سلام داداش چطوری مرد؟!؟ زانوت چطوره خوبی؟ سوفی خوبه برابچ خوبن همه؟
سوارز : خوب الحمدالله همه خوبن سلام دارن خدمتت. چگونه ای خودت؟ چخبر؟ حسابی این روزا آتیش میسوزونیا..!؟
نیمار: ای بابا دست رو دلم نزار انگار این داستان مصلحت ما قرار نی به جای مثبتی منتهی بشه هر دفعه یه داستان دارم اما خدایی آدم بره زندان بهتره تا پاریس
سوارز: چرا آخه؟!؟ یعنی اینقدر اوضاتون داغونه؟!؟
نیمار: اوضامون؟!؟ مرد حسابی مگه ندیدی گفتم بهترین خاطرم بازگشتمون روبرو پاریس بوده؟!؟ من اگه خودمو جز اینا حساب میکردم که هیچوقت اینجوری حیثیتشونو نمیبردم زیر سوال...
سوارز: آره خب راس میگی بد قهوه ایشون کردی انصاف و حقی اما خب نی جون! خود کرده را تدبیر نیس! اونموقع که فیلت یاد هندستون کرد و خیال کردی تنهایی میتونی تمام قله های موفقیت رو فتح کنی باید فکر این روزارو ام میکردی
نیمار: آره راس میگی همش تقصیر بابامه اون...
سوارز: هیس ببند، ماییدیمون با این بابات یعنی خودت عقل نداشتی همینجوری قلاده بستن دور گردنت انداختنت جلو؟!؟
نیمار: اممممم چی بگم؟ حق با توئه کرم رو خودم ریختم اما باور کن تا آخرین لحظه ای که توجیهات بابام و بقیه مثل پتک رو سرم خراب میشدن دلم با تو و مسی و بارسا بود. توجیهات به ظاهر منطقی یه طرف بودن و عشقم به شما طرف دیگه خیلی سخت بود تصمیمی که گرفتم
سوارز: زرشششششک! اگه سه سال پیش یکی بهم میگفت نیمار به هوای اینکه خودش میخواد آقای تیمش باشه و یه تنه اسم در کنه میخواد تو و مسی رو رها کنه یه آناناس خوشگل تحویلش میدادم حتی به ذهنمم خطور میکرد اینجوری بخوای بری و رفیق نیمه راه بشی
نیمار: هعییییی هیچی ندارم بگم لوییس ازتون خجالت میکشم از همتون. من رو ببخشین من بد کردم خیلی ام بد کردم بیشتر از همه به خودم که خیال کردم میتونم تنهایی به هرچی میخوام برسم و به هیچکدومتون تو این مسیر نیازی نداشتم من رو ببخشید(شکلک گریه و پشیمانی)
سوارز: نی جون ما هیچوقت چیزی از تو به دل نگرفتیم که بخوایم منتظر روزی مثل الان باشیم تا فرصت انتقام رو داشته باشیم دلگیریمون فقط بخاطر این بود که اسکل بازی درآوردی و جمعمونو بهم زدی رفتی سراغ مسخره بازیات از همون موقعم که میومدی و بهمون سر میزدی برامون هیچ فرقی با دورانی که هم تیمی بودیم نداشت. باهم میگفتیم میخندیدیم دنیا به اندازه کافی غم و غصه داره این حق رو نداریم که بهش غم و غصه و ناراحتی اضافه کنیم
نیمار: راست میگی برادر، خیلی مردین بخدا عاشقتونم بخدا اگه برگردم دوبرابر قبل برات جبران میکنم و موقعیت میسازم. اونقدری میسازم که کسی هدر دادن موقعیت هات رو به یادش نیاره:)))
سوارز: باز دوباره هندونه گذاشت زیر بغل خودش! تو بیا ببین امسال میزارن اصلا بریم تو یازده تای اصلی بعد بلبل زبونی کن واسمون
نیمار: چرا مگه چی شده؟!؟ چه چیزی این وسط تغییر کرده؟!؟
سوارز: همچین همچینام تغییرات نداشتیم فقط سید امسال یکم وحشی شده چون پارسال بد بهش ریده شد میخواد با یه خاطره خوش از هم خداحافظی کنیم و میخواد ثابت کنه ریدنای اصلی وجود ما بوده نه تاکتیکای اون سر همین واسه ترکیب اصلی دیگه نمیزاره کسی گشادبازی دربیاره
نیمار: اوه اوه!! پس تولد مَوَلُّد رو باس کنسل کنم اگه اینجوریه. امسال باس بکوب بتمرینیم واسه سه گانه
سوارز: آره بابا اوضاع کیش میشیه باید مثل خر تمرین کنیم
نیمار: داداش من برم یه کنفرانس تبلیغاتی دارم. ایشالا که بعد تابستون دوباره تو رختکن ببینمت به لئو و خونواده و بقیه و علی الخصوص سید سلام برسون بگو خیلی میخوامش!;)
سوارز: نوکری ام داداش پس ایشالا تا بعد تابستون یاحق