مطلب ارسالی کاربران
ماجرای «یک قتل کامل»
پیشنوشت: این مطلب یک هفته پیش نوشته شد ولی دقیقاً زمان انتشار آن، با گرانی بنزین و اولین شب قطعی اینترنت مقارن شد.
***
به نظر من در ماجرای اختلافات کیروش و برانکو و وضعیت فعلی تیم ملی، پرسپولیس بیش از هر باشگاه و شخص دیگری بازی خورده است. موفقیتهای کیروش تیم ملی رو از دست وزارت ورزش خارج کرده بود. هرچه تیم ملی با کیروش بهتر نتیجه میگرفت نفوذ دولت در فدراسیون کمتر میشد و این چیزی بود که خوشایند وزیر نبود. باید نام کیروش از نیمکت تیم ملی حذف میشد اما سئوال این بود: «چه کسی جایگزینش بشه؟» پاسخ با پای خودش به ایران آمد: برانکو ایوانکویچ!
به برانکو گفته میشه اگر کیروش به هر دلیلی بره یا برکنار بشه، حاضره هدایت تیم ملی رو به عهده بگیره؟ پیشنهاد وسوسه انگیزیه برای مربیای که یک مأموریت ناتمام تو این تیم داره، به علاوه این مسئله کمک میکنه با وزیر برای پرسپولیس چانهزنی کنه. ایوانکویچ قول همکاری میده. کیروش اونقدر باهوش هست که بدونه تیم آقای وزیر چه نقشهای دارند و گزینهی سلطانیفر چه کسیه؛ ولی اونقدر با سیاست نیست که از راه دیگهای جز مقابل برانکو قرار گرفتن وارد عمل بشه. انتقاد برانکو از تعطیلیهای لیگ و مخالفت با زودتر از موعد در اختیار گرفتن بازیکنان، از سمت کیروش نوعی دسیسه برای خالی کردن زیر پاش تلقی میشه و با رخ دادن ماجرای اردوی امارات و صحبتهای عجیب برانکو مبنی بر مقصر خوندن کیروش برای ناکامی احتمالی پرسپولیس، آتش اختلاف بین دو مربی داغتر میشه.
بعد از جام جهانی، و افزایش محبوبیت کیروش، کار سخت میشه. اینجاست که برانکو که میدونه کیروش کسی نیست که حرفی رو تو دلش نگه داره، نقش خودشو درست بازی میکنه و در لفافه صحبتهای کیروش به خاطر انتقاد از وضعیت فیزیکی و فنی بازیکنای لیگ رو مسخره میکنه. این صحبت در حالی مطرح میشه که تا قبل از جام جهانی، خود پرسپولیسیا به طعنه سیدجلال رو به جای بیرانوند دروازهبان پرسپولیس میدونستن و همه از دعوت چشمی به تیم ملی و عدم دعوت حسینیهای استقلال و پرسپولیس شاکی بودن. جام جهانی آغاز میشه و بازیکنان تیم ملی، چند سطح بالاتر از سطح فوتبالی خودشون در تیمهای باشگاهیشون ظاهر میشوند، بازیکنانی با روحیهای متفاوت، توانی مضاعف و نظم تاکتیکی مشخص.
ترفند تمسخر و انتقاد جواب میده و کیروش با انتقاد بیموقع از صحبتهای برانکو و پرده برداری از نیت اون، پرسپولیسیها رو مقابل خودش میبینه. در این میان صدا و سیما و به ویژه جواد خیابانی و عادل فردوسیپور که برنامههای ویژهی جام جهانی در شبکه ورزش و سوم سیما رو اجرا میکنند، آتش انتقاد رو به سمت کیروش میگیرند. کیروش تنها در مقابل بیش از نیمی از طرفداران فوتبال در ایران و وزارت و برانکو قرار میگیره. طرفداران استقلال هم، دلسوختهی کیروش نیستند، اونها فقط از ناکامیهای تیم محبوبشون در مقابل پیروزیهای رقیب دیرینه، سوگلی شدن پرسپولیس در وزارتخونه و کارشکنی در استقلال و پس زدن این تیم از سمت نمایندهی ورزشی دولت ناراحتند و کیروش رو ابزاری برای درآوردن حرص طرفدارهای رقیب میدونن. تا برگزاری جام باشگاهها، انواع کارشکنیها در تیم ملی انجام میشه و با اشتباه عجیب خط دفاعی، گویی امداد غیبی برای وزیر و برانکو رخ میده.
کارلوس کیروش برکنار میشه، اما تیم دولت میدونه ورود برانکو به تیم ملی بلافاصله بعد از کیروش، همه رو حساس خواهد کرد. به بهانههای مالی برانکو که تا دیروز عاشق پرسپولیس بود و مشکلی با عدم پرداختها نداشت، از این تیم جدا میشه و در کمال تعجب، چند ماه بعد به دلیل کسب نتایج ضعیف و پس از بهانههای گیریهای متعدد در مورد شرایط نامناسبش در باشگاه جدیدش، از باشگاه الاهلی، اخراج میشه. این در حالیه که امکانات و شرایط تیمهای عربی به مراتب بهتر از تیمهای ایرانیه و برانکو در ایران کمتر لب به شکایت باز کرده بود.
از سوی دیگر، با فشار وزارتخونه و جیب خالی فدراسیون، ویلموتس بیتیم با قراردادی نسبتاً سنگین، با بندهایی که دهان او رو مقابل رسانهها میبنده، و با مساعدت مالی وزارت ورزش، سرمربیگری تیم ملی رو به عهده میگیره. مربیای که از ابتدا نسبت به توانمندیش برای موفقیت در تیم ملی تردیدهای بزرگی وجود داشت.
حالا سناریوی تیم سلطانیفر و داورزنی با موفقیت به پردهی آخرش رسیده. تیم ملی در آستانهی حذف از دور انتخابی جام جهانی قطره و برانکو ایوانکویچ فاصلهی چندانی تا نشستن بر روی نیمکت این تیم و بازگرداندن قدرت و نفوذ وزارت ورزش در تیم ملی نداره. این مهم در حالی رخ میده که با اوضاع اسفبار تیم ملی، حتی مخالفین برانکو و طرفداران کیروش هم، چندان از بازگشت مربی کروات به تیم مالی، ناراحت نخواهند شد و او میتونه با خیال راحت و بدون احساس سایهی سنگین کارلوس کیروش، تیم ملی رو هدایت کنه.