طرفداری- تیم گری دویل، به اولین باشگاه ایرلندی تاریخ تبدیل شد که در نیوکمپ به میدان رفت؛ این تیم در سال 1963، در جام قهرمانان اروپا، در این ورزشگاه به مصاف بارسلونا رفت.
شاگردان دویل برای حضور در این رقابت ها، تیم کورک هایبرنین را با دو گل از پیش رو برداشت تا پای به یکی از معروف ترین آوردگاه های فوتبالی اروپا بگذارد؛ جایی که قهرمانان معروف هر کشور باید رو در روی یکدیگر به میدان می رفتند.
شاید شانس آنها بد بود که در سخت ترین قرعه، به نام بزرگی چون بارسلونا برخورد کردند و این قرعه به این معنا بود که شلبورن، تیمی که خیلی ها آن را نمی شناختند به زودی باید راهی نیوکمپ می شد.
این نسل برجسته ترین تیم دوران این باشگاه بود، که استارت این درخشش در سال 1959 با قهرمانی در جام حذفی ایرلند زده شد؛ اریک باربر و تونی دان که بعدها با منچستریونایتد قهرمان جام قهرمانی اروپا شد، در آن تیم حضور داشتند.
در ادامه این تیم جوان در سال های 1960 و 1963 نیز جام حذفی ایرلند را از آن خود کرده و البته در فصل 62-1961 نیز، به قهرمانی لیگ رسیده بود.
قهرمانی های داخلی برای شلبورن به اتفاق عادی تبدیل شده بود و این تیم به دنبال درخشیدن در رقابت های بزرگتر و قاره ای بود؛ نخستین دیدار اروپایی این تیم در سال 1962 بود که با سفر به کشور پرتغال، در ورزشگاه 50 هزار نفری آلوالاده، میهمان تیم اسپورتینگ لیسبون بودند؛ شلبورن در مجموع دو دیدار رفت و برگشت با نتیجه 7-1 برابر رقیب خود شکست خورده و حذف شد.
سال بعد اما قرعه به نام تیم بارسلونا افتاد و این تیم برای دیدار با باشگاه بزرگ اسپانیایی، عازم ایالت کاتالونیا شد.
بازیکنان این تیم به هتل بزرگ و مرکزی شهر رفتند و در حالی که به دیدار فردایشان در نیوکمپ فکر می کردند، در کنار استخرِ هتلِ مجلل شان، حمام آفتاب گرفته بودند؛ در آن زمان خیلی از بازیکنان هنوز باورشان نشده که قرار است در نیوکمپ به میدان بروند؛ دوش آب گرم پس از هر مسابقه، در کشورشان تضمینی نبود و گاهی وقت ها بازیکنان بدون دوش استادیوم تیم شان را ترک می کردند؛ اما اکنون در بالاترین طبقه یک هتل مجلل حمام آفتاب گرفته بودند و فردا برابر یکی از بزرگترین تیم های جهان به میدان می رفتند، این باورکردنی نبود.
جک هنسی، بازیکن آن زمان شلبورن که اکنون 77 ساله است، در این مورد می گوید:
آنها با ما فوق العاده رفتار کردند؛ ما از جایی آمده بودیم که استادیوم هایمان چیزی به اسم رختکن یا دوش آب گرم نداشت؛ ما در ایرلند در یک اتاق 10-12 متری برای دیدار حاضر می شدیم و پس از بازی نیز سریعا با اتوبوس به نزدیکترین مسافرخانه یا هتل می رفتیم تا اگر شانس بیاوریم بتوانیم از یک دوش آب گرم استفاده کنیم.
وی ادامه می دهد:
اما شما به بارسلونا می روید و با آن رختکن های دلباز و حمام های داغ و با امکانات فراوان رو به رو می شوید و این برای ما مثل یک رویا می ماند.
ویلسون دیگر بازیکن تیم شلبورن، که هفته پیش 79 ساله شده بود، از سفرهای خارجی تیمش برای حضور در رقابت های اروپایی، به عنوان یک تعطیلات به یادماندنی یاد می کند و می گوید:
این اتفاق فوق العاده بود که ما سفرهایی اینچنینی به کشورهای اروپایی داشتیم؛ ما زمان و پول کافی برای سفرهای آنچنانی نداشتیم، ولی این اردوها برای انجام بازی های اروپایی برای ما اتفاق خوبی بود و به منزله یک سفر پر زرق و برق تلقی می شد.
شلبورن در فاصله سال های 1962 تا 1965، سیزده بازی اروپایی انجام داد که در این میان با تیم های بزرگی همچون بارسلونا، بلننزه، اسپورتینگ لیسبون و اتلتیکو مادرید بازی کرد.
ویلسون در مورد این سفرها با خنده می گوید:
باید واقع بین بود، این بازی ها برای ما مثل ماه عسل بود؛ ما می دانستیم که نمی توانستیم به اسپانیا برویم و بارسلونا را شکست دهیم، پس تلاش می کردیم تا از سفرمان لذت ببریم؛ ما به خوبی از نقاط ضعف و قوت مان آگاه بودیم و زمانی که قرعه بارسا مقابل ما در آمد به این فکر می کردیم که یک بازی آبرومندانه به نمایش بگذاریم
وی ادامه می دهد:
این اتفاق سال قبل نیز برای ما افتاد، قرعه لیسبون برای ما یک سفر چند روزه عالی به لیسبون و استفاده از مناظر طبیعی و آفتاب دوست داشتنیِ این شهر بود؛ این فوق العاده بود.
ویلسون اضافه می کند:
پس از اتمام بازی و زمانی که می خواستیم به کشورمان بازگردیم با هم تیمی هایمان تصمیم گرفتیم تا در فصل پیش رو تمام توان مان را روی موفقیت در لیگ بگذاریمان تا با کسب سهمیه اروپایی، سال بعد نیز بتوانیم یک سفر تفریحی فوق العاده داشته باشیم!
انگیزه سفر هیجان انگیز به نقاط مختلف اروپا باعث شد تیم شلبورن، در آن مقطع زمانی سه بار به فینال جام حذفی ایرلند صعود کند که دو بار موفق به جام شد و یک مرتبه نیز به عنوان قهرمانی لیگ ایرلند رسید.
فردی استراهان (مدافع)، جو ویلسون (مهاجم) و جک هنسی (هافبک)، بازیکنان سابق تیم شلبورن هنوز هم رابطه شان با یکدیگر را حفظ کرده اند و هر از گاهی دور هم جمع می شوند و از سفرهای خاطره انگیزشان به کشورهای اروپایی صحبت میکنند.
جک هنسی اما در مورد بازی برابر بارسلونا نظر دیگری دارد؛ او معتقد است هر دو تیم با کسب عنوانی برابر به یکدیگر رسیده اند؛ شلبورن قهرمان جام حذفی ایرلند بود، بارسایی ها هم فاتح کوپا دل ری شده بودند و البته سطح کیفیت نیوکمپ و تیمی که قرار بود در آن استادیوم با آن رو به رو شوند به هیچ عنوان باعث نمی شد که آنها پایشان را از روی پدال گاز بردارند و در مقابل آنها کم بیاورند؛ بازیکنان شلبورن، می خواستند هر چه در وجود دارند، برای این بازی بگذارند.
هنسی که بعدها در تیم منچستریونایتد نیز بازی کرد در مورد این دیدار می گوید:
دیدار برابر بارسلونا به هیچ وجه یک سفر تفریحی نبود؛ من از 9 سالگی و زمانی که با دوستانی که دو برابر من بودند فوتبال بازی می کردم، عاشق برد بودم و به هیچ وجه به شکست یا تحقیر شدن در نیوکمپ فکر نمی کردم.
او در مورد شکست تیمش در دیدار رفت خانگی برابر بارسلونا میگوید:
ما بدشانس بودیم و سزاوار شکست دو بر صفر برابر این تیم نبودیم؛ ما در شروع بازی یک موقعیت خیلی خوب داشتیم که از آن استفاده نکردیم؛ اگر این کار را کرده بودیم، اوضاع خیلی متفاوت می شد.
وی ادامه می دهد:
به خوبی آن بازی خانگی در دالیمونت را به یاد دارم، در دفاع بی نقص و در خط حمله زهردار بودیم ولی آن بازی از آن روزهایی بود که توپ نمی خواست وارد دروازه شود و ما خیلی بدشانسی آوردیم.
بارسلونا در آن سالها حسابی سایه رقیب سنتی اش را سنگین می دید، رئال مادرید در ده سال، شش بار موفق به فتح جام اروپایی شده بود و این برای آنها سخت بود.
به همین خاطر با تمام قوا در این رقابت ها حاضر شده و به دنبال کسب موفقیت در این دوره از رقابت های جام قهرمانی اروپا بودند.
فردی استراهان در مورد سرمربی تیمشان در آن زمان یعنی گری دویل می گوید:
گری در همه جا حضور داشت، از این سو به آن سو می رفت و در هر کاری نقش داشت؛ او تنها مربی تیم بود و ما مثل الان مربی دروازه بان ها، بدنساز، سرمربی و کمک مربی نداشتیم؛ گری تنها کسی بود که به ما کمک می کرد؛ او همه کاره تیم بود.
وی ادامه می دهد:
ما فقط یک توپ داشتیم که با آن تمرین می کردیم، هرچند اکثر تمرین های ما بدون توپ و فیزیکی بود، ما تلاش می کردیم و سرمربی تیم عقیده داشت باید مثل سگهای شکاری گرسنه باشید تا در روز مسابقه برای به دست آوردن توپ، حسابی گرسنه باشید.
شلبورن پس از شکست دور رفت، کار سختی در بازی برگشت برابر بارسلونا داشت؛ تیم دویل تیمی جوان بود که تعدادی از بازیکنانش برای اولین بار سوار هواپیما می شدند، چه برسد به اینکه بخواهند در ورزشگاه 90 هزار نفری نیوکمپ به میدان بروند.
استراهان که در بازی رفت مصدوم شده بود، در مورد بازی برگشت تیمش اینگونه می گوید:
من در بازی رفت دچار مصدومیت شده بودم؛ در بازی برگشت اما اوضاع متفاوت بود، من می خواستم هرطوری که شده برای تیمم به میدان بروم، آقای دویل من را پشت یکی از دروازه ها برد و از من تست آمادگی جسمانی گرفت و هر دو به این نتیجه رسیدیم که من نمی توانم به تیم کمک کنم؛ این در حالی بود که ترکیب تیم ها مثل این روزها 18 یا 23 نفره نبود و هر تیم نهایتا 12 یا 13 بازیکن داشت؛ در برخی موارد که بازیکنی مصدوم می شد، تیم مجبور بود با ده بازیکن کار را دنبال کند یا اینکه بازیکن مصدوم، با مصدومیت به کارش ادامه می داد.
وی ادامه می دهد:
جو نیوکمپ واقعا برای تیم میهمان ترسناک بود، من با یکی از بازیکنان صحبت می کردم و می گفتم ببین استادیوم پر نشده است و این جای امیدواری است، با این حال استادیوم به قدری بزرگ بود که علیرغم جاهای خالی زیاد، چیزی حدود 40 هزار نفر در استادیوم بودند!
بازی شروع شد و این تیم شلبورن بود که در میان تعجب همگان در دقیقه سی از حریف پیش افتاد، روی یک ضربه پنالتی پت بنهام، دروازه بارسایی ها را گشود تا شلبورنی ها نسبت به کسب نتیجه امیدوار شوند.
ویلسون در مورد این پنالتی می گوید:
من این پنالتی را گرفتم، در آن بازی وینگر بازی می کردم و در یک صحنه توپ را برداشتم و به درون محوطه رفتم که توسط مدافع حریف سرنگون شدم؛ در آن لحظه اکثر بازیکنان استرس داشتند و کسی برای زدن ضربه پیش قدم نمی شد، اما این پت بود که آمد و به راحتی دروازه حریف را باز کرد.
اما این گل خیلی طول نکشید تا توسط بارسلونایی ها جواب داده شود و شش دقیقه بعد، اسکوربرد نتیجه بازی را یک بر یک نشان می داد، تا دو تیم با تساوی به رختکن بروند.
در نیمه دوم شلبورن به دلیل مصدومیت تئو دان، کاپیتان تیمشان، ده نفره به میدان آمدند و 45 دقیقه با یک یار کمتر بازی کردند و در نهایت بازی را با نتیجه سه بر یک به حریف پرقدرت خود واگذار کردند.
شاید شلبورنی ها می توانستند پس از گل اول تمام مردان خود را به دفاع فراخوانده تا یک برد با ارزش به دست آورند، اما ویلسون در این مورد می گوید:
فکر می کنید این به ذهن خود ما نرسید؛ اما واقعا اینگونه نبود، سبک بازی ما این نبود، ما خوشحالیم که سبک واقعی خودمان را در زمین پیاده کردیم و به دنبال این بودیم که پس از گل اول، گل دوم را هم به ثمر برسانیم، این غیرممکن نبود ولی بارسلونا تیم فوق العاده قدرتمندی است و ما ترجیح دادیم به جای تلاش برای نباختن، برای پیروزی تلاش کنیم.
ویادامه می دهد:
ما پیش از سفر به بارسلونا در مخیله مان نمی گنجید به برد برابر آنها فکر کنیم، اما بعد از گل اول ما سینه هایمان را جلو دادیم و هرکداممان چند اینچی رشد کرده بودیم؛ با خودمان می گفتیم این فوق العاده است، ما از یکی از تیم های برتر دنیا جلو هستیم.
نکته جالب اما در مورد این بازی این بود که به بازیکنان تیم شلبورن گفته بودند که حق ندارید لباس های خود را با بارسایی ها عوض کنید.
هنسی در این مورد می گوید:
این برای ما شگفت آور نبود، من در اولین بازی ملی خود نیز با این دستور رو به رو شده بودم، صریحا به من گفتند که حق ندارم لباس حریف را به یادگار داشته باشم.
استراهان در این مورد اضافه می کند:
ما مجبور بودیم بعد از بازی لباس هایمان را به تدارکات تیم بدهیم تا در بازی های بعدی از آنها استفاده کنیم و این یک اتفاق عادی نبود که تیم های باشگاهی در ایرلند در هر بازی از یک لباس استفاده کنند؛ در اولین بازی ملی ام برابر لهستان، یکی از بازیکنان این تیم از من خواست که لباس هایمان را با هم عوض کنیم و من از او عذرخواهی کردم و برایش توضبح دادم که نمی توانیم اینکار را انجام دهیم؛ البته قصد چنین کاری را هم نداشتم و از این بابت خوشحالم، چرا که آن اولین لباس ملی من بود و من آن را کماکان در یکی از اتاق های خانه ام نگه داشته ام.
استراهان در بین بازیکنان شلبورن تنها کسی بود که یک بار دیگر به نیوکمپرفته بود، وی در این مورد می گوید:
من یک تور بازدید از نیوکمپ رفتم و در آنجا هر چه گشتم، خبری از پرچم سه گوش شلبورن (نمادی که معمولا قبل از هر بازی دو کاپیتان به یکدیگر می دهند) در موزه این باشگاه نبود؛ اما بار دیگر به چمن نیوکمپ پا گذاشتم و فهمیدم که چقدر لذت بخش بوده که در این زمین خارق العاده بازی کرده اید و از همه مهم تر، جزیی خیلی خیلی کوچک از تاریخ باشگاهی همچون بارسلونا بوده اید.
استراهان، ویلسون و هنسی، هر سه یادگاری کوچکی از آن بازی معروف دارند، یکیادگاری کوچک که نمادی از یک دهه خدمت، تلاش، سفرهای خارج از کشور، برد، باخت، موفقیت، کسب جام و از همه مهم تر افتخار پوشیدن لباس قرمز باشگاه شلبورن است.
چیزهایی که تا ابد با آنها و در خاطره ها باقی خواهد ماند.