با درود
طرفداری_ امپراتوری پارت را از آن جهت اشکانیان می خوانند که بزرگ خاندان ایشان ارشک یا اشک نامیده می شده و البته گروهی از مورخین عقیده داردند نسب ایشان به ارشک (اردشیر دوم) پادشاه هخامنشی می رسیده و آن ها را اشکانیان نامیده اند.
اشک اول (۲۵۰_۲۴۷)
بنیانگذار امپراتوری اشکانی
ارشک: هنگامی ها بخشی از آریایی ها به نام پارتی ها در خراسان ساکن شدند همواره تحت سلطه حاکمان هخامنشی و سلوکی قرار داشتند تا اینکه یکی از روئسای ایشان که احتمالا ارشک نام داشته با ایجاد اتحادی در میان طایفه خود که آپرانی نام داشت، در برابر سلوکی ها از در مخالفت در آمد و بیرق مخالفت در برابر آنان بیفراشت و جنگ های متعدد با آنان نمود و سرانجام توانست در سال ۲۵۰ پیش از میلاد در برابر آنتی کوس دوم (پادشاه سلوکی در آینده خواهیم خواند) به پیروزی رسد و اعلام استقلال کند تا بنیانگذار طولانی ترین حکومت ایرانی یعنی اشکانیان شود. چون ارشک بانی سلطنت اشکانیان بود شاهان دیگر اشکانی او را تقدس می کردند و به وی لقب اِپی فانِس (به یونانی می شود نامی و پر افتخار) دادند. پس از مرگ ارشک در ۲۴۷ پیش از میلاد برادرش تیرداد جانشین او شد.
اشک دوم (۲۴۷_۲۱۴ ق.م)
صد دروازه پایتخت حکومت تیرداد اول
تیرداد اول : تیرداد بعد از برادرش به تخت نشست و از عقب نشینی سلوکی ها به سمت غرب استفاده نمود و گرگان را به پارت ضمیمه کرد، سپس با یکی از حاکمان سلوکی به نام دیودور (diodor) متحد شد و به سمت غرب فلات ایران لشکر کشید و سولوکوس دوم را شکست داد و خود را شاه بزرگ خواند و شهر صد دروازه که یونانیان آن را هکاتوم پیلوس می نامیده اند را پایتخت خود اعلام کرد. بعدها شهر های همدان و تیسپون نیز پایتخت ایران در زمان حکمرانی پارتی ها لقب گرفت. بسیاری از تاریخ نگاران عقیده دارند که دامغان امروزی همان شهر صددروازه بوده است. تیرداد سرانجام پس از سی و سه سال پادشاهی دار فانی را وداع گفت.
اشک سوم (۲۱۴_۱۹۶ ق.م)
اردوان اول و نبرد با آنتی کوس کبیر
اردوان اول: پس از مرگ تیرداد، پسرش اردوان جانشین او شد. اردوان یکم از اغتشاشات قلمرو سلوکیه در زمان آنتی کوس سوم (کبیر) استفاده کرد و ولایت مردها (Mardes)، ری و همدان را برای مدتی گرفت تا اینکه آنتی کوس سوم معروف به آنتی کوس کبیر (پیرامون آنتی کوس در آینده خواهیم خواند) به سمت فتوحاتِ اردوان یورش برد و اردوان را عقب راند و حتی پایتخت پارتی ها یعنی صددروازه را نیز به تصرف خویش در آورد. آنتی کوس در ادامه پیشروی های خویش به صد محکم سواره نظام پارتی در گرگان برخورد کرد و از عهده آن ها بر نیامد و مجبور به عقب نشینی شد. سرانجام قراردادی ما بین دو دولت منعقد گردید که در آن اردوان رسما شاه ایران خوانده شد. شایان ذکر است که در خلال این نبردها انتی کوس سوم معبد بزرگ آناهیتا را در همدان غارت کرده و غنائم و نفایس بسیاری را با خود برد.
اشک چهارم (۱۹۶_۱۸۱ ق.م)
پانزده سال آرامش
فِری یابیت: بعد از فوت اردوان، پسرش فری یابیت جانشین او شد. او پادشاهی صلح جو و آرامش طلب بود که در هیچ جنگ و جدالی شرکت ننمود و در دوران سلطنت پانزده ساله سلطنت خود را با آرامش سپری کرد.
اشک پنجم (۱۸۱_۱۷۴ ق.م)
گیلان و مازندران ضمیمه خاک امپراتوری می شود
فرهاد اول: هنگامی که فری یابیت از دنیا رفت فرزندش فرهاد جانشین او شد. فرهاد برخلاف پدر روحیه ای جنگی داشت و سپاهیان پارت را به حرکت در آورد تا سرزمین های مجاور را به تصرف خویش در آورد و زمین های کنونی مازندران و گیلان را ضمیمه خاک امپراتوری پارت کرد و سپس ری را مجددا فتح کرد و شهر خاراکس را در نزدیکی ری بنا نمود.
اشک ششم (۱۷۴_۱۳۶ ق.م)
مهرداد اول بانیِ شکوه امپراتوری پارت
مهرداد اول: پس از مرگ فرهاد اول که تقریبا هفت سال حکومت کرد، برادرش مهرداد جانشین او شد و می توان گفت که مهرداد بانی عظمت و شکوه امپراتوری پارت گردید. مهرداد علاوه بر اینکه سرداری شجاع بود، سیاست مداری بزرگ نیز به شمار می رفت و از ضعیف شدن سلوکی ها به علت نبردهای پی درپی با یهودیان و رومی ها نهایت بهره را برد. فرهاد اول ابتدا مرو را به تصرف خویش در آورد و سپس آذربایجان را گرفت و سپس خوزستان و پارس و بابل را به تصرف خویش دراورد و بخشی از هندوستان تا رود جِلُم ضمیمه خاک امپراتوری اشکانی کرد. مهرداد با دِمِتریوس سلوکی جنگ کرد ولی در ابتدا به نتیجه ای نرسید زیرا یونانی ها با دِمِتریوس همراه بودند و باختر نیز علیه پارتی ها قیام کرده بود مهرداد به ظاهر از درِ مذاکره صلح وارد شد و دموتریوس را اغفال و با وی به جنگ پرداخت و او را به زندان بیفکند. مهرداد اول به نشانه احترام به برادر بزرگ خود فرهاد اول، در سکه های خود عبارت فیلادلفوس یعنی دوستدار برادر را ضرب می کرد.
اشک هفتم (۱۲۷_۱۲۶ ق.م)
سکاها وارد می شوند
فرهاد دوم: پس از مرگ پدر جانشین او شد. در این بین آنتی کوس ششم در غیاب برادرش دِمِتریوس سوریه را به تصرف خویش دراورد و تنها به سوریه اکتفا نکرد و خواست ایران را نیز تسخیر کند. آنتی کوس در ابتدا پیشروی هایی داشت و فرهاد خواست با او قرارداد صلحی را منعقد کند ولی شرایط صلح بسیار سنگین بود. او می بایست تنها به حکمرانی پارت بسنده کند و به دادن باج سنگینی به حاکم سلوکی گردن نهد. فرهاد نیز برای ایجاد جنگی داخلی در میان سلوکی ها، دمتریوس را که توسط پدرش زندانی گشته بود، به امید پسگیری قدرت آزاد کرد تا سلطنت شامات (سوریه) را از برادرش پس بگیرد. اما کار فرهاد از جای دیگری درست شد، چراکه مردم از ظلم سلوکی ها به تنگ آمده بودند. فشار مردم از یک سو و تهدیدات دمتریوس برای پادشاهی از یک سو و قدرتگیری پارتی ها از سوی دیگر آنتی کوس ششم را بر آن کرد تا سریعا علیه فرهاد وارد جنگ شود. آنتی کوس سرانجام در نبردی میان سپاه سلوکی و پارتی کشته شد و از این به بعد سلوکی ها به خود جرأت دست درازی به سمت ایران را نکردند و بعد از این شکست بود که سلوکی ها به سرعت رو به افول نهادند. اما این حین دردسر دیگری گریبان فرهاد را گرفت. فرهاد درصورت یاری سکاها، به آن ها قول دادن مبلغ زیادی را کرده بود وقتی توانست بدون کمک سکاها سلوکیان را شکست دهد از پیمان خود سرپیچی کرد حاضر به دادن پاداش به سکاها نشد. سکاها از در مخالفت درآمدند و بنای قتل و غارت را در ولایات ایران گذاشتند و با ورود به زرنگ (سیستان کنونی) آنجا را به سکستان تغییر دادند و ان نواحی امروزه به سیستان شهرت دارد. (در آینده پیرامون چگونگی دومینوی ورود سکاها به سیستان خواهیم خواند)
اشک هشتم (۱۲۷_۱۲۴ ق.م)
اردوان دوم قربانی دومینوی هون، یو ئه چی، سکا
اردوان دوم: پس از مرگ فرهاد دوم، عمویش اردوان دوم فرزند فری یابیت جانشین وی شد. اردوان در آغاز سلطنت خویش با دو دشمن قوی پنجه روبرو شد یکی از این دشمنان یونانی ها و دیگری سکاها بودند. اردوان ابتدا به سک ها یورش برد و آن ها را شکست داد اما در همین حین در نبرد با مردم یو ئه چی که هون ها (قومی صحرا گرد در مغولستان) آن ها را از سرزمین های اصلی خویش رانده بودند (در اینده خواهیم خواند) شکست خورد و کشته شد. یو ئه چی ها در باختر (شرق) دولتی تشکیل دادند که به کوشان مشهور گشت.
ادامه دارد.....
خرد و اندیشه نگهدارتان 🌹🌹🌹🌹