تیم ملی در مبهمترین وضعیت خود قرار دارد و پس از فسخ قرارداد ویلموتس به نظر میرسد برانکو ایوانکوویچ سرمربی آینده تیم ملی باشد. بد نیست در قالب چند سوال، بعضی از مسائل تیم ملی را بررسی کنیم:
1- آیا سرمربی تیم ملی باید خارجی باشد؟
در شرایط معمول حضور یک سرمربی معتبر و صاحب کارنامه در فوتبال ایران اتفاق مثبتی است اما در شرایط فعلی و مشکلات اقتصادی کشور که فوتبال ایران را فقیرتر از قبل کرده، شاید انتخاب سرمربی خارجی به صلاح نباشد. با توجه به اینکه یک مربی معتبر در سطح بینالمللی قیمت پایینی ندارد و همینطور ارزش پایین ریال در برابر دلار، انتخاب سرمربی بزرگ خارجی هزینه سنگینی برای فوتبال ایران دارد، این موضوع در کنار محدودیتهای ناشی از تحریمهای بانکی فدراسیون را برای تأمین بودجه این انتخاب دچار مشکل میکند. شکی نیست که هدف فدراسیون فوتبال و البته مقامات بالاتر مانند وزارت ورزش از به خدمت گرفتن مربی خارجی برای تیم ملی، بیش از آنکه فنی باشد، حاشیهای و تا حدی سیاسی است. یعنی استفاده از ویترین تیم ملی برای کماثر نشان دادن تحریمها و فشارهای اقتصادی. به عبارت بهتر پز عالی و جیب خالی! نکته جالب دیگر این است که فدراسیونیها ویلموتس را به خاطر پیگیری مطالباتش سرزنش میکنند. برادران عزیز وقتی قرارداد میبندید باید به آن پایبند باشید و دوران کدخدامنشی و من بمیرم و تو بمیری مدتهاست به تاریخ پیوستهاست.
2- آیا ویلموتس گزینه مناسبی بود؟
ویلموتس بیش از آنکه به عنوان سرمربی نام معتبری داشته باشد، اعتبارش را مدیون دوران فوتبالش است. نتایج او به عنوان سرمربی درتیم پرستاره بلژیک متوسط بود و در ساحل عاج ضعیف. با این حال در صورت انگیزه بیشتر خودش، صبر بیشتر فوتبال ایران و عدم وجود مشکلات اقتصادی شاید تیم ملی ایران میتوانست سکوی پرتاب مرد بلژیکی باشد. در واقع ویلموتس همانند استراماچونی، یک هندوانه دربسته بود؛ ممکن بود مانند مرد ایتالیایی موفق باشد و یا شاید یک ناکام بزرگ. با این حال اما تنها نکته قطعی ماجرا این بود که او لیاقت چنین رقم بالای قراردادی را نداشت.
3- آیا برانکو گزینه مناسبی برای تیم ملی است؟
اگر قرار به انتخاب سرمربی خارجی برای تیم ملی باشد برانکو بهترین گزینه است. پروفسور کروات به عنوان یکی از موفقترین خارجیهای فوتبال ایران، دارای کارنامه درخشانی است و از فوتبال ایران هم شناخت کافی دارد. اما روال انتخاب برانکو برای تیم ملی پر از عیب و ایراد است. اولین ایراد همین است که شما با یک سرمربی گرانقیمت مانند ویلموتس قرارداد ببندید و در تأمین پول برای پرداخت قسط اول قراردادش هم عاجز باشید و ظرف کمتر از یکسال با او فسخ قرارداد کنید و سراغ گزینه دیگری بروید. این عدم ثبات قطعا به تیم ملی لطمه میزند. ایراد دوم اما نحوه مذاکرات با برانکوست. به نظر میرسد از جمله شروط توافق با برانکو پرداخت طلب او از باشگاه پرسپولیس باشد. شرطی هیچ منطقی ندارد. کدام عقل سلیمی میپذیرد که شرط توافق با یک تیم ملی، پرداخت طلبهای سرمربی جدید از باشگاهها و قراردادهای قبلیاش باشد؟؟
4- برانکو (در صورت توافق) چه چالشهایی در تیم ملی خواهد داشت؟
در درجه اول همان مشکلات اقتصادی مطرح خواهد بود، چرا که قطعا رقم قرارداد برانکو به ریال، بالا خواهد بود و فدراسیون باید آن را تأمین کند، دومین چالش، مشکلات حاشیهای احتمالی برانکو با بعضی از بازیکنان فعلی تیم ملی خواهد بود. بازیکنانی مانند سردار، طارمی، رضائیان و.... و سومین چالش بازگرداندن نظم، سازماندهی و انگیزه به ترکیب فعلی تیم ملی خواهد بود.