قسمت سوم: https://www.tarafdari.com/node/137738
گروه C
پنارول ’61: تیم روبرتو اسکارونه(Roberto Scarone) به عنوان اولین تیم بزرگ لیبرتادورس، توانست دوجام اول این تورنمنت را در سال های 1960 و 1961 فتح کند. این تیم فوتبالی روان اما محکم را به نمایش می گذاشت. تنها شکست در فینال برابر سانتوس، آن هم در بازی تکرار شده، توانست آنها را از رسیدن به سومین قهرمانی پیاپی باز دارد.
ایندیپندنته ’74: با همکاری افسانه ای ریکاردو بوچینی(Ricardo Bochini) و دنیل برتونی(Daniel Bertoni) ایندیپندنته فوتبال آرژانتین را تسخیر کرد و توانست بین سال های 1972 و 1975، چهار بار جام قهرمانی لیبرتادورس را بالای سر ببرد.
دیناموکیف ’86: با اینکه دیناموکیف موفق به فتح قهرمانی اروپا نشد، اما این دوره نقطه اوج فوتبال والری لوبانفسکی(Valery Lobanovskyi) بود. این تیم سبکی منظم، دقیق و آمیخته با پرسی سنگین داشت و در این سال توانست دومین قهرمانی پیاپی شوروی سابق را جشن بگیرد و نیز در مسیر رقابت برای جام قهرمانان، در تمام بازی های خانگی حداقل سه گل به ثمر برساند.
بایرن مونیخ ’74: بایرن راه آژاکس را ،به عنوان بهترین تیم قاره اروپا، دنبال کرد و نسخه ی خود از توتال فوتبال را به رهبری فرانس بکن باوئر(Franz Beckenbauer) ارائه داد که منجر به سه قهرمانی متوالی اروپا گردید. مانند نسخه هلندی ِ این شیوه، بازیکنان می توانستند آناً در نقاط مختلف زمین جابجا شوند، اما خبری از پرس سنگین و آفساید گیری در فواصل دور از دروازه نبود. 6 بازیکن تیم 1974 بایرن توانستند به همراه آلمان غربی جام جهانی را بدست بیاورند.
حال بازی های مجازی برگزاری شده ی این گروه را با یکدیگر بررسی کنیم:
*پنارول 0-0 ایندیپندنته
بازی های گروه C با دربی لاپلاتا آغاز شد اما نمایشی که در این بازی ارائه شد، به سختی با جو موجود در ورزشگاه سنتناریو برابری می کرد. سه هافبک مرکزی ایندیپندنته سریعاً به دو هافبک پنارول برتری یافتند در حالیکه الخاندرو سومنویچ(Alejandro Semenewicz) به خوبی از پس ارنستو لادسما(Ernesto Ledesma) که تلاش می کرد از خط حمله جدا شود، بر می آمد. تیم میزبان کمتر می توانست توپ را به گوشه های زمین جایی که خوان جویا(Juan Joya) و لوئیز کوبیا(Luis Cubilla) حضور داشتند، برساند و مهاجم ِ به داخل کشیده شده و درخشان آنها، آلبرتو اسپنسر(Alberto Spencer)، به خوبی تغذیه نمی شد. ایندیپندته هم کمتر از حد انتظار ظاهر شد و ریکاردو بوچینی تنها لحظاتی کوتاه از خلاقیتش را در زمین یه نمایش گذاشت.
*دیناموکیف 1-1 بایرن مونیخ
رقابتی فریبنده بین دوتیم با سبکی روان؛ قرارگیری پرس شدید دینامو در برابر شیوه خفیف تر اما با تکیه بیشتر بر مالکیت توپ بایرن. مدافعان هردو تیم، سرگی بالتاچا(Sergey Baltacha) و فرانس بکن باوئر کاملاً هدفمندانه جلو کشیده بودند و به سرعت مشخص شد که تقابل ِ تعیین کننده در میدان، بین پل بریتنر (که با سرعت از دفاع چپ به جلو حرکت می کرد) و هافبک راست دینامو ایوان یارمچاک(Ivan Yaremchuk) اتفاق می افتد. نقش بریتنر در گل اول بازی 11 دقیقه پس از آغاز نیمه دوم پررنگ بود: او از سد ولادیمیر بنرونف(Volodymyr Bezsonov) عبور کرد و به فرانس روث(Franz Roth) پاس داد تا او سانتری برای گرد مولر مهیا کند. اما تلاش مداوم دینامو نهایتاً نتیجه داد و وسیل رتس(Vasil Rats) فضای کوچکی در سمت چپ زمین یافت و اولگ بلوخین(Oleg Blokhin) را راه انداخت تا گل تساوی در دو دقیقه مانده به انتهای بازی به ثمر برسد.
*ایندیپندنته 3-1 دیناموکیف
در ورزشگاه آویاندا، ایندیپندنته با درخشش بوچینی فوق العاده بود. دینامو با همان خوی تهاجمی اش پرس خود را اجرا کرد. اما با حضور دنیل برتونی و آستن بالبوئنا(Austin Balbuena) در دو گوش زمین و بوچینی کوتاه قامت و چهارشانه ای که به داخل رفته بود تا بازیسازی کند، دینامو نمی توانست ارتباط قوی گوشه ها را برای ایندیپندنته قطع کند. گل اول تقریباً از روی ارتباط ذهنی بین بوچینی و برتونی بوجود آمد. این بازیساز به سرعت چرخید و توپی را به فضای پشت سر آناتولی دمیاننکو(Anatoliy Demyanenko) برای حرکت برتونی انداخت. بالتاچا به جلو آمد تا فضای او را ببندد اما این حرکت فقط راه را برای گل زدن بالبوئنا باز کرد. شوت کات دار بوچینی از پشت محوطه جریمه نتیجه را درست قبل از پایان نیمه اول 2-0 کرد. ایهور بلانف(Ihor Belanov) پس از آنکه ریکاردو پاونی(Ricardo Pavoni) صاحب توپ شد، یکی از گل های خورده را جبران کرد اما پاس حساب شده دیگری از سوی بوچینی، برتونی را صاحب موقعیت کرد تا برد تیمش را تضمین کند.
*بایرن مونیخ 3-0 پنارول
ساده می توان گفت که پنارول نتوانست در میانه ی زمین برنده باشد. هافبک های این تیم از نظر تعداد 2 به 3 در برابر بایرن بودند، و حرکت های رو به جلوی بکن باوئر و دو دفاع کنار بایرن قدرت هر نوع عملکردی را از ادگاردو گنزالز(Edgardo Gonzalez) و والتر آگیره(Walter Aguerre) می گرفت.بازی با سه گل بایرن در 12 دقیقه در نیمه اول تمام شد. ابتدا مولر توپ برگشتی از شوت از راه دور جرج شوارتزنبک(Georg Schwarzenback) را که توسط لوئیز مایدانا(Luis Maidana) دفع شده بود، به گل تبدیل کرد. سپس با ارسال خوب یوپ کاپلمن(Jupp Kapellmann)، اولی هونس(Uli Hoeness) شوتی زمینی را از کنار محوطه جریمه به درون دروازه فرستاد. و بعد مولر سومین گل خود در این رقابت ها را از روی نقطه پنالتی به خاطر خطای روبرتو ماتوساس(Roberto Matosas) به ثمر رساند.
*پنارول 0-2 دینامو کیف
سبک قدیمی پنارول بار دیگر توسط حریفی بی رحم درهم شکسته شد. پنارول نمی توانست توپ را در اختیار بگیرد و وقتی که به توپ دست می یافت براحتی در تله های دقیق آفساید دینامو می افتاد. پاولو یاکوونکو(Pavlo Yakovenko) و الکساندر زاوارف(Oleksandr Zavarov) از فضای ایجاد شده در مناطق مرکزی زمین به خوبی استفاده می کردند و پاس های متوالی پنارول را به زانو در آورده بودند. با وجود تسلط کامل دینامو به نظر می رسید نیمه اول با تساوی 0-0 به پایان رسد اما رتس قفل دروازه پنارول را با شوتی زاویه دار و زیبا باز کرد و پس از آن ،درحالیکه پنارول در دقایق پایانی به شدت به دنبال گل تساوی بود، بلوخین بلانف را راه انداخت تا گل دوم دینامو نیز وارد دروازه شود.
*ایندیپندنته 1-1 بایرن مونیخ
تقابل دو تیمی که با به گردش درآوردن خوب توپ، به دنبال گل آغازین بازی بودند، این مسابقه را بسیار جذاب و زیبا ساخته بود. وظیفهسمنویچبرای کنترل حرکات رو به جلوی بکن باوئر، بایرن را آزار می داد، اما باز هم این تیم میهمان بود که گل اول را در دقیقه 20 بازی به ثمر رساند؛ مولر باز هم از حفره های دفاعی پشت سر ریکاردو پاوونی حداکثر سود را برد. با این حال شیوه صبورانه ایندیپندنته آنها را به بازی بازگرداند و بالبوئنا پاس در عمق روبن گالوان(Ruben Galvan) را با شوتی دقیق و زاویه دار به گل تساوی تیمش تبدیل کرد.