طرفداری- هلندی ها رابطه عاشقانه دیرینهای با فوتبال دارند. با نگاهی گذرا به سالنامه های تاریخ فوتبال، کاملا می شود متوجه شد که لحظات پرشکوه و باعظمت تاریخ فوتبال هلند، قابل کتمان نیست. از چرخش و گل مسحور کننده دنیس برکمپ برای آرسنال مقابل نیوکاسل و کلاس بازی فوق العادهاش مقابل آرژانتین در جام جهانی 1998 فرانسه تا والی مارکو فان باستن مقابل شوروی سابق در فینال یورو 88. یوهان کرایوف، خود از موفقیت های هلند دهه 70 الهام گرفته بود. در هلند، فوتبال ظرافت و زیبایی خاصی دارد و می توان گفت یک هنر و عشق خاصی است.
در واقع آژاکس مترادف تیم ملی فوتبال هلند است و هر سیستمی پیش از ورود به هلند، در فیلتر آژاکس رد شده است. می توان گفت موفق ترین مربیان تاریخ فوتبال هنلد، یک بار گذرشان به آژاکس افتاده است. با این وجود موفق ترین مربی تاریخ هلند از جنس آژاکس نیست بلکه از رقیب ازلی و ابدی آژاکس، پی اس وی آیندهوون است. هدایت آیندهوون به سمت فتح لیگ قهرمانان اروپا و کسب 11 جام در لیگ داخلی هلند با آیندهوون، مهر تاییدی بر اعتبار مردی به نام گاس هیدینک است. با اینکه برخی به سبب حضور هیدینک در کشورهای مختلف و گاهی ناکامی، نام وی را «مرد ماجراجو» گذاشته اند اما هیدینک نامش را در تالار مشاهیر فوتبال هلند ثبت کرده است.
پیش از فینال، دیامانتینو، کاپیتان بنفیکا مصدوم شد. همین عامل سبب شد بنفیکا محتاط تر بازی کند. بری و آرل در مورد آن دیدار می گویند: «واقعا بازی خوبی نبود. هردو تیم با احتیاط بازی کردند اما تا آخر ضربات پنالتی، هیجان بسیار زیادی را تجربه کردیم.» بازیکنان آیندهوون حتی یک پنالتی را از دست ندادند تا در نتیجه 6-5 پیروز بازی شده و به عنوان پادشاه اروپا خودشان را معرفی کنند. این سه گانه بی نظیر که معمار اصلیاش کسی نبود جز گاس هیدینک، همه را یاد تاریخ سازی سلتیک 1967 و آژاکس 1972 می انداخت. هیدینک به این چیزها دل خوش نکرده بود. او می خواست کاری کند آیندهوون برای سالیان سال از کاپ های قهرمانی جدا نشود به همین دلیل در تابستان روماریو که در رقابت های المپیک بسیار درخشیده بود به خدمت گرفت. در همان فصل توانستند به سومین قهرمانی پیاپی لیگ دست یابند. گاس هیدینک در این سن، اسطوره و تاریخ ساز شده بود.
در رقابت های KNVB Beker، گاس هیدینک این بار با روماریو کار بسیار ساده تری برای فتح قهرمانی های متعدد داشت. آن ها مقابل خرونیخن چهار گل زدند و چندین گل هم نزدند تا با اقتدار جام را بالای سر ببرند. این دومین دوگانه داخلی هیدینک در آیندهوون بود. همه این دستاوردها در دو فصل و خرده به دست آمده بود. با این حال رقابت های بین قاره ای، قرار بود برای هلندی ها سخت تر از آنچه باشد که تصور می شد. در این حین آیندهوون به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد لیگ قهرمانان اروپا شد. آن ها پیش از آنکه توسط رئال مادرید از دور رقابت ها کنار بروند، در مجموع دو دیدار رفت و برگشت پورتو را 5-2 مغلوب کرده بودند.
به همان اندازه که در مسابقات لیگ قهرمانان اروپا ضربه سخت و مهلکی دریافت کردند، به همان اندازه اوضاع در رقابت های بین قاره ای به فاجعه تبدیل شد. در مقابل ناسیونال که تحت هدایت سانتیاگو استولازا به تیم مستحکمی تبدیل شده بود، به تساوی 2-2 رسیدند. مشخصا در ضربات پنالتی بود که شاگردان هیدینک خودشان را حذف شده دیدند. حذف از دو رقابت مهم، برای هیدینک مشغله فکری شده بود. حتی با این اوصاف هم هیچکس نمی توانست به هیدینک ایرادی بگیرد زیرا او ثابت کرده بود یکی از مربیان درخشان نسل آینده است و انتقاد از وی، فقط حماقت را نشان می داد.
قبل از فصل 1989/90 که پایان نخستین دوران هیدینک در باشگاه بود، کومان به بارسلونا فروخته شد. جدایی او، احساسات را جریحه دار کرد و همه را یاد جدایی گولیت انداخت. مشخصا آیندهوون نتوانسته بود جای خالی او را پیدا کند و حتی درخشش روماریو، آن خلاء بزرگ را پر نکرده بود. در نهایت این امر آن ها یک قدم رو به عقب برداشتند. گرچه تیم هیدینک یک جام حذفی دیگر کسب کرد که به لطف پنالتی استن والکس به کلکسیون افتخارات افزوده شد. هم زمان با افت آیندهوون، در این دوران بود که نوید ظهور یک آژاکس قدرتمند توسط لوئیس فن خال را شاهد بودیم. آن ها با دنی بلیند، برکمپ و برادران دی بوئر، پر سر و صدا می آمدند.
این بار تیم هیدینک که ضعیف تر از فصل قبل بود، در رقابت های اروپایی در مرحله یک چهارم نهایی 3-1 مقابل بایرن مونیخ شکست خورد تا یک ناکامی دیگر را تجربه کند. در لیگ هم آن ها مقابل آژاکس کم آوردند و بدین ترتیب، گاس هیدینک، پس از 153 بازی و کسب 104 پیروزی و 7 جام برای آیندهوون کارش را در این تیم تمام شده دید. خیلی زود او تبدیل به پرمشتری ترین سرمربی کل اروپا شد. در سال های آتی و مخصوصا در دهه 90، او هدایت فنرباحچه، رئال مادرید، والنسیا و رئال بتیس را برعهده گرفت که البته با موفقیت هایی همراه بود.
گاس هیچوقت روزهای فوق العادهاش در پی اس وی آیندهوون را تجربه نکرد اما در عرصه بین المللی به موفقیت های خوبی دست یافت. بردن کره جنوبی به مرحله نیمه نهایی جام جهانی 2002، کاری بس بزرگ بود. پس از ترک آیندهوون، این بزرگترین دستاورد هیدینک محسوب می شد. پس از اینکه تمام این ماجراها تمام شد، هیدینک به خانه معنوی خود بازگشت. با داشتن استعدادهایی مثل مارک فن بومل، یان ونگور و ماتیا کژمان که در کنار آرین روبن و پارک جی سونگ هارمونی خوبی درست کرده بودندف یک بار دیگر به موفقیت های فراموش نشدنی دست یافت. آن ها پس از 1990، بار دیگر طعم قهرمانی در اردویزه را چشیدند و تعداد قهرمانی های او با این تیم هلندی در لیگ هلند به چهار رسید.
در نیمه نهایی جام حذفی، تیم هیدینک مقابل اوترخت شکست بدی خورد تا دیگر خبری از دوگانه های قاطعانه نباشد. در لیگ قهرمانان اوضاع از رقابت های داخلی هم بدتر بود. شاید آن ها دیگر نمی توانستند جام اروپایی فتح کنند و این حقیقت برای هواداران تلخ بود. متاسفانه فصل بعد قرار بود تلخ تر هم باشد. اولین فصل بدون جام هیدینک در آیندهوون در این رابطه شش ساله، دردناک بود. در لیگ قافیه را به آژاکس واگذار کردند که با شش امتیاز بیشتر، قهرمانی را از آن خود کرد. در یک چهارم نهایی جام حذفی هم مقابل بردا شکست خوردند. تیم گاس که آن فصل باید در جام یوفا بازی می کرد، مقابل نیوکاسل بابی رابسون شگفت زده شد و از دور رقابت ها کنار رفت. نشانه های پیشرفت در تیم دیده می شد اما نتایج اصلا خوب نبودند.
در آن دوران ژوزه مورینیو تازه کارش را در چلسی آغاز کرده بود. او نیاز به یک مربی داشت و پیت ده ویزر از پی اس وی، گزینه ایده آلی به حساب می آمد. این انتقال برای هردو باشگاه تاثیرات زیادی گذاشت. آرین روبن و ماتیا کژمان از هلند به لندن رفتند اما با وجود این تغییرات، آیندهوون قادر بود دوباره خودش را بسازد. لیگ اولین اولویت آن ها بود. آن ها یک بار دیگر با 10 امتیاز اختلاف فاتح لیگ شدند تا هیدینک دوباره خودش را ثابت کند. در فینال جام حذفی هلند، نوبت به نابودی ویلم بود تا پس از باخت 4-0 به قهرمانان لیگ، قهرمانی آن ها را در جام حذفی هم تماشا کنند.
از بین تمام مربیان موفق هلندی که در تاریخ نامی برای خود دست و پا کرده بودند، هیچکس به موفقی گاس هیدینک در آیندهوون نبود. گاس بهترین بود و شاید گاهی لحظات دشواری را تجربه کرده باشد اما همیشه در اوج بود. چه کسی می توانست آیندهوون بدون روبن و کژمان را فقط با جفرسون فارفان و ده مارکوس بیزلی تقویت کند؟ جواب ساده است؛ گاس هیدینک. در لیگ قهرمانان آن ها با عبور از آرسنال و موناکو به سدی به نام آث میلان رسیدند. گل های آندری شوچنکو و یان دال توماسون، همه چیز را به یک ماموریت غیرممکن تبدیل کرده بود اما با هیدینک غیرممکن معنایی نداشت.
آیندهوون با گل های پارک و کوکو، همه چیز را به تساوی کشاند. گل دیرهنگام ماسیمو آمبروزینی با وجود آنکه توسط گل دوم کوکو جبران شد اما جواز صعود روسونری به مرحله بعد را امضا کرد. با وجود حذف، آیندهوون احترام فوتبال دوستان را کسب کرد زیرا مقابل تیمی چون میلان ایستاده بودند. در فصل بعد هیدینک در آیندهوون، مارک فن بومل به بارسلونا و پارک جی سونگ به منچستریونایتد پیوستند اما آن ها باز هم توانستند با 10 امتیاز اختلاف قهرمان اردویزه شوند و این ششمین و آخرین جام قهرمانی هیدینک در لیگ هلند بود. تیم های گاس در عین ارائه بازی جذاب، از لحاظ دفاعی هم عالی بودند.
گاهی مربیانی ظهور می کنند که کارهای دفاعی را در اولویت قرار می دهند اما تیم گاس هیدینک با اینکه یکی از بهترین و چشم نواز ترین بازی های اروپا را به نمایش می گذاشت، از لحاظ ساختار دفاعی هم یکی از بی نظیرترین سیستم ها را خلق کرده بود. شاید گاس هیدینک به عنوان یک سرمربی بین المللی به یاد آورده شود و شاید هرگز در رده افرادی چون رینوس میشل، یوهان کرایوف و لوئیس فن خال به یاد آورده نشود اما نباید فراموش شود که او موفق ترین مربی در هلند است. تیم هایی که او با قدرت خاص ذهنش می ساخت، برخلاف قواعد و شانس ها، قادر بود همه را متعجب سازد. شاید هیدینک نتوانسته باشد سبک خاصی به فوتبال ارائه کند اما او لایق احترامی است که فقط بزرگترین مربیان تاریخ فوتبال استحقاقش را دارند.
به قلم Michael Gallwey برای وبسایت Thesefootballtimes