طرفداری- سالهاست که زحمت میکشند و مطمئناً خیلیها اگر در کوچه و خیابان آنها را ببینند نمیشناسند اما قهرمان هستند، قهرمانانی که با وجود مشکلات زیادی که سر راه داشتند با دل و جان افتخارآفرین شدند.
سالهاست در فوتسال بانوان زحمت میکشند اما از قراردادهای ناچیز باشگاهها گلایه دارند، از دیده نشدن گلایه دارند و دلشان کمی فقط کمی توجه میخواهد.
قهرمانی تیم ملی فوتسال بانوان ایران بهانهای شد برای مصاحبه با نسیمه غلامی کاپیتان تیم ملی و آرزو صدقیانی بازیکن ارزشمند کشورمان.
متن مصاحبه این دو بازیکن را با فارس می خوانید:
از حال و هوای خانواده و دوستان و البته محلهتان بعد از موفقیت و قهرمانی بگویید. واکنشها چطور بود؟
غلامی:
پدر و مادرم از خوشحالی گریه میکردند. مادرم میگفت دوستان 15 سال پیش او تماس گرفته و تبریک گفتهاند. این برای من ارزش داشت اینکه توانستم پدر و مادرم را خوشحال کنم. دوستان دوران دبستانم به من پیام میدادند و تبریک میگفتند. من باورم نمیشد میگفتند ما را میشناسی؟
درباره محله هم باید بگویم میخواستم قبل از رفتن به خانه شیرینی بگیریم. شهرداری محله ما بنری از تیم زده است، زمانی که به شیرینی فروشی رفتم فروشنده از من پرسید آیا این عکس شما نیست؟ با خودم میگفتم چرا شما نمیآیید از ما شیرینی بگیرید در نهایت هم پولی از ما نگرفت.
صدقیانی:
من دوستانم را به رستوران بردم. حدود 300 هزار تومان پول غذای ما شد. زمانی که میخواستم پای صندوق حساب کنم، مرا شناختند هیچ پولی نگرفتند.
روزهایی که فوتسال را شروع کرده بودید واکنشها چطور بود؟ چون خیلیها اعتقاد دارند جای یک زن در آشپزخانه است!
غلامی:
خوشبختانه خانوادهام در این مورد مرا حمایت میکردند به ویژه مادرم. حتی وقتی به شوخی میگفتم نمیخواهم بازی کنم مادرم گریه میکرد و میگفت باید بازی کنی. همه اقوام نیز از من حمایت میکردند. البته دورادور میشنیدم که برخی میگفتند مگر یک دختر فوتبال یا فوتسال بازی میکند. تا زمانی که در سال 2015 قهرمان شدیم کسی ما را باور نداشت.
چطور شد فوتبالی شدی؟
غلامی:
من از کودکی با برادرانم در کوچه با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکردم. وقتی به سن 15-16 سالگی رسیدم پدرم گفت به باشگاه بروم. 3 ماه تابستان به باشگاه رفتم. امیرشقاقی بازی مرا دید و گفت با من قرارداد ببند. همان موقع بود که این ورزش را ادامه دادم.
صدقیانی:
خاطرات ما تقریبا شبیه بهم است. اول اینکه در موفقیت ما خانوادهها نقش مهمی داشتند. اگر آنها نمیگذاشتند پیشرفت کنیم و دنبال علایقمان برویم الان اینجا نبودیم. همه ما حمایتی داشتیم که به اینجا رسیدیم. همه از کوچه با توپهای پلاستیکی شروع کردیم و با زمینهای آسفالت. هیچ فراموش نمیکنیم. بچه که بودم مسابقه محلات برگزار میشد. پولی جمع میکردیم و هر تیمی قهرمان میشد پول را به آن تیم میدادیم. زمانی که قرار بود کوچه ما ثبتنام کند ما را به مسابقات راه ندادند و گفتند شما یک بازیکن دختر دارید! ما با شما بازی نمیکنیم. اصرار کردیم تا رضایت دادند. قهرمان شدیم. بعد از این قهرمانی زمانی که از خانه بیرون میآمدم دیدم 25 نفر جلوی در ایستادهاند و میگفتند با ما بازی کنید. زمانی که بزرگتر شدم به سالن حجاب رفتم و همان روز امیرشقاقی به سالن آمده بود تا بازیکن انتخاب کند. مرا از وسط بازی بیرون کشیدند و گفتند با جایی قرارداد داری؟ تعجب کردم گقتم قرارداد؟! گفتم فقط آمدهام به سالن تمرین کنم با من قرارداد بستند و از همان جا شروع کردم.
اینکه با وجود این اتفاقات ناامید نمیشدید جای تحسین دارد.
صدقیانی:
پوستمان کلفت شده است!
همه فکر میکنند ورزشکاران فوتبال و فوتسال روحیه مردانه دارند، آیا این طور است؟
صدقیانی:
نه اصلا اینطور نیست، شاید ظاهری این طور باشد. از نظر روحی و روانی این طور نیست.
با توجه به اینکه در جامعه مردسالار ما میگویند فوتبال یک بازی مردانه است، بانوان با فوتبال چه کار دارند، چه واکنشی داشتید؟
صدقیانی:
الان وضعیت فرق کرده است. قبلا همه میگفتند بیاید با هم بازی کنیم دخترها 10 نفر پسرها 2 نفر. اما الان میگویند نمیتوانند با تیم بانوان ما بازی کنند. پدر من بعد از 15 سال که کار حرفهای کردهام برای اولین بار در سالن بازی مرا دید. آرزوی ما این است پدر و مادرمان بازی ما را ببینند. مردم هم حق دارند این حرفها را بزنند چون بازی ما را ندیدهاند.
اهل موسیقی و کتاب هستید؟
غلامی:
جدیدا کتاب زیاد میخوانم چون در تمرین خانم مظفر به ما در صورتی که به اهداف مورد نظر برسیم جایزه میدهد. من 3 توپ را گل کردم و کتاب جایزه گرفتم. از آن زمان کتاب زیاد میخوانم.
صدقیانی:
چند سال پیش همزمان با فوتسال، گیتار میزدم اما ارجحیت با فوتسال بود که موسیقی را رها کردم. سینما و تئاتر را دوست دارم اما با کتاب میانهای ندارم. گرفتاری ما زیاد است و ترجیح میدادم اگر تایمی هست درس بخوانم.
آخرین کتابی خواندی چه بود؟
غلامی:
زندگی من. کتاب بسیار خوبی بود.
متولد چه سالی هستید؟
غلامی:
1364
صدقیانی:
1369
قصد ازدواج ندارید؟ برنامه ورزشکار حرفهای برای ازدواج چطور است؟ بعد از اتفاقاتی که برای نیلوفر اردلان افتاد شاید نگاهها تغییر کرده است...
صدقیانی:
بعد از مسابقات قهرمانی آسیا موقعیتهای زیادی برای من پیش آمد.
غلامی:
نگاه من بد نیست و به موقع ازدواج میکنم اما در حال حاضر هدف مهمتری دارم. الان به هدفم فکر میکنم.
چه هدفی؟
غلامی:
گفتهاند شاید تا 2 سال آینده جام جهانی برگزار شود. اگر خدا بخواهد در تیم باشم دوست دارم جزو 3 تیم برتر این مسابقات باشیم. هدف بزرگ من الان جام جهانی است.
به خداحافظی فکر نمیکنید؟
غلامی:
اصلا به خداحافظی فکر نکردهام.
صدقیانی:
فکر میکنم بازیکن تا زمانی که در اوج است باید بازی کند. یعنی با کیفیت بازی کند.
مسابقات فوتبال مردان را پیگیری میکنید؟
غلامی:
من تمرینات تیمهای فوتسال اروپا را میبینم. فوتبال داخلی را هم میبینم مانند بازیهای پرسپولیس.
صدقیانی:
من هم پرسپولیسی هستم. ما هر وقت میخواهیم از توپ لذت ببریم فوتبال میبینیم هر وقت بخواهیم چند نکته یاد بگیریم فوتسال تماشا میکنیم.
اگر میگفتند یک باشگاهی برای بازی انتخاب کنید، کدام کشور را میگفتید؟
غلامی:
برزیل.
اجازه لژیونر شدن را میدهند؟ پیشنهادی داشتهاید؟
صدقیانی:
کشورهای اروپایی اجازه بازی با حجاب را نمیدهند. ما بازیکنی داریم که در مالدیو با حجاب بازی کرده و مشکلی نداشته اما در اروپا این امکان نیست.
به نظر میرسد اگر استقلال و پرسپولیس در فوتسال بانوان سرمایهگذاری کنند شرایط بهتر میشود...
صدقیانی:
هیچ وقت سراغ این تیمها نمیروم چون آنها اصلا به جز تیم مردان به تیمهای دیگر توجهی ندارند. از نظر مالی آنها اصلا به تیم های دیگر خود اهمیت نمی دهند.
با وجود این قهرمانیها به نظر میرسد باشگاهها در فوتسال بانوان قرارداد زیادی با بازیکنان ندارند؟
صدقیانی:
ما در آسیا سال 2013 دوم آسیا شدیم. آن زمان بعد از 50 سال این عنوان را کسب کردیم. من دوستانی در رشته هندبال و دیگر رشتهها دارم. حقوقی که ما در باشگاههای میگرفتیم خیلی کمتر از والیبال و بسکتبال بود. در حالی که ما در آسیا قهرمان بودیم و باید نگاه ویژهتر میشد. من به دوستانم گفتم الان وقت این است یکسری حرفها را بزنیم. همه ما نزدیک به 12-13 سال ملیپوش هستیم. برخی به ما میگویند خوش به حال شما، دنبال این موفقیت 10-11 سال بدبختی بوده است.
بعد از این همه سال چه سرمایهای دارید؟
صدقیانی:
برخی از بازیکنان شاهکار کردند و کنار فوتسال درس خواندند که اگر روزی دوران ورزش حرفهای شان تمام شد کار کنند اما خیلی از ما هیچ چیزی نداریم. به خاطر عشق و علاقهمان بازی میکنیم. ما هیچ شغل و درآمدی نداریم. بیمه هم نیستیم. با باشگاه 40 میلیون قرارداد میبندیم 20 میلیون میدهد و بقیه قرارداد را معلوم نیست چه زمانی پرداخت کنند. زمانی ممکن است ما که با عشق و علاقه بازی میکنیم دلسرد شویم. در سال 2013 گفتم خسته شدم و نمیخواهم بیایم. بخشی از آن مالی بود که وقتی برگشتیم استقبال خوبی از ما صورت نگرفت. 2 سال فوتسال را کنار گذاشتم. گفتم برگردم و باید حقم را میگرفتم خدا را شکر گرفتیم. نمیگوییم دقیقا مانند تیم مردان و یا نصف آنها، اما انتظار توجه داریم. ما برادریمان را ثابت کردیم. منظورم فدراسیون نیست صحبت من باشگاههاست.
غلامی:
فقط 3 تیم به بازیکن پول میدهند که اگر جایگاهمان تغییر کند همین مبلغ قرارداد هم تغییر میکند.
حرف پایانی؟
غلامی:
از مسئولان فدراسیون فوتبال تشکر میکنم که در یک سال اخیر هر چیزی میخواستیم فراهم کردند. کادر هم با دل و جان برای ما زحمت کشیدند.
صدقیانی:
از مسئولان میخواهم این تیم را حمایت کنند تا دلسرد نشوند. 50 درصد این قهرمانی را مدیون کادر و خانم مظفر هستیم. اگر تیم ما از نظر فنی چنین برنامهریزی نداشت نمیتوانستیم این قهرمانی را کسب کنیم. از خانوادهام تشکر میکنم که واقعا در سختیها و مصدومیتها پشت ما بودند.