طرفداری- مدتی پیش، مدافع چپ یونانیِ زاده آلمان واتفورد؛ یعنی ژوزه هولهباس، به یک سالن تتو رفت، مشت خود را بالا گرفت و درخواست کرد که کلمات «Don’t hate, care love1» بر روی انگشتاناش تتو شوند. ساده نیست که پیامی حامل خوشبینی و اتحاد را به زبانی خارجی و بدون استفاده از علائم نگارشی و در حالی که به کلماتی چهارحرفی محدود هستید، تولید کنید - شاید جایگزین کردن «care» با «only2»، «just3» یا حتا «make4» کمی بهتر میبود - اما این حرکت، تلاشی فاجعهبار نبود.
مشکل آنجا بود که هولهباس، علی رغم اینکه بالاتنهای مملو از تتو دارد، آماده تحمل درد ناشی از انجام این کار بر روی انگشتاناش نبود. وی برای مدتی در سکوت درد کشید اما، در حالی که کار نصفه و نیمه بود، تصمیم گرفت که دیگر نمیتواند تحمل کند، به هنرمند تتوکار گفت که سوزناش را به کنار بگذارد و سپس آنجا را ترک کرد. و اینگونه بود که اکنون دستان هولهباس منقش به افسانهای با قدرت الهامبخشی کمتر هستند: «don’t care5».
در ورزش، چه خارج و چه داخل زمین، رها کردن یک اقدام مهم، در حالی که هنوز ناتمام است، اغلب شرمسارتان خواهد کرد. چسترفلید این نکته را طی هفته اخیر، با تحمل تحقیری بزرگ، درک کرد. اوضاع آنها با یک لاتاری نیمهتمام، به هم ریخت. داستان از این قرار بود که باشگاه تصمیم گرفت تا مسابقهای برگزار کند و به شخص پیروز، این امکان را بدهد که به مدت پنج روز به همراه تیم به تور پیشفصلشان در مجارستان برود. علاوه بر این، جایزه او شامل ناهار با بازیکنان و شام با سرمربی میشد (تعهدی بابت صبحانه داده نشده بود). اما تعداد کسانی که بلیطهای 20 پوندی این لاتاری را خریدند، آنقدر کم بودند که باشگاه تصمیم گرفت تا به طور مخفیانه این مسابقه را رها کند و جایزه را به شخصی تماماً خیالی به نام «اسپیریت جیمز هیگینز» بدهد.
وقتی هواداران واقعی تیم در مجارستان، اثری از هیگینز ندیدند، باشگاه بیانیهای صادر کرده و گفت که «بیماری، مانع از سفر او شد» و اینکه اگرچه او «طبیعاً بسیار سرخورده» بود اما در عوض در یکی از بازیهای آتی، «با مهماننوازی از او پذیرایی» خواهد شد. اما مسئولین باشگاه سرانجام تصمیم گرفتند تا این تظاهر را تمام کنند. آنها مدیر بازاریابیشان را اخراج کردند و «صادقانه از چهار هواداری که به این مسابقه وارد شدند» عذرخواهی کردند.
اینکه بهتر است در ورزش، هرگز کاری را نصفه و نیمه انجام ندهید، دیگر فراتر از کلیشه شده است. موفقیت، طالب تعهد تمام است، همان 110% مشهور. کریستیانو رونالدو یک بار گفت: «همیشه تلاش میکنم تا بهتر شوم. فردا بهتر از امروز خواهم بود و سال بعد بهتر از امسال خواهم بود. برای اینکه بهترین چیزی باشید که میتوانید باشید، باید متمرکز باشید.» و اینگونه، ذهنیت و رفتار ایدهآل را خلاصه کرد.
آنچه در مورد فوتبالیستها صادق است، در مورد هتلداران هم صدق میکند. رونالدو این را میداند؛ چرا که شاغل به هر دو شغل است. ورزشکارانِ پیشتازِ بسیاری، خودشان را سرگرم هتلها کردهاند و عمدتاً آن را به دو صورت دیدهاند: یا یک کار جانبی مختصراً سرگرمکننده در اواسط دوران حرفهایشان یا روشی برای تأمین هزینه سعادت گلفبازی در مناطق روستایی طی دوران بازنشستگی. اما رونالدو به این کار هم با همان احساس وسواسبهخود همیشگیاش پرداخته است.
اندی ماری زمانی که «کراملیکس هَوس» را خرید (هتلِ نزدیکِ خانه دوران بچگیاش در «دانبلین»، که آن را در سال 2014 مجدداً باز کرد) اعلام کرد که این هتل «مسافران جدیدی را به منطقه خواهد کشاند، شغلهایی ایجاد خواهد کرد و بر روی حمایت از سایر تجارتهای منطقه تمرکز خواهد کرد»؛ رونالدو اما، وقتی از ورود خود به این صنعت پرده برداشت، گفت: «همیشه آرزوی داشتن هتل خودم را داشتهام. مطمئنام این سرمایهگزاری یکی از بهترین کارهایی است که میتوانستم برای آیندهام انجام دهم.» هتل او جهانی خواهد شد؛ چیزی که تا به حال جهان، شبیه آن را به چشم ندیده است.
این مردی نیست که رویایی را تحققنیافته رها کند. «همیشه آرزو داشتم در سن 25 سالگی پدر شوم» را بعد از اینکه در سن 25 سالگی پدر شد، گفت. «همیشه آرزو داشتم که برای رئال مادرید بازی کنم» را بعد از عقد قرارداد با رئال مادرید گفت. «همیشه آرزو داشتم که لیگ قهرمانان اروپا را با این باشگاه فتح کنم» را اندکی پیش از فتح لیگ قهرمانان اروپا با آن باشگاه گفت. «تولید عطر خودم، کاری است که همیشه آرزوی انجام دادناش را داشتهام.» را پس از تولید عطر خودش گفت. «همیشه آرزو داشتهام که برای پرتغال، برنده شوم» را پس از پیروزی برای پرتغال گفت و افزود: «آرزو کردن رایگان است، پس بیایید به آرزو کردن ادامه دهیم.»
اما آرزو کردن وقتی در هتل CR7 رخ میدهد، که چند هفته پیش در «مادیرا» افتتاح شد، رایگان نیست. طبق محتوای تبلیغاتی منتشرشده، این هتل «قدرتمند، هیجانانگیز و منحصر به فرد» است، «احساس فراغت بالی پیچیده، سطح بالا، هوشمندانه و بالاترین سطح از تکنولوژی دیجیتال» را ارائه میدهد و به شما اجازه میدهد تا «درها را به اتاقتان و به سبک زندگی CR7 باز کنید، مانند یک پیشگام واقعی دیجیتال». در این هتل سوناهای شفاف، متهای یوگای دروناتاقی و دسترسی به «برنامه تمرینی شخصیسازیشده کریستیانو رونالدو» وجود دارد، همچنین موزه CR7 نیز آن گوشه است. انتظار میرود که ساکنین، روزشان را با جامی از یک نوع نوشیدنی خاص «و احساس پیروزی غیر قابل باوری» به پایان ببرند.
رونالدو هنگامی که سپتامبر سال 2015 برند عطر خود را راه انداخت، گفت که «برای من مهم است که چیزی را ارائه بدهم که 100% خودم باشد. هدف، تولید اثری ماندگار و چیزی است که مردم به خاطر آن، شما را به خاطر داشته باشند.» هتلهای پیروی مد و لباسهای زیرِ تجملی بهتر است تا، بگذارید بگوییم چشمکهای آگاهانه به نیمکت تیماش پس از کمک به اخراج وین رونی؛ اتفاقی که برای مدتی پس از جام جهانی 2006 تصویر او را در انگلستان تعریف کرد و به نظر میرسد هنوز کاملاً آن را فراموش نکرده است.
در وبسایت هتل CR7 یک گالری از تصاویری به چشم میخورد که با این هدف تهیه شدهاند که به مهمان بالقوه، از آنچه که ممکن است هنگام رسیدن به فونچال ببینند، تصوری بدهد. به نظر میرسد که درون سوییتِ شبی 575 پوندی این هتل، یک میز پیشدستی قرار دارد که بر روی آن یک مجله به چشم میخورد. این مجله، Wink (چشمک) نام دارد. و بنابراین، اینگونه است که آخرین چیزی که به یک مهمان، پیش از آنکه 40 مجله خودش را بردارد، یادآوری خواهد شد، یکی از مجلات مالک است.
و تقریباً تردیدی وجود ندارد که چه کسی پس از وقوع یک اقامت و تراکنش مربوط به آن، این همیاری کوتاه را در حالی به پایان میرساند که بار دیگر از احساس پیروزی غیر قابل باوری - که برای آن سخت کوشیده، کاری را نیمهکاره رها نکرده و 100% متعهد بوده است - لذت خواهد برد.
- نفرت نَوَرز، ]به دیگران[ توجه نشان بده ]و[ عشق بِوَرز.
- فقط.
- فقط.
- «ساختن»؛ میتوان آن را در ترکیب با «love» به «عاشق شو» و «عشقی را از پایه بساز» ترجمه کرد.
- «بیخیال؛ اهمیت نده» یا حتا با فرضِ داشتنِ «I» محذوف، معنی «برایام مهم نیست؛ اهمیتی نمیدهم» نیز میدهد.