طرفداری - با نگاهی مختصر به جهان فوتبال به سادگی متوجه می شویم دو نوع باشگاه وجود دارد، خریدارها و فروشنده ها. اگر بخواهیم ریزتر وارد بحث شویم باید این دسته بندی را به باشگاه های بزرگ و تامین کننده های باشگاه های بزرگ تقسیم کنید. شما باشگاه هایی نظیر منچستر یونایتد، پاری سن ژرمن و بایرن مونیخ را دارید که می توانند برای رسیدن به خواسته های خود هر مبلغی را خرج کنند و بازیکنان دلخواه خود را به آسانی جذب کنند، در مرحله بعدی باشگاه هایی نظیر لیون، موناکو و آژاکس حضور دارند، باشگاه هایی که با تولید بازیکنان جوان و فروش آن ها با رقم های بالا به باشگاه های بزرگ، در فوتبال اروپا ادامه حیات می دهند و این چرخه ادامه دارد.
تکرار، تکراری همانند شستن دائمی لباس در لگن. این فرآیند وجود دارد و به نظر نمی رسد به این زودی ها متوقف شود. شالکه را می توان یکی از تک باشگاه هایی دانست که حالتی بینابین و میانه دارد. آن ها نه تنها یک باشگاه بینابین هستند بلکه به طور کامل در این طیف حرکت می کنند. اگر با استفاده از یک نمودار ون (دایره های متداخل) بخواهیم تیم های فروشنده را در یک دایره و تیم های خریدار را در یک دایره دیگر مشخص کنیم، جای دادن شالکه در هر جای این دیاگرام اشتباه خواهد بود. شرایط کنونی شالکه به دلیل این پیش آمده که آن ها مانند دیگر باشگاه ها عمل نکرده اند، یا حداقل در سال های اخیر این کار را انجام نداده اند. صادقانه باید گفت چنین شرایطی برای تیمی که بعد از بایرن مونیخ و بوروسیا دورتموند سومین باشگاه ارزشمند بوندس لیگا است زیاد جالب نیست.
با توجه به ارزش جهانی باشگاه های فوتبال که مجله فوربس آن را بیرون داده، شالکه در مکان شانزدهم قرار دارد، بالاتر از اینتر و پائین تر از وست هم و اتلتیکو مادرید. تیم های حاضر در این لیست 20 باشگاه ثروتمند جهان هستند و تنها باشگاه فروشنده در بین آن ها را می توان لستر سیتی (رده 18) دانست، و نباید هم انتظار داشت آن ها مدت زمان زیادی در بین این 20 تیم حضور داشته باشند. اگر لستر سیتی را کنار بگذاریم تنها تیمی که در این لیست با بقیه در تضاد است اما به زیبایی در بین آن ها آشیانه کرده شالکه ست. آبی های سلطنتی فوتبال آلمان چندین سال است با یک دستور العمل غیرممکن در حالتی برزخ مانند قرار گرفته اند.
هنگامی که شما به تیم شالکه نگاه می کنید و آن را با بازیکنانی که فروخته اند ترکیب می کنید، چیزی همانند FIFA Ultimate Team می شود. لروی سانه، یولین دراکسلر، مسوت اوزیل، مانوئل نویر، سئاد کولاشیناچ و ایوان راکیتیچ، این لیست می تواند بسیار از این طولانی تر شود. شالکه بدون شک یکی از بهترین مدل های پرورش بازیکنان در جهان را دارد، و به طور مداوم آن را نشان داده اند.
با وجود بیرون آمدن بازیکنان بسیار خوب از چرخه آکادمی شالکه آن ها در حفظ این بازیکنان فوق العاده ضعیف هستند. مسئله بسیار جالب تر این است که آن ها به جای حفظ این بازیکنان و تقویت تیم خود، آن ها را به 19 تیم دیگر حاضر در این لیست (لیست فوربس) می فروشند. آرسنال، بایرن مونیخ، بارسلونا، پاری سن ژرمن، لیورپول و منچستر سیتی هم اکنون هر کدام ستاره ای از آکادمی شالکه در ترکیب خود می بینند.
زمانی که بازیکنی به فروش می رسد روز خوب مسئولان باشگاه است. این بخشی از زندگی آن هاست که بازیکنان را با قیمت های بالا به فروش برسانند و بعد از آن پول به دست آمده را روی بازیکنان جوان و پرورش آن ها سرمایه گذاری کنند. موناکو این کار را فوق العاده انجام می دهد. مهم نیست چه بازیکنی را از آن ها گرفته اند، آن ها همیشه موفق به جبران این نقیصه می شوند و به همین دلیل است که بازیکنان باشگاه هایی نظیر موناکو و شالکه را برای برداشتن قدم بعدی خود در فوتبال انتخاب می کنند قبل از آنکه در تیمی بزرگ غرق شوند.
اخیراً شالکه در جبران شکست هایش همانند موناکو و لیون موفق نبوده است. آن ها با وجود داشتن باشگاهی بسیار با ارزش و با تاریخی غنی در بوندس لیگا هر روز بیشتر سقوط می کنند، و به نظر می رسد که مهم ترین مشکل این باشگاه چیدن میوه های آن در هنگام نارسی است و دلیل آن را می توان عدم ثبات در رقابت های اروپایی دانست.
جدایی بازیکنان ارزشمند از شالکه به صورت آزاد در حال تبدیل شدن به یک اپدیمی است و چیزی که باشگاه های با ظرفیت دیگر هرگز با آن رو به رو نبوده اند و برای این وضعیت نمونه مشابهی وجود ندارد. این رویه دو سالی است که در باشگاه شروع شده و دلیل آن عدم حضور در رده های بالای جدول و ایستادن در میانه جدول و حضور نداشتن در رقابت های اروپایی است، چیزی که جبران ضرر و زیانش برای باشگاه بسیار سخت است.
تابستان گذشته بازیکنانی نظیر سئاد کولاشیناچ، اریک ماکسیم چوپوموتینگ و کلاس یان هونتلار به صورت آزاد باشگاه را ترک کردند، و این بازیکن ها تنها تعدادی از این دست بازیکنان هستند که در سالیان اخیر به این صورت از باشگاه جدا شده اند. در مجموع با توجه به ارزش بازار و بدون در نظر گرفتن تورم، آن ها 30 میلیون یورو به خاطر ترک استعددهای خود ضرر کرده اند. این 30 میلیون یورو می توانست به شالکه برای سرمایه گذاری مجدد و بازگشت به رده های بالای بوندس لیگا کمک کند. و دوباره باید به خاطر از دست دادن بازیکن ها آه و حسرت کشید، چون آن ها تنها از فروش کولاشیناچ می توانستند چنین رقمی به دست بیاورند.
شالکه متعلق به قسمت بالای جدول بوندس لیگا است، جایی که بتواند با بایرن مونیخ و دورتموند رقابت داشته باشد، اما ادامه رویه کنونی و جدایی بازیکنان جوان این اتفاق را بعیدتر کرده است.
شالکه اکنون باید خود را برای جدایی دو بازیکن شاخص دیگر هم آماده کند. لئون گورتسکا هافبک آینده دار فوتبال آلمان حاضر نیست قرارداد خود را با این باشگاه تمدید کند و به احتمال فراوان تابستان آینده با انتقالی آزاد راهی بایرن مونیخ می شود، بازیکن 22 ساله ای که شالکه می توانست حداقل 40 میلیون یورو بابت انتقال او به دست آورد، اما این پایان کار نیست و ماکس مایر هم قصد جدایی از شالکه دارد، آن هم در آخرین سال قراردادش. جدایی آزاد مایر و گورتسکا از شالکه را می توان برابر با پولی دانست که شالکه از انتقال دراکسلر و سانه به دست آورد، اندکی کمتر از آن. در حال حاضر شالکه توانی برای حفظ ستاره هایش ندارد و این برای باشگاهی این چنین سازنده بسیار دردناک است.
نسل بعدی شالکه هم نسلی آینده دار است. بازیکنان جوانی چون بریل امبولو، امین هریت، نبیل بن طالب، تیلو کرر و وستون مک کین، نسل بعدی شالکه را خواهند ساخت. بیشتر این بازیکنان تا 2021 و 2022 با شالکه قرارداد دارند. ارزش کنونی این بازیکنان حدود 70 میلیون یورو برآورد می شود و چند سال دیگر این ارزش چند برابر خواهد بود.
برای باشگاهی نظیر شالکه تمامی بحث درباره پول نیست اما اینکه آن ها ظرف 3 سال حدود 200 میلیون یورو (پول بازیکنان از دست رفته + عدم حضور در رقابت های اروپایی) را از دست داده اند تاسف بار است. تمامی این مشکلات را می توان ناشی از ضعف در برنامه ریزی دانست. خوشبختانه بازیکنان آینده داری چون وستون مک کین و بریل امبولو قراردادهای بلند مدتی دارند و ممکن است آن ها کشی شالکه را در مسیر صحیح قرار دهند.