رونالدینیو افسانه ای، ستاره ای که سال های سال در لیگ های معتبر اروپایی در اوج قله های افتخار درخشید، سرانجام در روزهای بی خبری و عضلت نشینی هنگامی که با روی بی رحم فوتبال روبرو شد، کفش هایش را برای همیشه آویزان کرد.
گرمیو در تاریخ خود قطعا مفتخر خواهد بود که شاعری بزرگ را به دنیای فوتبال هدیه داده است! آنها هرچند نتوانستند ابزاری بزرگ برای این ستاره بزرگ باشند تا دنیا نام او را همچون یک رویا به خاطر بسپارد، اما حداقل پلی را به سوی قاره سبز ساختند تا مرد بزرگ سلسائو راهی پاری سن ژرمن شود و فرانسوی ها او را در ویترین خود قرار دهند.
مگر می شود ستاره ای از دیار سلسائو در میادین بدرخشد و بلوگرانا ها او را نادیده بگیرند؟ بارسلونا خانه بزرگ عاشقان برزیلی است! پایگاه سلاطین برزیلی سریعا متوجه شد که برای جذب مرد خوش خنده و مهربان فرانسوی ها نباید یک لحظه هم درنگ کند، چرا که او باید شعر بنویسد! باید با خط آبی و اناری برای عاشقان نیوکمپ با خط خوش بنویسد.
رونالدینیو می دانست حالا زمان آن است که دنیا را با حس خود آشنا کند، می دانست که نیوکمپ خواهد توانست او را به آروزهایش برساند! چرا نباید می پذیرفت؟ او آماده بود تا دنیا را عاشق خود کند، برای این آرزوی بزرگ مداری بزرگ و طولانی از آمریکای جنوبی تا اروپا رسم کرده بود، او تازه از راه رسیده بود، اما خسته نبود، انگیزه های او را در سال 2003 و در بدو ورودش به نیوکمپ هیچ کس از یاد نخواهد برد.
دریبل های دیوانه کننده، لبخند های آرامش دهنده، گل های پیروز کننده.. همه و همه یادگار رونالدینیو در لالیگا بودند، اگر امروز لیونل مسی اسطوره بارسونا شناخته می شود، روزگاری هزاران تماشاچی تنها بواسطه تماشای این ستاره بزرگ راهی نیوکمپ می شدند، حتی هواداران رئال مادرید نیز برای تماشای فریم به فریم قدم های او به پای گیرنده های خود می نشستند تا بازی چشم نواز رونالدینیو نیز آنها را شیفته خود کند.
تنها یک ستاره می توان میان هواداران رئال مادرید و بارسلونا پل برقرار کند و او کسی نیست جز رونالدینیو افسانه ای! مگر می شود یک تیفوسی مادریدی باشید و بتوانید یکی از ستارگان بارسلونا را دوست بدارید؟ محال است، اما این محالات به دست رونالدینیو شکسته شد!
رونالدینیو دیگر محبوب دنیا شده بود، او را مگر می شد کسی دوست نداشته باشد؟ مگر می شد کسی از رقص سامبای او در میادین لذت نبرد؟ مگر می شود دیوانه ها را دوست نداشت؟ اگر آن دیوانه رونالدینیو باشد چه؟ دوست داشتن یا عشق؟ کدام را انتخاب می کنید؟
آنقدر روزهای طلایی داشت که اگر بخواهیم یکی از آن ها را مثال بیاوریم در حق تک تک ثانیه های حضورش در میادین ظلم کرده ایم! رونالدو د آسیس موریرا درسال2005 توانست توپ طلای دنیای فوتبال را ازآن خود کند تا اوج شکوفایی او در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا دنیا را مجاب به اهدا توپ طلا به دستانش کند.
روزهایی پایانی او در بارسلونا سرانجام از راه رسید تا رونالدینیو پس از 145 بازی و به ثمر رساندن 75 گل در 5 فصل حضور در بارسلونا او چمدان هایش را در یک عصر غم انگیز به سوی آث میلان ببنندد و خداحافظی تلخی را با مردم شهر بارسلونا داشته باشد.
آث میلان رفته رفته رونالدینیو به روزهای کم فروغی نزدیک شد، چرا که میلانی ها نمی توانستند برای او دنیای بزرگ را بسازند و او به نظر در قفس می رسید! رونالدینیو همان ستاره بارسلونا بود، اما غمگین به نظر می رسید، دیگر ساموئل اتوئو ار در کنار خود نمی دید؛ دیگر لودویک ژولی و دکو و ژاوی را در کنار خود نداشت، او با فلسفه میلانی ها بسیار غریب بود.
در نهایت پس از 3 فصل حضور در باشگاه آث میلان طی سال های 2088 تا 2011 و انجام 76 بازی و به ثمر رساندن 36 گل به دیار خود بازگشت تا در باشگاه فلامینگو دوران عضلت نشینی اش را سپری کند، اما همچنان تئاتر های او پابرجا بود، او در خانه بسیار آرام تر به نظر می رسید؛ می دانست در میادین عاشقان فوتبال از او چه می خواهند، پس برای نمایش های دیوانه کننده اش بار دیگر جوان شد!
روح رونالدینیو آزاد شده بود، چرا که بار دیگر در خانه قرار داشت، اما جسمش دیگر خسته بود و این صحنه ناراحت کننده ترین اتفاق ممکن بود! آنقدر خسته که طی سال های 2011 تا 2015 با حضور در فلامینگو، اتلتیک مینیرو و کرتارو و فلومیننزه به پایان راه رسید و برای همیشه کفش هایش را آویزان کرد، روزی که خورشید تابان سلسائو برای همیشه خاموش شد تا دنیا تحت تاثیر او برای دقایقی متاثر شود.
خورشید درخشنده برزیل طی 17 سال حضور حرفه ای در دنیای فوتبال توانست افتخاراتی همانند، قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا با بارسلونا، دو بار قهرمانی با بارسلونا در لالیگا، تصاحب دو جام در سوپر کاپ اسپانیا، قهرمانی با آث میلان در سری آ، قهرمانی با اتلتیک مینیرو در لیبرتادورس و جام حذفی، قهرمانی با تیم ملی برزیل در جام جهانی، کوپا آمریکا، جام کنفدراسیون ها، و جام چمپیونشیپ زیر 17 سال؛ او همچنین توانست عناوین فردی همانند مرد سال فیفا 2004 - 2005، انتخاب شدن در تیم منتخب سال یوفا 2004-2005-2006 ، توپ طلا 2005، مرد سال فیفا 2005 -2006 و همچنین مرد سال یوفا در 2005/6 را در کارنامه خود به ثبت برساند.
پسری که سال ها پیش عاشقانه برای ما شعر می نوشت، به صورت رسمی کفش هایش را آویزان کرده تا برای نسل های امروزی از خاطراتش بگوید، از روزهای طلایی و به یاد ماندنی که با یادآوری آن هم لبخند به یادمان می آید، از روزهایی که خیلی زود برای او و ما به پایان رسید تا همچنان در حسرت پیدایش عاشقی مجنون و محبوب همانند رونالدینیو در میادین باشیم، او نیست، اما میراثش پا برجاست.