پسر استمفورد بریجاشک های جان تری، به اندازه غسل تعميد یک کودک نوپا قداست دارد ... باید برای آن چند قطره هم که شده بازگردیم و بجنگیم، باید به ساقهای پولادین کاپیتان نگاهی بی اندازیم، چرا که آنها برای خوشحالی امروز ماست که فرسوده شدند، به دستان پتر نگاه کنیم ... به قلب ایوا، اما نمی دانم چگونه می توانیم به چشمان لمپارد خیره شویم، چگونه می توانیم سرمان را جلوی او بالا بگیریم، چگونه می توانیم از او متشکر باشیم، تا چه اندازه لیاقت او را داریم، امروز که از خواب بیدار شدم، پای پرچم تیمم را که همیشه آویزان از دیوار رو به روی تختم است بوسیدم، پای پرچم مقدس تیمم را
خیلی خوب نوشتی