است که به چشم می آمد.
به گزارش طرفداری، محمد بلبلی را از تیم سپیدرود رشت به یاد می آوریم. بازیکن جوان و ناشناسی که توانست نظر علی کریمی را به خود جلب کند و در 9 دیدار پایانی گیلانی ها به میدان برود و برای اولین بار نامش را به فوتبالدوستان ایرانی دیکته کند. در همان چند بازی کاری کرد که کاملا مشخص بود او یکی از سوژه های دعوا بین تیم های لیگ برتری خواهد بود و همین اتفاق هم افتاد. بلبلی خیلی زود در جوی قرار گرفت که بازی های خوبش آن را به وجود آورده بود. او در کوتاه ترین زمان ممکن پس از سقوط سپیدرود از این تیم جدا شد و به اهواز رفت و قراردادی با فولادی ها به امضا رساند اما در کمال ناباوری چند روز بعد از آن نیز با استقلالی توافق کرد و قرارداد دیگری نیز با این تیم امضا کرد. همه این اتفاقات که در عرض چند روز افتاد و در نهایت شکایت سپیدرود، محرومیت شش ماهه او را به دنبال داشت و پس از آن نیز بلبلی هرگز نتوانست بازیکن مهم و موثری برای استقلالی ها شود و به غیر چهار، پنج دیداری که به عنوان بازیکن جانشین برای آبی ها به میدان رفت عملا نه سودی برای خود داشت و نه سودی برای باشگاه! پنجره فولاد را هم بست و تیم اهوازی را هم به دردسر انداخت.
این چند خط از اتفاقاتی که بر بلبلی در فصل قبل گذشت را دوره کردیم تا بدانیم جوان فریدونکناری لیگ برتر پیش از این نیز سابقه جوگیر شدن داشته و عدم اطلاعات کافی از دوران جدیدی که پا در آن گذاشته بود باعث شد تا یک فصل بسیار مهم در دوران ورزشی خود را از دست بدهد. اگر بلبلی فریب دلال های اطرافش را نمی خورد و بدون رضایت سپیدرود با فولاد قرارداد نمی بست، چند ماه محروم نمی شد و در لیگ نوزدهم می درخشید.
امروز اما این بازیکن برای اولین بار پا به تمرین آبی پوشان گذاشت و در حالی که انتظار می رفت همان جوانک مو فرفری لاغر اندام فصل قبل را ببینیم با چهره ای روبرو شدیم که بی اغراق اگر او را در حال صحبت با پرویز مظلومی و محمود فکری ندیده بودیم، تصور اینکه این همان بلبلی فریدونکنار، همان پدیده سپیدرود و همان جوان شمالی است برای ما سخت بود.
موهای فرفری که حالا کوتاه شده بودطوری که در دست نیاید، محاسن به مراتب بیشتر از قبل، لباس های کاملا متفاوت نسبت به ابتدای حضور در پایتخت، کبودی زیر چشم و زخم چسب کاری شده روی شقیقه و ابروی همان چشمی که کبود شده است بیشتر از این که او را به عنوان همان پدیده فریدونکناری به یادمان بیاورد، بیشتر شبیه به یک فایتر بی اعصاب کرده که نشان می داد به روحیات آن جوانک ساده و مو فرفری، به مقدار زیادی عصیان اضافه شده و البته دغدغه هایی که جز ابتدایی ترین عوارض عضویت در تیم های بزرگ است که اگر مدیریت نشود خیلی راحت نفر مورد نظر را در میان حواشی فوتبال محو می کند.
این مطلب بدون هیچ قصد و غرضی درباره تفاوت های زیاد ایجاد شده در چهره پدیده مورد نظرمان به نگارش درآمده تا شاید کمی بلبلی را به یاد همان بازیکنی که قاپ علی کریمی را دزدید و در ترکیب سپیدرود به میدان می رفت، بیندازد. بازیکنی که دلمان می خواهد باز هم او را در بازی های لیگ برتر و البته درخشان ببینیم. ما بلبلی خودمان را می خواهیم، همان فوتبالیست با استعداد که سر خواستنش در لیگ برتر دعوا بود.
پی نوشت: زخم صورت بلبلی می تواند به خاطر سانحه رانندگی باشد. بازیکنان استقلال به شوخی به او می گفتنند باز دوباره ماشین چپ کردی... این توضیح را نوشتیم که سوتفاهم ایجاد نشود، چراکه هدف از این متن، کوبیدن یک جوان نیست، تلنگری است به یک پدیده ناب فوتبال ایران که هنوز هم می تواند ستاره باشد.