Laforca Culeتيم زيادي براي ضد حملات عجله داشت و گاها ساكن بود در حالي كه مي شد با توجه به فشارهاي زياد گل هاي بيشتري زد موقعيت ها مدام از دست مي رفت...شرايط نيمار و حركات با توپ و بدون توپش كاملا ناقص بود و به نظرم بيش از ديگر بازيكنان افت در حركاتش تو بازي ديده مي شد ، انتظارها بسيار بالاست و خوب اين رو درك مي كنم كه بازيكنان تيم هم انسان هستن و نبايد در هر بازي كاملا انتظار فرم 100 % رو كشيد ، بايد منطقي به قضايا نگاه كرد ، خارج از فرم امروز " لوس كارمنس " كه زيادي گلايه ازش اغراق آميز به نظر مي رسه ! هنوز هم تيم روي فرد گرايي به نتيجه مي رسه و هر بازي بازده مشخصي به چشم نمي خوره ، بزرگترين لطف " لوچو " به تيم فارغ از مباحث تاكتيكي متحد كردن رختكن و دوري حاشيه ها از تيمه ، نبايد اعتراضات بي مورد و هجمه كلي بيرون باشگاه به تيم رسوخ كنه اون هم در شرايطي كه هر اشتباه مي تونه منجر به خودكشي بشه...مرگ تدريجي يك رويا يعني متزلزل بودن در بازي هاي آينده و فرصت هايي كه هرگز شايد ديگه بازنگردند...
" لوچو " بايد خودش رو براي هر چالشي آماده كنه و فقط بايد اميد داشت اونقدر هوشيار باشه كه بعد از گذشت قريب به " 9 ماه " حضور داشتن در راس كادر فني به خوبي از همه شرايط تيم آگاه باشه و بدونه نقاط ضعف كجاست...نقاط ضعفي كه گاها در پازل هاي تاكتيكي اش به چشم مي خوره و هر چيزي رو در نتايج و شرايط تيم تحت الشعاع قرار مي ده...يا فرار به سوي موفقيت يا شليك و مرگ مغزي مستقيم و نه تدريجي....!