Enigma *سرخیو کِکو از دخمه ی بارسلونا پا به بیرون نهادندی و عرضه داشت ایها الناس این وروجک شما را فریفته و همی بین دو نیمه معجون تناول میکند ، چه نشسته اید که حقیقت در سانتیگو برنابئو نهفته است ، سپس صدای خود بلند کرده و نعره ها میزد :
.
.
.
سلطان به سلامت باد ، سلطان به سلامت بادااااآ ...
.
.
وی به سان درویشان از مردم عزلت گزیده و دیگر در بین جماعت دیده نشد و تا آخر عمر ملول و افسرده بسر میبرد ....
.