طرفداری- سخت مسیر را به بوستان گفتگو پیدا کردیم و سه طبقه در مجتمعی در آنجا پایین رفتیم تا به سالن موردنظر رسیدیم. حضار چیزی حدود سیصد نفر عمدتا پدر و مادرهای جوان و کودکان خردسال و نوجوان بودند. کودکان عمدتا پیراهن بارسلونا و لیونل مسی را بر تن داشتند اما بودند پسرانی که پیراهن رئال مادرید را به تن کرده بودند!
آقای نیرومند به عنوان متولی مدرسه فوتبال بارسلونا در ایران که ساکن بارسلونا هم بوده و کاتالانی را خوب صحبت می کند و لبخند های بزرگی می زند، صحبت ها را آغاز کرد. ایشان توضیحات اولیه را انجام دادند و خاطرنشان کردند که اهداف بزرگی در سر دارند و حتی هزینه هایی از جیب برای این طرح انجام داده اند تا این طلسم سرانجام بشکند و شاهد حضور برندهای بزرگ در زمینه فوتبال، در ایران باشیم. در ادامه مهمان را معرفی کردند. آقای فردریک مارتین حدودا چهل ساله به عنوان یکی از مربیان تیم های پایه بارسا؛ ایشان صحبت ها را با معرفی خود آغاز کردند و از برنامه های باشگاه برای کشور ایران صحبت کردند. "عماد محمدی" که به عنوان یک استعداد در ایران شناخته شده معرفی و تشویق شد.
توضیح داده شد که تعداد افراد ثبت نام شده به حد نصاب رسیده و اگر تا شهرویور تعداد کاهش پیدا نکند، به طور حتم کلاس ها برگزار می شد. پس از آشنایی اولیه قرار است کلاس های اصلی آغاز شود. دوره های 4 ساله که قرار است با هدف ورود متدولوژی باشگاه بارسا (روی فرهنگ و اخلاق همسو با فلسفه بارسلونا اصرار داشتند) به ایران کار خود را ادامه بدهد. باشگاه فوتبال بارسلونا این طرح را در کشورهای مختلفی انجام داده که آقای مارتین به پروژه هایی مشابه در هند، امارات، گواتمالا و غیره اشاره کردند.
بر خلاف صحبت های اولیه که قرار بود دوره ای یک هفته ای برای آشنایی اولیه مربیان با نفرات در اردیبهشت ماه آغاز به کار کند، با سنگ اندازی ها، این موضوع به شهریور ماه موکول شده است و این باعث اعتراضات برخی از والدین شد. در واقع مربیانی از بارسلونا در ابتدای سال تا فرودگاه در تهران هم آمدند اما به سبب تعلل سفارس اسپانیا و سنگ اندازی هایی که انجام شد، مربی ها به اسپانیا بازگشتند. در تابستان، امکان حضور آن افراد که دوره های تکمیلی را در کشور خود سپری می کنند وجود ندارد و اینطور است که قرار است دوره های جدید در سپتامبر باشد.
زمین در نظر گرفته شده، زمین منظریه در پارک جمشییده است. این زمین از سوی باشگاه بارسلونا تائید شده است. قرار شد که دوره هایی در شهرستان ها نیز برگزار شود و 4 کلان شهر دیگر مانند اصفهان و مشهد و ... برای این منظور در نظر گرفته شده اند. در پایان به نفراتی که دوره ها را به پایان رساندند، دیپلم هایی اعطا می شود. پیراهن بارسلونا با امضای بازیکنان اصلی را با خود آورده بودند و به عنوان سورپرایز معرفی کردند.
پس از توضیحات اولیه، نوبت سوال ها بود. والدین زیادی سوالاتی در زمینه کلاس ها و شرایط و از این دست داشتند که به آن ها جواب داده شد و هر جا که مشکلی وجود داشت، آقای نیرومند با روی گشاده برخورد کردند و بابت برخی کاستی ها بارها عذرخواهی کردند. صحبت ها که تمام شد، هجوم حضار را به سمت سن شاهد بودیم. دور آقای نیرومند و آقای مارتین جمع شدند و بساط سلفی گرفتن داغ بود! مسئله ای که با تعجب مدرس اسپانیایی همراه شد.
همه صحبت ها که انجام شد و قریب به اتفاق فضا را ترک کردند، سوالی که از آقای مارتین داشتم را پرسیدم. انگلیسی را با لهجه غلیظ کاتالانی صحبت می کرد. گفتم که آقای مارتین، از فلسفه بارسلونا صحبت کردید. از متدولوژی ویژه ای که باور دارید متفاوت است. مسیری که به پرورش ژاوی، اینیستا و لیونل مسی انجامیده است. تا سرخیو بوسکتس. این روند چرا ادامه پیدا نکرد و بازیکنان جوان تیم نتوانستند پاسخگوی نیازها باشند؟ گفت که سرجی روبرتو را می شناسید؟ گفتم البته. از سرجی به عنوان یکی از آینده دارها حرف زد. گفتم که سرجی روبرتو کجا و اینیستا کجا؛ گفت که پیشرفت به صبر نیاز دارد و اینیستا هم شروع فوق العاده ای نداشت. توضیح داد که بارسلونا هر سال به نیمه نهایی لیگ قهرمانان می رسد و جایی برای محصولات آکادمی در تیم اصلی نیست اما آن ها در تیم دوم حضور دارند و گاه مانند پدرو فروخته می شوند و سود به مجموعه وارد می شود. صدایش کردند و رفت. جوابم را نگرفتم اما در مجموع باید این حرکت نو را -به هر بهانه- به فال نیک گرفت و امیدوار بود که محصولات این مدرسه؛ عماد ها و پارسا (اسفندیاری) ها تراش خورده در آینده استخوان بندی تیم ملی ما باشند.