تکه هایی از بخش آمادهسازی:
مهمترین ویژگی سیستم ما، تمرین بود. هر اتفاقی که قرار بود عصر شنبه رخ دهد، پیشتر در زمین تمرین اتفاق افتاده بود. اگر قرار باشد دوباره سرمربی شوم، چیزی که بیش از همه روی آن تمرکز میکنم، رفتار بازیکنان در جلسات تمرین خواهد بود. اگر تمرین را جدی بگیرند و استعداد و عزم لازم را دارا باشند، باید منتظر اتفاقات خوبی باشید.
فردای روز مسابقه، بازیکنان برای ریکاوری، ماساژ و جکوزی میآمدند. روز دوشنبه جلسه کامل تمرینی داشتیم و اگر قرار بود در طول هفته بازی کنیم روز سهشنبه به آمادهسازی قبل از مسابقه اختصاص داده میشد. پنجشنبه هم روز استراحت بود.
من قوانین تمرین را مشخص میکردم. وقتی در سال ۱۹۹۹ استیو مک لارن، تمرین یونایتد را بر عهده گرفت، کارش را به شکلی مشخص برایش توضیح دادم. او قرار بود تمرین را هدایت کند اما توجیهش کردم که در هر جلسه، پشتکار، تمرکز، و تعهد میخواهم.
با گذر سالیان، سیستم چنان قابل درک شد که دستیارانم دیگر نیاز به یادآوری های من نداشتند. وجود بازیکنانی که سالهای سال عضو ثابت باشگاه بودندبه این موضوع کمک میکرد. این بازیکنان ارزش های مرا درک میکردند. بازیکنان مسن به صورت خودکار این ارزش ها را به بازیکنان جوان و یا جدید منتقل میکردند.
یادم نیست که در دوران کاریم، چند بار مرا متهم به خوش شانسی کردهاند؟! البته مواقعی بوده که بخت با ما یار بوده؛ در دنیای فوتبال همیشه پیش میاید.با این حال در موفقیت های ما، آمادهسازی نقش بسیار بیشتری از شانس داشت.
۳۶ ساعت مانده به یک بازی، تمرینات ما، ضرباهنگ خاصی پیدا میکرد. قبل از هر تمیرن ویدئوی کوتاه و فشرده ای از تیم رقیب به بازیکنان نشان میدادیم. بیشتر دوست داشتم بر نقطه ضعف حریف دقت کنیم تا نقطه قوتشان. راز پیروزی حمله و از پای درآوردن حریف است؛ بنابراین همیشه روی نقاط ضعف حریف دقت میکردیم تا هم آنها را ضعیف جلوه دهیم و هم به خودمان روحیه بدهیم.