برخی از ستارههای دنیای فوتبال تصور میکنند که چون در زمین بازی فوقالعاده هستند، میتوانند ستاره سینما هم باشند اما خیلی وقتها یک تکه چوب جلوی دوربین بهتر از آنها عمل میکند. هیچکسی نیست به آنها بگوید شماها که خودبهخود ستاره هستید، دیگر چه فرقی میکند روی زمین فوتبال ستاره باشید یا در مراسم اسکار؟ البته بعضی از فوتبالیستها با شهرت کمتر وارد دنیای فیلم و سینما شدند و موفقیت قابل توجهی کسب کردند. مثلا وینی جونز شاید برای همه محبوب نباشد اما حسابی جای پای خود را در سینما محکم کرده است. اریک کانتونا هم با فیلم Looking For Eric درخشید. فرانک لبوف هم که همشهری کانتوناست در فیلمی که بر اساس زندگینامه استیون هاوکینگ ساخته شده به نام The Theory Of Everything در نقش یک پزشک بازی کرد و اتفاقا این فیلم برنده اسکار هم شد. کارلو آنجلوتی در نقش یک پزشک در فیلم تخیلی Star Trek Beyond بازی کرد که هنوز این فیلم اکران نشده است.
به هر حال، این بازیکنان در سینما هم خیلی خوب بودند اما خیلیهای دیگر نه. در اینجا فوتبالیستهایی را معرفی خواهیم کرد که تلاششان برای بازیگری یک اشتباه محض بود!
دیوید بکهام در King Arthur Legend Of The Sword
خدا هنگام آفرینش بکهام از هیچ نکته مثبتی دریغ نکرد و به او موهبتهای زیادی بخشید: مهارت ورزشی، تیپ خوب، موهای عالی و یک پای راست بسیار عالی که میتواند با آن در قوطی کنسرو باز کند! ولی اینهمه موهبت یکجا زیاد منصفانه نبود و برای این که ترازوی او را میزان کند در عوض به او صدایی مثل یک موش خجالتی و استعداد بازیگری در حد صفر داد. بکهام در حماسه آرتوری گای ریچی نقش زیاد پررنگی نداشت و با آن دماغ پلاستیکی اصلا شبیه به یک مرد خشن از قرون وسطی نبود. البته با دیالوگهایی که به او داده بودند احتمالا اگر مارلون براندو هم در این نقش بازی میکرد همینقدر احمق به نظر میرسید. پس دیوید زیاد هم مقصر نیست و از او میگذریم و میرویم سراغ بازیکنان بعدی که به مراتب از دیوید خوشتیپ ما بدتر هستند.
استن کالیمور در Basic Instinc 2
استن کالیمور در ماشین اسپورت بسیار سریعی نشسته و یاوهگویی میکند و شارون استون هم روی صندلی کناری اوست و بسیار هیجانزده است. این مثلا یک صحنه از فیلم است! کالیمور مهاجم سابق لیورپول و ناتینگهام فارست نقش ستاره فوتبال کوین فرنکس را بازی میکند و قبل از اینکه بفهمیم جریان فیلم چیست، ماشین تغییر جهت داده و در رودخانه تیمز غرق میشود. منصفانه نیست که نقش استن را نقد کنیم چون مگر به جز کمی سر و صدا و چک خوردن از استون چه کار کرد؟ ولی از حق نگذریم در فیلم خیلی احمق به نظر میرسید. این فیلم آنقدر ناموفق بود که انگار بازیگری استن کالیمور را هم با خودش غرق کرد و او دیگر در هیچ فیلمی دیده نشد.
وین رونی در تبلیغ شراب
در صحنه نخست این تبلیغ، رونی میگوید: «رئیس گفته قرار است اعجوبه جدیدی بیاید»، و طوری این جمله را بیان میکند که انگار نه انگار بینندگان باید تصور کنند که مربی منچستر سر الکس الان به او گفته فلان اسطوره با باشگاه قرارداد بسته است! به جای نشان دادن هیجان و اشتیاق انگار از روی متن بدون هیچ حس و شوقی در حال روخوانیست. عکسالعمل همبازیهای رونی، رایان گیگز و پاتریس سیلوا هم زیاد بهتر نیست اما چون رونی نقش اول است باید تمام انتقادها را بپذیرد. با یک صدایی که انگار از ته چاه درمیآید و به شدت بی روح است اضافه میکند: «میگویند او یک اسطوره است» و همین موقع یک توپ آتشین وارد زمین اولدترافورد میشود و با وارد شدن به دروازه آنجا را به آتش میکشد. عکس العمل رونی؟ چانه خود را در بیروح ترین حالت ممکن میخاراند. رونی جان تو مگر چقدر از شراب شیلیایی نوشیدی که در چنین بحرانی میتوانی تا این حد خونسرد و بیتفاوت به نظر برسی؟
سر بابی چارلتون در Jossy’s giants
غولهای جاسی یک سریال تلویزیونی مخصوص کودکان است که در نیوکاسل ساخته شده و محوریت داستان در مورد فوتبال و تیم متشکل از بازیکنان لجوج و خیرهسر است. این سریال آهنگ خیلی خوبی هم داشت که توسط سید وادل افسانهای ساخته شده بود و برنامهاش طوری بود که نیاز به چند ستاره منچستریونایتد و انگلیس داشتند. برایان رابسون یکبار در این سریال حضور یافت، اما بازی وحشتناکش آنقدر بد بود که تمام نسخههایش را از اینترنت پاک کردند. بازی بابی چارلتون به نسبت راضیکننده بود. ولی باید در تماس تلفنی با جاسی تدارک تور گردشگری به پارک سنت جیمز را میداد اما آنقدر این صحبت را به داراز کشاند و با آب و تاب از زمین و هوا و آسمان صحبت کرد که حوصله بچهها سر رفت و البته بینندگان را هم با روده درازی کلافه کرده بود.
پله در Escape to Victory
این فیلم محصول سال ۱۹۸۱ در مورد گروهی از زندانیان است که از راه فوتبال از زندان فرار میکنند. ولی یک سوال ابدی در مورد این فیلم وجود دارد؛ کدام بدتر است؟ دروازهبانی سیلوستر استالونه یا تلاش فوتبالیستها برای بازیگری؟ پله در نقش کورپورال لوئیس فرناندس بازی میکرد. هرچقدر که این مرد بزرگ در زمین فوتبال فوقالعاده بود، خارج از زمین و جلوی دوربین فاجعه عمل کرد. صحبت کردنش مقابل دوربین برخلاف فوتبالش مبهم و گنگ و بی سر و ته است. اگرچه تماشای پله یکی از لذتهای دنیوی است ولی ای کاش بیخیال بازیگری میشد.
آلی مککویست در A Shot At Glory
میشد آلی را از این لیست خارج کنیم و در ردیف موفقها بگذاریم. حداقل آلی مثل یک زامبی فوتبال از روی متن چند خط قرائت نکرد بلکه در این فیلم محصول سال ۲۰۰۰ نقش بازیکن سابق آرسنال را بازی کرد که به تیم خیالی کیلنوکی در اسکاتلند میآید. مایکل کیتون ستاره فیلم بتمن هم در این فیلم بازی میکرد و رابرت دووال هم در نقش مربی آلی ظاهر شد و احتمالا فکر میکرد که این فیلم بعد از «پدرخوانده» تماشاییترین فیلم دنیا خواهد شد. اما در واقع فیلم با بازی این سه نفر به هیچ جایی نرسید و اصلا اینکه چطور چنین فیلمی ساخته شده جای تعجب دارد.
مایکل اوون در تبلیغات ویسکی
«هر زمان وارد رینگ میشوم روح یک جنگجو به جسم من وارد میشود». به نظر میرسد مایکل اوون به جای تبلیغ ویسکی در سری «راکی ۷: انتقام آدریان» بازی میکند. به احتمال زیاد کارگردان با خودش فکر کرده که زندگی کوتاهتر از آن است که با شخص دیگری این تبلیغ را امتحان کنیم و یا حتی به اوون کمی درس بازیگری بدهیم و بعد ویدئو را ضبط کنیم. اوون هم سعی کرد مثل وین رونی تلاشی برای نشان دادن هیجان نکند و بگذارد داستان همانطور که هست خود به خود پیش برود. کاملا بدون نشان دادن هیچ احساسی جملاتش را میگوید تا اینکه ناگهان عزم خود را جزم کرده و میگوید: «هیس! راز را با خودت نگه دار.» واقعا ترسیدیم مایکل جان. خیلی خفنی.
آلن شیرر در Goal
در این فیلم سهگانه شاهد پیشرفت و موفقیت سانتیاگو مونز از لس آنجلس به رئال مادرید هستیم. آلن شیرر هم در نقش کسی بازی کرده که همه ما در زندگی روزمره اینطور اشخاص را زیاد دیدهایم؛ آنهایی که وسط تمرین در باشگاه به سراغمان میآیند و میگویند«داداش داری اشتباه میزنی!» وقتی قهرمان بیخاصیت ما مشغول تمرین با پاهای ضعیفش است ناگهان آلن قدرتمند به او اخم میکند و آنقدر خیره نگاهش میکند تا قهرمان کوچولو سرخورده شده و وزنهها را سر جایش بگذارد آنوقت آلن قوی وزنههای سنگینتر را بلند میکند و زیر لب پوزخند میزند.
ایان رایت در Gun of the Black Sun
همانطور که انتظارش را داشتیم ایان رایت در بازیگری از امثال رونی و اوون خیلی بهتر است. اولین چیزی که با شنیدن اسم ایان به خاطرمان میآید گلهای زیادش برای آرسنال است و پسربچه دهسالهی شیطونی که درون این مرد بسیار متشخص زندگی میکند. او واقعا پر جذبه است. همین خصوصیاتش باعث میشود که تصور کنیم ایان در بازیگری هم میتواند فوق العاده باشد و با بازی درخشانش وینی جونز را از رده خارج کند. ولی در واقعیت اینطور نبود و بازیگریش درست مانند عنوان فیلمی که در آن بازی کرد مسخره بود. در واقع تا وقتی که دهانش را برای گفتن دیالوگها باز نکرده بود در نقش دوک خوب ظاهر شد. آخر این چه دیالوگهایی بود که به رایت داده بودند؟
زین الدین زیدان در Asterix At The Olympic Games
این فیلم در لیست بدترین فیلمهای سال ۲۰۰۷ قرار گرفت و به طرز شگفتآوری نابغه فوتبال و مربی رئال مادرید زینالدین زیدان هم در آن به ایفای نقش پرداخت. در صحنه آغازین فیلم زیدان در کنار یک مرد سرکش قرار گرفته که به نظر دنی آلوز است و توپش را به سمت زیدان پرت میکند. این دو نفر چند دیالوگ خاموش رد و بدل میکنند، احتمالا حرفهایشان هم پیرامون برتری فوتبال اسپانیاست، بعد یکسری اتفاقات دیگر میافتد. شاید از بازیگری زیزو بتوان گذشت و آن را قابل قبول دانست ولی با ظاهر خوفناکش چه کنیم؟ زیدانِ همیشه رمزآلود با ظاهری شبیه به الهههای مصر باستان در این فیلم دیده میشود، با خط چشم پهن و آن به اصطلاح شالی که روی سرش انداخته بود. خیلی جذاب بودی زیدان، درست مثل شخصیتات، ولی این فیلم تو را تبدیل به ستاره سینما نمیکند. خجالت بکش.
منبع: FourFourTwo