اختصاصی طرفداری- بازی اعداد اثر کریس اندرسون و دیوید سالی، نام کتاب متفاوتی است که در مجموعه طرفداری، تصمیم گرفتیم آن را به صورت هفتگی برای شما ترجمه کنیم. بخش های قبلی کتاب را اینجا ببینید.
بعد از بازی همان قبل از بازی است
زندگی در طول اصلاحات
فوتبال بازی ای است که شما با مغزتان بازی می کنید (یوهان کرایوف)
گاو های مقدس بهترین همبرگر را می دهند (مارک تواین)
نوامبر 2011، اولین کنفرانس تجزیه و تحلیل ورزشی انگلیس در بوستون برگزار شد. این جلسه که توسط دانشگاه اقتصاد منچستر برگزار شد، تقریبا شرکت کنندگان کمی داشت. چیزی حدود 150 نفر در این جلسه حضور داشتند. استعدادیاب ها، آنالیزورها، متخصصان و مدیران حاضر بودند اما همچنین چند مربی و مالکان باشگاه نیز در جمع بودند.
فیل کلارک، ستاره تیم قدرتمند راگبی ویگان در دهه 1990و کاپیتان بریتانیا با برادرش اندی، مربی بدنساز سابق لیورپول در جمع حضور داشتند. برادران کلارک در کنار سایرین متوجه شده بودند که ورزش در حال تغییر است و اینکه با این تغییرات، موقعیت ها و شانس ها پدید می آیند. آنها یک شرکت به نام ادارات ورزشی دارند که به باشگاه ها برای آنالیز شرایط خود کمک می کنند. شرکت های مشابه در سراسر جهان به وجود آمده اند زیرا اقتصاد باشگاه ها بیش از هر زمان دیگری مهم و ضروری شده است. در دنیای ورزش، همه نیازمند اطلاعات هستند و اما کمتر باشگاهی برنامه مشخص برای استفاده از داده ها و اطلاعات دارد. یکی از بهترین برنامه های این کنفرانس از سوی اندرو هیگینسون، مدیر تسکو بود. اینکه آنها چطور از اطلاعات استفاده کرده بودند تا بهترین باشند. آنالیزورهای باشگاه ها به دقت گوش می دادند، چون آنها هم می خواستند بهترین باشند و همانطور که ما سعی می کنیم در این فصل صحبت کنیم، تمام جزئیات، کمک می کنند.
چیزی که از همین حالا می دانیم می تواند سرنخ هایی به ما بدهد تا بدانیم اصلاحات در طول دهه آینده چگونه پیش خواهد رفت. این پیش بینی ما از فوتبال برای دهه آینده است. هیچوقت نمی توان مطمئن بود و برخی از پیش بینی های ما اشتباه خواهد بود اما آنها بر اساس بهترین تحقیقات و اطلاعاتی که در حال حاضر داریم، بنا شده اند.
پیش بینی اول
بزرگترین پیشرفت ها در منچستریونایتد، منچسترسیتی، بارسلونا، رئال مادرید یا هر کدام از 20 تیم ثروتمند جهان اتفاق نخواهد افتاد. برای آنکه حال و هوا را عوض کنیم، کنفرانس منچستر با صحبت های بیلی بین، حامی تجزیه و تحلیل های ورزشی و مدیر معروف اوکلند آغاز شد. بیلی بین به لطف هالیوود یک سلبریتی و چهره شاخص است اما حقیقت این است که آخرین فرد در خط طولانی ابداع کنندگان تجزیه و تحلیل ورزشی است. چارلز ریپ اولین کسی بود که تشخیص داد فوتبال همیشه در حال تغییر است. این ایده که فوتبال می تواند برای سرگرمی و پول برگزار شود، سیستم بازی 4-4-2 یا اینکه توپ های بلند می تواند در شرایط مناسب بسیار مفید باشند، متعلق به ریپ بود.
آن ابداعات برای کمک به پیروزی در فوتبال بود. کسانی که سبک پاسکاری یا کاتاناچیو یا بازی با چهار مدافع خطی را در فوتبال پدید آوردند، می خواستند به این ورزش برای پیروزی کمک کنند و از مبتکران فوتبال بوده اند. آنها ایده هایی دادند که در ابتدا محال به نظر می رسید اما شدنی بود. برخی موفق شدند و با شرایط جدید وفق پیدا کردند و برخی شکست خواهند خورد. در طول دوران اصلاحات در فوتبال و ورزش، افراد زیادی اخراج می شوند. همانطور که یوگی برا، بازیکن امریکایی بیسبال گفت: "وقتی در جاده به دوراهی برخورد می کنید، راه درست را بروید" و این همان مسیری است که فوتبال طی می کند. برخی در چند راهی این جاده مسیری انتخاب می کنند و برخی یک مسیر دیگر می روند و همه تلاش می کنند با کامپیوترها، آنالیزهای داده ها، تحقیقات و اعداد تا جایی که می توانند خوب کار کنند.
چیزی که از صحبت های بیلی بین در کنفرانس مشخص بود، این بود که شرایط اوکلند در ابتدا چقدر ناراحت کننده بود. یک تیم ضعیف که در مقابل تماشاگران کم و ناراضی بازی می کردند. تنها در چنین محیطی بود که بیلی بین توانست انگیزه خود را پیدا کند و این میل که به طور دراماتیک، باشگاه را تغییر دهد: "ما هیچ چیزی برای از دست دادن نداشتیم. در شرایطی بودیم که می توانستیم هر چیزی را امتحان کنیم و هیچ اشکالی نداشت. هر کاری می کردیم، شرایط دیگر از آن بدتر نمی شد."
معمولا در ناامیدی، در حاشیه رفتن و کمبود پول بهترین شرایط برای نوآوری پدید می آید. کشیدن خط موازی در فوتبال کار آسانی است. آنجاست که می توانیم مادر نوآوری های جدید باشیم.
پیش بینی دوم
بیل جیمز و چارلز ریپ به خاطر شخصیت و وسواسی که داشتند، کاندیداهای عالی برای سرعت بخشیدن به تغییرات اساسی و درک ورزش ها بودند. نوآوری های مهم معمولا از افرادی که درون یک باشگاه هستند، به وجود نمی آید. کسانی که بیرون فعالیت می کنند، می توانند سوال بپرسند. می توانند بگویند کارها چطور پیش می رود و آنها موقعیت هایی را می بینند که کارکنان باشگاه نمی بینند. زیرا افراد خارج از باشگاه، در گمنامی کار می کنند و راحتی توسط کسانی که آنها را نمی شناسند یا به آنها اعتقاد ندارند، تحت تاثیر قرار نمی گیرند. آنها می توانند پیشتاز باشند و اگر به خوبی کار کنند، موفق می شوند.
تفاوت جیمز و ریپ در سطح موفقیتشان چه بود؟ جیمز در نهایت در سال 2003 توسط بوستون رد ساکس استخدام شد. یک سال قبل از آنکه آنها برای اولین بار از سال 1918 قهرمان شوند. این برای مردی که در سال 1977 تنها یک جزوه آماری منتشر کرده بود، یک جهش بزرگ بود. به محض ورودش به رد ساکس، نگرش او توسط سایر تیم های لیگ بیسبال مورد توجه قرار گرفت و از او تقلید کردند. طی چهار سال آینده، باشگاه دو قهرمانی دیگر به دست آورد.
چارلز ریپ هم پس از مدتی وارد باشگاه ها شد و به عنوان آنالیزور در برنتفورد و وولوز کار کرد. حضور او در فوتبال انگلیس با دو جام و قهرمانی همراه بود تا یک موفقیت واقعی کسب کرده باشد. شاید این به خاطر محدودیت های فردی خودش و کیفیت داده هایش بود.
اما بعدها هر دوی آنها شکست خوردند و ما باید از آن درس بگیریم. مساله مهم این است که آنها در رشته خودشان داده های موفق و کارآمدی داشتند و به عنوان مثال، جیمز در فوتبال موفق نبود زیرا داده های خوبی در فوتبال نداشت. شکست ریپ همچنین ثابت می کند که فوتبال بسیار پویا است و نمی توان با یک فرمول پیروزی تا همیشه جلو رفت.
پیش بینی سوم
حجم داده های آماری در سال های آینده سی و دو برابر خواهد شد. چارلز ریپ مشکلات بسیار بیشتری نسبت به بیلی جیمز داشت. حداقل جیمز روزنامه های زیادی اطرافش بودند و به او کمک می کردند اما ریپ باید داده هایش را با کاغذ و پوستر پخش می کرد.
همانطور که دیده ایم، Opta و StatDNA حالا به صورت کامپیوتری توسط افراد و تصویربرداران، داده ها را جمع آوری می کنند. این در حالی است که Prozone اجازه می دهد خودِ دوربین ها کارشان را انجام دهند. آنها با هم باعث شده اند تمام روش های سابق آمار از بین بروند و هیچ تضمینی نیست که روش های جدیدی، باعث نشوند روش های این شرکت ها کاملا قدیمی شوند.
کم کم جمع کردن داده ها به هزینه های بسیار کمتری انجام می شود. نتیجه این امر، انفجار داده های فراوان در ورزش است. همانطور که نیویورک تامز می نویسد:
داده ها در ورزش بسیار بیشتر شده و هر سال، 50 درصد رشد می کند. این یعنی هر دو سال، میزان داده های آماری دوبرابر می شود.
چیزهای کمی باقی مانده که از 22 فوتبالیست درون زمین بدانیم. حتی دیگر در مورد تمام حرکات توپ در زمین نیز اطلاعات داریم. در آینده دو اتفاق دیگر، باعث می شود داده ها به حالت انفجار در آیند. سنسورهایی هستند که به اندازه بسیار ریز در پیراهن و کفش بازیکنان جاسازی می شوند که همین حالا هم بعضی باشگاه های بزرگ در تمرینات از این قطعات استفاده می کنند و با این قطعات دیگر تمام حرکات ریز بازیکنان و توپ اندازه گیری می شود.
با ورود تکنولوژی های فوق العاده به فوتبال، بازیکنان جوان زیادی در سراسر جهان به راحتی مورد جستجو قرار می گیرند و آنالیزورها می توانند تمام اطلاعات ریز این بازیکنان را بررسی کنند. دیگر بازیکنان ناشناخته در لیگ های ناشناخته نیز از این انفجار آمارها در امان نخواهند بود.
پیش بینی چهارم
هندسه - فضا، بردارها، مثلث ها و شبکه های پویا - مورد تجزیه تحلیل قرار می گیرد و تمرکز به آن بیشتر می شود.
با در دسترس بودن رو به رشد داده های موقعیت یابی و مختصات x-y برای بازیکنان و توپ، تحلیلگران قادر خواهند بود از ابزارهای ریاضی و هندسه جبری و نظریه شبکه برای به دست آوردن بینش بیشتر، در بازی استفاده کنند. تمرکز از توپ دور می شود و شمارش حوادث توپ که چارلز ریپ اولین بار در نوت بوک ها جمع آوری کرده بود، رو به جلو حرکت می کند. توجه آماری به بازیکنان، حتی زمانی که توپ را در اختیار ندارند و خوشه ای که حرکت آنها را شکل می دهد و فضایی که آنها در آن قرار می دهند، و نحوه حرکت توپ و اطلاعات در مورد شبکه ای که آنها تشکیل می دهند، تغییر می کند.
برای این مرحله جدید اصلاحات، والری لوبانوفسکی، سرمربی اسطوره ای دینامو کیف، با نقش بزرگ خود در سیستم ها و فضا، به عنوان یک پیشگام شناخته می شود. بارنی رونای، با الهام از دیدن مجسمه برنزی او در خارج از استادیوم با نام مستعار او در کیف در طول یورو 2012، می نویسد: "او مدیریت فوتبال را به عنوان یک مطالعه جامع تجربی مورد بررسی قرار داد و به بدون شک یکی از پیشگامان فوتبال در تاریخ معاصر بود.
لوبانوفسکی شبکه را از کامپیوتر به زمین منتقل کرد. او دقیقا بازیکنان خود را آموزش داد تا مانند قطعه های آنالیز در پیش نوشته هایش، در زمین بازی کنند. اگر چه تیم او گاهی مکانیکی بازی می کرد اما برای تیم او فضاهای ناشناخته، ارتباط ضعیف خطوط و اشتباهات حریف بسیار مهم بود و از آنها نهایت استفاده را می برد.
کار او شبیه به یک بازی شطرنج خلاقانه و بداهه بود. عبور از شبکه، کیفیتی است که منجر به موفقیت می شود. در تحقیقات جدید فوتبالی روی لیگ برتر انگلیس در دو فصل اخیر مشخص شده زمانی که بازیکنان بیشتری در کار تیمی شرکت کنند، تیم موفق تر و تعداد گل ها بیشتر خواهد شد. چیزی شبیه به یک نت ورک شبکه ای است. زمانی که تنها 2 بازیکن در بازیسازی تیم سهیم باشند، شانس برتری عددی و ایجاد موقعیت کم می شود اما با ایجاد مثلث و مربع در کارهای تیمی، حریف کار سختی برای مهار حمله خواهد داشت.
پیش بینی پنجم
تعداد گل ها چه در سال 2013 و چه سال 2023 در یک دوره لیگ 20 تیمی، تقریبا همان 1000 تا خواهد بود.
قدرت اعداد طوری نیست که بتوانید آن را در زمینه های مختلف به طور ثابت ببینید. در آمار الگوهایی وجود دارد که در تیم ها یا بازیکنان مشابه، یکی هستند اما همچنین نکاتی وجود دارند که انقدر به بینی ما نزدیک هستند که آنها را نمی بینیم.
دو مشکل در بازی اعداد و آمار وجود دارد: اینکه فوتبال بر اساس شانس و نادر بودن شکل می گیرد. شانس و بخت نقش زیادی در حوادث فوتبال دارند و نادر بودن گل باعث می شود نقش شانس حتی بیشتر هم بشود.
بدین ترتیب، تحقیقات نشان داده که هر اتفاق و یا قانونی در فوتبال پدید آید، نادر بودن گل تغییری نمی کند. تعداد انگلیسی ها یا آرژانتینی های لیگ متفاوت باشد یا تعداد بازیکنان هجومی و تدافعی تغییر کند؛ در نهایت در دراز مدت شاهد همان تعداد گل در یک دوره لیگ خواهیم بود. گل در فوتبال نادر است اما تاریخ نشان داده نه کمیاب تر خواهد شد و نه بیشتر.
هفته آینده با بخش پایانی کتاب که 5 پیش بینی دیگر از فوتبال در آینده است، با شما خواهیم بود.