لینگارد وینگبک نیست
یونایتد در حالی پای به این میدان نهاد که از حضور آنتونیو والنسیا، رافائل و لوک شاو به علّت مصدومیت، محروم بود. در نتیجه، تنها گزینههای پیش روی فن خال برای بازی به عنوان وینگبک، اشلی یانگ و ریس جیمز بودند. اما از طرفی، به خاطر عدم آمادگی اوانز، لوییس فن خال مجبور به استفاده از بلکت یا کین بود. وی بلکت چپ پا را برای بازی در سمت چپ خط دفاعی انتخاب کرد. نتیجه این مسئله آن است که وی دیگر نمیتوانست از ریس جیمز در ترکیب اصلی استفاده کند مگر با پذیرش ریسک بزرگی که این انتخاب به همراه میآورد.
تصور کنید بلکت و جیمز، هر دو زیر 23 سال و بدون تجربه بازی در بالاترین سطح، در یک سوی خط دفاعی قرار بگیرند. درست است که این دو در بازیهای "دوستانه" به خوبی در یک سو کار کردند اما اینجا دیگر صحبت از لیگ برتر انگلستان است، نه دیدار دوستانه با لس آنجلس گلکسی. اینجا هیچکس با شما شوخی ندارد و با کوچکترین اشتباه، منهدم خواهید شد. به همین خاطر، فن خال از اشلی یانگِ به مراتب باتجربهتر در سمت چپ خط دفاعی پنج نفرهاش استفاده کرد. حال که یانگ در سمت چپ قرار گرفت، تنها گزینه پیش رو، استفاده از یک وینگر غیرتخصصی در سمت راست به عنوان وینگبک بود.
نانی، زاها و یانوزای به هیچ وجه برای این پست مناسب نیستند. پس قرعه به نام چه کسی افتاد؟ جسی لینگاردی که در پیش فصل به عنوان آچارفرانسه در سه پست مهاجم، هافبک میانی و وینگبک راست به میدان رفت. لینگارد تمام تلاش خود را کرد تا موثر ظاهر شده و فن خال را راضی کند. اما مشکل آن بود که وی بدون کمک در سمت راست، نمیتوانست موثر باشد.

بازی به عنوان وینگبک نیازمند جنگندگی، استقامت، قدرت بدنی و سرعت است. لینگارد از این چهار خصوصیت فقط خصیصه آخر؛ یعنی سرعت را داراست. تا زمانی که وی در زمین حاضر بود، خط دفاع یونایتد برای پوشش ضعف دفاعی او عملاً با شیفت به سمت او، چهارنفره شده بود و اشلی یانگ به دفاع چپ تبدیل شده بود که باعث شد سیستم یونایتد بیتقارن باشد. در این مورد نمیتوان فن خال را مقصر دانست؛ گزینههای محدود باعث چنین اتفاقاتی میشوند.
بازی عریض از خط دفاعی، اشتباه بود
برای بازههایی طولانی از بازی، مخصوصاً در نیمه اول، که یونایتد هنوز تغییر سیستم نداده بود، خط دفاعی یونایتد با پاسهای متعدد از یک سو به سوی دیگر، سعی در تعریض بازی داشت. بلکت و جونز، که هر دو سابقه بازی به عنوان مدافع کنار را دارند (بلکت در حقیقت یک مدافع چپ است) به خوبی به کنارهها رفته و سعی در بسط بازی داشتند.
اما مشکل از آنجایی شروع شد که بازی یونایتد به سمت راست رفته و شیاطین تلاش کردند با راه انداختن لینگارد، موقعیت برای سانتر برای او فراهم کنند. سیستمهای سه دفاعه، به غیر از 3-4-3، فقط یک نفر در هر سمت دارند. به همین خاطر، مدافع چپ سوانزی لینگارد را کنترل میکرد و هافبک چپ این تیم، که آزاد بود، به هافبک تهاجمی در پرس جونز و فلچر کمک میکرد. در نتیجه، گزینه نهایی باقی مانده ارسال پاسهای بلند به سمت راست بود؛ زیرا کانالهای زمینی بسته شده بودند. ارسالها برای لینگارد فرستاده میشد اما وی به سرعت توسط مدافع چپ و مدافع میانی سمت چپ سوانزی پرس شده و یا توپ را و یا فضا را از دست میداد. در نتیجه او برای موقعیت سازی مجبور میشد یا مستقیماً به محوطه جریمه سانتر کند (که اغلب مدافع چپ سوانزی مانع او میشد) یا آنکه توپ را به ماتا یا فلچر پاس دهد تا توجه رقیب از او به سویی دیگر معطوف شده و وی مجدداً فضا پیدا کند. اما فلچر یا ماتا نیز به سرعت پرس میشدند و مجبور به دادن پاس رو به عقب میشدند که در نتیجه، حملات از این سو خنثی میشد.
سویچ به 3-1-2-4 ناکام ماند
فن خال بین دو نیمه با بیرون کشیدن چیچاریتو، نانی را به میدان فرستاد و سیستم را از 2-1-4-3 به 3-1-2-4 تغییر داد. اما دلایل ناکام ماندن این تغییر رویه، نانی و خودخواهیهای یانوزای بودند. نانی به معنای دقیق کلمه حتی سایهای از آن بازیکنی که انتظار میرفت بشود هم نیست و بارها اشلی یانگ را در سمت چپ خط دفاعی بدون پوشش رها کرده و به مرکز میدان میرفت. آگاهی نانی از موقعیت دفاعیاش در زمین پایین است. به همین خاطر، اشلی یانگی که ذاتاً یک وینگر است، در دفاع تنها رها میشد و بلکت برای کمک به او به سمت چپ میرفت، اسمالینگ تنها رها میشد، جونز برای کمک به اسمالینگ به مرکز میآمد و بار دیگر، سیستم به هم میریخت و سوانزی میتوانست با تغییر سریع منطقه بازی، از فضای آزادی که جونز ایجاد میکرد، نهایت استفاده را ببرد.
اما نباید فراموش کرد که عدنان یانوزای نیز در این بازی بارها خودخواهی کرد. جادوگر جوان الدترافورد این فصل پیراهن اسطوره زنده تیم؛ یعنی رایان گیگز را به ارث برده است و به نظر میرسید اندکی تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته و به دفعات تلاش میکرد تا همه چیز را خودش انجام دهد. اما این موضوع از یک جوان تکنیکی 19 ساله کاملاً طبیعی است و با رهبری و هدایت بزرگی مثل فن خال و رهنمودهای استاد او، گیگز، این مسئله حل خواهد شد.
در پایان باید گفت که این یک عملکرد متوسط از یونایتد بود. گری مانک جوان توانست به خوبی تاکتیکهای شیاطین را خنثی کرده و به بردی شیرین در اولین هفته از رقابتهای لیگ برتر دست یابد. شیاطین باید طی هفتههای آینده در پستهای وینگبک راست، هافبک و مدافع میانی خریدهایی انجام دهند تا بتوانند بار دیگر به روند مثبتی که تا قبل از این بازی داشتند، بازگردند.
شما چه برداشتهایی از این بازی داشتید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.