اسم فیلم:Schindler's List(شیندلر لیست)
کارگردان:استیون اسپیلبرگ
بازیگران: لیام نیسون،بن کینگزلی،رالف فاینز و...
سال ساخت:1994
خلاصه:اسکار شیندلر که تاجری معمولی است که عضو حزب نازی میباشد، به خاطر طبع خوشگذران و عیاش خود و با توجه به دوستی بین او و مقامات رده بالای ارتش که بیشتر به خاطر سخاوت وی است، موفق میشود کارخانهای را با پول یهودیانی که در خفا با آنان شریک شده بخرد. سپس با توجه به همین روابط خود یهودیان را به عنوان کارگر در کارخانه اشتغال میدهد. رفته رفته این راه فراری برای بعضی از یهودیان میشود
چه کسانی این فیلم را ببینند: اگر اندک حوصله ای داشته باشید از این فیلم خوشتون میاد به شخصه نمیتونم تصور کنم چجوری میشه ی نفر از این فیلم بدش بیاد
نظر نویسنده پست درباره فیلم:یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای جهان! و بهترین فیلم استیون اسپیلبرگ بزرگ نمایشی از یک تغیر بزرگ نمایشی از اینکه چگونه میتوان در یک جهنم وحشتناک بهشتی برای زندگی ساخت!!
این فیلم هیچ نقطه ضعفی ندارد همه چیز توی اوج قرار داره بازیگری کارگردانی شخصیت پردازی فیلم برداری نور پردازی تدوین طراحی لباس و صحنه همه بی نظیره و میشه گفت مستحق ۷ جایزه اسکاری که گرفته بوده
ما شخصیتی رو به رو هستیم که باید تغیر کنه و این تغیر به زیبا ترین ششکل ممکن به تصویر کشیده میشه اسکار شیندلر عاشق زن ها و دختر های جوان هست!!اون سکانس کمدی که اسکار شیندلر باید ی منشی برای خودش انتخاب کنه را یادتون بیاد سکانسی که هم ی جورایی کمدی کلاسیک را به یاد ما میاره و هم ی سکانس بسیار خوب برای معرفی شخصیت اسکار شیندلره جایی که حاضر نمیشه انتخاب کنه و همه اونا را استخدام میکنه و این عشق قراره وسیع تر بشه یکم جلوتر بریم برسیم به اون سکانسی که شیندلر دختر یهودا میبوسه اون سکانس شاهکار تدوینه سکانسی که ترکیب کتک زدن هلن توسط آمون گات و بوسیدن دختر یهود توسط اسکار شیندلره آمون گات هم فردیست که زن ها را دوست داره و هلن دختر زیبای یهود دل آمون را برده اما تعصبات نژاد پرستانه آمون بهش اجازه نمیده حتی در خفی هم هلن را ببوسه اما شیندلر عبایی از بوسیدن یهودی حتی جلو چند افسر آلمانی نداره جلو تر بریم جایی که شیندلر به خاطر یک زن و خواهش ها و التماس هایی که زن داره بالاخره قبول میکنه پدر و مادر اون زن را نجات بده اولین باری که یک نفر به شیندلر میگه که تو آدم خوبی هستی و شیندلر به شدت نسبت به این جمله واکنش نشون میده جلو تر بریم داستان اون دختر کوچولوی فیلم که تنها عنصر رنگی توی فیلمه ی جورایی همین قرمز کچیک فیلم درنهایت باعث میشه تغیر بزرگی رخ بده و تمام فیلم رنگی بشه و دیگه خبری از اون سیاه سفید و بی رنگی حزن انگیز فیلم نباشه بعد از اون داستان شیندلر متحول شده دیگه چندان علاقه ای به کارایی که قبلا انجام میداد نداره و در نهایت اسکار شیندلر تصمیم میگیره جون ۱۲۰۰ یهودی را نجات بده و در آخرین سکانسی که ما از شیندلر میبینیم برای اینکه چرا جون آدمای بیشتری را نجات نداده گریه میکنه سکانسی که بی نهایت تاثیر گذاره و اشک هر انسانی را درمیاره در تاریخ سینما هیچوقت تغیر شخصیت اول داستان اینقدر خوب و شاعرانه نشون داده نشده
اما عناصر دیگر فیلم فیلم برداری بی نظیر کامینسکی که هر بیننده ای را به وجد میاره فیلم تو سکانس هایی که میخواد استرس و دلهره را به بییننده القا کنه از دوربین روی دست استفاده میکنه و در صحنه هایی که قراره ما بیشتر با شخصیت ها آشنا بشیم از دوربین ثابت استفاده شده به نور پردازی فیلم دقت کنید سکانسی که ایزاک اشترن داره اون لیست زندگی را تایپ میکنه را به یاد بیارین یک درس نور پردازی و فیلمبرادری برای هرسینمادوستیه و تدوین شاهکار فیلم که فقط کافیه سکانس کشتن اون یهدی که نتونست وان حموم را تمیز کنه توسط آمون را به یاد بیاریم فیلم حتی در دیالوگ هم بی نظیره دیالوگ های بی نظیری که اسپیلبرگ نوشته و در جهت کمک به فیلم استفاده میشه
درنهایت باید بگم برای تحلیل این فیلم هر چقدر بنویسیم کمه و حتی اگه تک تک سکانس های فیلم را برسی کنیم بازم اون جور که باید حق مطلب را ادا نکردیم اما چون نه شما حوصله بیشتر از این را ندارید و نه من سواد بیشتر از این که نوشتم همینجا با جمله این فیلم شاهاکار است به تحلیل خود پایان میدهم!!!!!