طرفداری - از سینیشا میهایلوویچ به عنوان یکی از بهترین ها در زدن ضربات آزاد یاد می شود. ضربات او با زاویه و مناسب و قدرتمند و با پای چپ زده می شد. وی در گفتگو با L’Équipe گفت دلش برای آن روزها تنگ شده:
یک درب آهنی در منزل پدری ام داشتیم و هر صبح ساعت 7 بیدار می شدم و تمام روز به توپ ضربه می زدم. زمانی که صدای درب آهنی را می شنیدم به معنی گل بود. اگر به دیوار می زدم، تمام مدت به ضربه ادامه می دادم. بعد از مدتی پدرم درب را تعویض کرد زیرا خراب شده بود و همسایه ها همه از دست من شاکی بودند زیرا نمی توانستند بخوابند. من برای ضربات آزاد وارد فوتبال شدم.
فوتبال را آنچنان دوست نداشتم اما عاشق ضربه آزاد بودم. مثل مسواک زدن دندان بود. بیشتر برای این به تمرینات می رفتم که می توانستم ضربه آزاد بزنم. برای من ضربه آزاد خودِ فوتبال است. اگر انقدر عاشق آن نبودم، فوتبالیست نمی شدم.
حالا دیگر نمی توانم فوتبال بازی کنم و دیگر نمی توانم ضربات آزاد را به گل تبدیل کنم. بخشی از وجودم مرده است. تنها کاری که می توانم انجام دهم کار با بازیکنانم برای زدن ضربات آزاد است. همه نوع ضربات را امتحان می کردم. عبور توپ از روی دیوار دفاعی و یا از زیر دیوار دفاعی. وقتی توپم وارد دروازه می شد، حس فوق العاده ای داشت. مثل یک ارگاسم بود.
فیزیکدان ها از دانشگاه بلگراد به تمرینات برای دیدن من می آمدند. نمی توانستند بفهمند که چگونه ممکن است توپ انقدر اوج بگیرد و ناگهان فرود آید. همچنین سرعت ضرباتم را اندازه گیری می کردند. سریع ترین آنها با سرعت 165 کیلومتر در ساعت بود. مانند بقیه، نمی دانستند چگونه چنین چیزی ممکن است.
یک بار در سری آ میهایلوویچ در یک بازی در زدن ضربات آزاد هت تریک کرد. او این خاطره را به یاد می آورد:
مقابل سمپدوریا بود. ما 5-2 یا 5-3 پیروز شدیم. سه ضربه آزاد زدم و هر سه گل شد. دروازه بان حریف فابریتیو فرون بود. با هم در سمپ بازی کرده بودیم. قبل از بازی به او گفتم: "فرو، سعی نکن باهوش باشی و مسیر ضربه هایم را پیش بینی کنی." وقتی می خواستم شوت بزنم می گفتم: "قبل از شوتم حرکت نکن چون می دانی می توانم تو را ببینم." او به من گفت: "نگران نباش. تکان نمی خورم." اما اگر ضربه آزاد نصیبم می شد، گل کردن آن طبیعی بود. اگر 5 ضربه آزاد به من می رسید، هر 5 تا را گل می کردم. با روانشناسی روی ذهن او کار می کردم. من فقط در قدم آخر به چشم دروازه بان نگاه می کردم. اگر تکان نمی خورد، توپ را از روی دیوار دفاعی می زدم، اگر کمی حرکت می کرد، توپ را از کنار دیوار دفاعی به سمت دروازه می فرستادم.
قدم آخرم می توانست سریع یا آرام باشد. اگر می خواستم توپ را از روی دیوار دفاعی بزنم، آرام قدم بر می داشتم و برعکس. پیچیده بود.
میهایلوویچ همچنین در نیمه نهایی رقابت های اروپایی مقابل بایرن مونیخ با تیم ستاره سرخ بلگراد گلزنی کرد:
تمرکز زیادی کرده بودم. فکرم را از همه چیز آزاد کرده بودم، از استادیوم، هم تیمی ها، نیمکت، اهمیت بازی، نتیجه بازی...ضربه آزاد زیباترین اتفاق فوتبال است. مهمترین کاری که من انجام می دادم. زمانی که گل زدم، از خوشحالی می خواستیم تشنج کنیم. نمی توانستیم هیچ چیزی را بفهمیم. می دانستم آن گل برای تمام یوگسلاوی چه اهمیتی دارد. سال های سختی بود. آن ضربه آزاد زیباترین و بهترین گلم بود.
میهایلوویچ و پیرلو هر دو در سری آ با 28 گل رکورددار هستند. وی در این مورد گفت:
تنها ضربه آزادی که می توانستم بزنم، ضربه به سبک آندره آ پیرلو بود. توپ کجا بود؟ به سرعت بالا می رفت و ناگهان فرود می آمد. واقعا ضربات منحصر به فردی بود که من هیچوقت آن را امتحان نکردم زیرا زمانی که پیرلو این ضرباتش را آغاز کرد، من دوران بازی ام تمام شده بود. دوست داشتم این ضربات را یاد بگیرم و از آندره آ بخواهم تا برایم توضیح دهد!